هاشمی رفسنجانی را به زادگاهش راه نمی دهند اما او همچنان برای کل نظام سیاست های کلان در همه زمینه ها تعین وتکلیف می کند.روزی نیست که او در ساختمان مجمع تشخیص مصلحت نظام با عده ای دیدار نکند و طرح ها و سخنان بی پشتوانه ای ایراد ننماید!؟

او را به رفسنجان یعنی شهر زادگاهش راه نمی دهند ،اما او همچنان سودای کسب رهبری سراسر ایران را در سر می پروراند!

بعضی از ضرب المثل های ایرانی آنقدر پر محتوا هستند که آدمی از باز گوئی آنها لذت می برد:

یکی را توی ده راه نمی دادند سراغ خونه کد خدا را می گرفت؟

جمهوری اسلامی به چه سرنوشت درد ناکی دچار شده است.دیدار با بنیانگذاران جمهوری اسلامی به تابو تبدیل شده است. جمهوری اسلامی در نقطه پایان ایستاده است اما اپوزیسیون هنوز در نقطه آغاز نیز قرار نگرفته است!

سرنوشت حکومت اسلا می به جائی رسیده هست که هاشمی رفسنجانی از سفر به زادگاهش یعنی شهر رفسنجان ، وحشت دارد. زمانی خمینی گفته بود :تا زمانیکه هاشمی زنده هست ،انقلاب زنده است. پس می توان نتیجه گرفت که در حال حاضر هم انقلاب مرده است و نیز بنیانگذارنش به استیصال ومرگ سیاسی رسیده اند!

 اختلافات جناحی درون حکومت اسلامی برای بلعیدن سرمایه های  ملی مردم ایران  به مرحله خطرناکی رسیده است.افسوس که اپوزیسیونی "جامع و مانع " نداریم که از این اختلافات و شرائط حساس و مناسب برای سرنگونی جمهوری اسلامی ، به درستی بهره برداری نماید.

بعضی از نیروهای مماشات طلب و طرفدار حفظ نظام و اصلاحات ،همچنان بدنبال رفسنجانی هستند تا از مشروعیت او بهره جویند و اقدامات سیاسی خویش پیش ببرند ـ اما غافل از آن هستند که موقعیت هاشمی آنچنان به ضعف و انزوا گرائیده هست که به زادگاهش راه نمی دهند!

البته همه اقدامات رفسنجانی ستیزی که هم اکنون علیه وی در جریان  از جانب جناح در گیر در جریان هست برای نامبرده آبروی کاذب  بوجود می آورد و بخش وسیعی از نیروهای سیاسی را وسوسه می کند و از او پشتیبانی  می نمایند تا از او بعنوان سپر تهاجمی علیه جناح رقیب بهره جویند!

  همان بهتر که افرادی همچون رفسنجانی ها در جنبش مردمی شرکت نداشته باشند،وگرنه از هم اکنون آشکار میشود که آن جنبش بدنبال آزادی و دمکراسی نمی باشد بلکه تنها برای صعود پلکانی بعضی شخصیت ها و نیروهای سیاسی در نظام جمهوری اسلامی بکار خواهند آمد!از همان اول هویدا بود که در هاشمی رفسنجانی پتانسیل مبارزه جدی علیه تبهکاران حکومت اسلامی وجود ندارد ،چرا که خود یکی از تبهکاران تحت تعقیب جهانی در ترور و کشتار های بیست ساله اول جمهوری اسلامی در گذشته است.به جنبشی که رفسنجانی ها پرچمدارش باشند ،در اینکه سرانجامی موفقیت آمیز خواهد داشت یا نه؟ باید به دیده شک وتردید نگاه کرد!

توضیحات آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی درباره معذوریت‌هایش برای سفر به رفسنجان

http://www.aftabnews.ir/vdcezo8zxjh8fpi.b9bj.html

آفتاب : هاشمی رفسجانی در پیامی برای مراسم اولین سالگرد حجت‌الاسلام هاشمیان در شهر رفسنجان نوشت: برنامه‌ریزی هم شده بود که بیایم، اما به خاطر فشردگی برنامه‌ها و ضرورت پرهیز از هرگونه تنش و اختلاف خود را از این سعادت محروم می‌کنم.
 وظیفه‌ام بود که هم در مراسم اولین سالگرد ایشان حضور یابم و هم در این فرصت، دیدار با بستگان و همشهریان را تازه نمایم؛ دلم می‌خواست و برنامه‌ریزی هم شده بود که بیایم، اما به خاطر فشردگی برنامه‌ها در مرکز و ملاحظاتی که به آن آگاهید و ضرورت پرهیز از هرگونه تنش و اختلاف و گرفتن فرصت از سوءاستفاده‌کنندگان و بدخواهان افراطی، خود را از این سعادت محروم می‌کنم.

در روز شنبه22 نوامبر وقتی هاشمی رفسنجانی عشق خود را به خامنه ائی اعلام کرد و در ضمن از حزب کارگزاران که در دو دهه گذشته همواره بازوی سیاسی و تکنوکراتی هاشمی رفسنجانی محسوب میشد با بی اعتنائی از تشکیل این جریان توسط خویش دوری جست تا سیاست های خود را این با به گونه دیگر تنظیم نماید تا بقای سیاسی خود را در کنار رهبر تضمین نماید. اینک که رفسنجانی شد یدا زیر ضربات جناح احمدی نژاد قرار گرفته است لذا هاشمی این بار سعی می کند تا برای تامین خواسته های معشوق ومراد خود خامنه ائی که ازحزب کارگزاران که همواره منتقد دولت نهم به ریاست احمدی نژاد نیز است و رهبر بایت همه این انتقادهااز کارگزاران ناراضی بود که بارها تذکر داده است که: ديدگاه‌هاي مقام معظم رهبري در مورد انتقاد از دولت؛ هيچ توجيهى براى تخريب دولت نهم به ریاست آقای احمدی نژاد، قانع‏كننده نيست‏)نیز ناراضی است از این حزب به شیوه بی رحمانه ائی تبری جست که اینجانب در مقاله خود" بالاخره تهدید با چاقوی زنجان اثرش را گذاشت! در روز یکشنبه 23 نوامبر اینگونه یاد آوری نمودم که: هاشمی رفسنجانی برای آنکه خیال رهبر را نیز آسوده سازد در ضمن در باره حزب سیاسی طرفدارش یعنی کارگزاران که از انتقاد های تند علیه دولت نهم به ریاست احمدی نژاد دست بردار نیست اینچنین گفت: رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام با بيان اينكه حزب كارگزاران برخلاف اراده من به وجود آمد) هاشمی عملا از کارگزاران اعلام برائت نمود و همه آنها را مانند یک رمه بی چوپان در برابر گرگهای درنده تنها گذاشت. هاشمی رفسنجانی حتی برای جلب رضایت خامنه ائی که اینک سعی می کند زمینه های مذاکره با امریکا فراهم گردد و بخاطر دوری جستن از تندروی های د هه اول انقلاب اسلامی چنین گفت: به گزارش فارس، اکبر هاشمی رفسنجانی در بخشی از سخنان خود با اشاره به اينکه همه کارهای انقلاب در دست ما نبود گفته است: حتی از موضوع تسخير لانه جاسوسی، من و آقای خامنه‌ای خبر نداشتيم بلکه آن زمان در مکه بوديم و ساعت ۱۲ شب خبری از راديو شنيديم که لانه جاسوسی را گرفته‌اند و بازرگان استعفا کرده است، لذا اتفاقاتی افتاد که الان می‌شود انتقاد کرد که فلان کار نبايد انجام می‌شد.

در اوايل سال ۱۳۵۸، اکبر هاشمی رفسنجانی و علی خامنه‌ای، رهبر کنونی ايران، عضو شوای انقلاب و از نزديکان آيت‌الله روح‌الله خمينی، بنيانگذار جمهوری اسلامی ايران بودند.) از امروز 26 نوامبر حملات بسیار کوبنده ائی از همه طرف به هاشمی رفسنجانی درمورد تاریخ تاسیس حزب کارگزاران آغاز شده است که هنوز معلوم نیست این روباه پیر یعنی هاشمی رفسنجانی که از آغاز بنیان گذاری حکومت اسلامی بسیار فعا ل بوده است، چگونه می تواند جان سالم در صحنه سیا سی بیرون ببرد.

تما م شواهد تاریخی حکایت از آن دارد که هاشمی رفسنجانی در تاسیس حزب کار گزاران مستقیما دست داشته است که ناطق نوری نوری در این مورد چنین می گوید: بنابراين معلوم شد كه اصلا موضوع چيز ديگري بوده و آن بحث كارگزاران بود كه آقاي هاشمي آن‌ها را مطرح كرده بود. خبرگزاري فارس: دبير كل جامعه اسلامي مهندسين محمد رضا باهنر مي‌گويد: قرار ندادن اسامي كانديداهاي مجلس در ليست جامعه روحانيت بيشتر نوعي بهانه جويي و توجيه براي تاسيس حزب تاسيس كارگزاران بود. اين طبقه تكنوكرات با رانت و مواضع وابسته به آقاي هاشمي شكل گرفته بود.) هاشمی رفسنجانی که در جمهوری اسلامی نما د فساد مالی و کشتار مخالفان خود و کودتا علیه ریاست جمهوری بنی صدر میباشد(کنار گذاشتن بنی صدر برای ما از تغییر یک کدخدای روستا هم راحت تر بود هاشمی) از اول شکل گیری نظام اسلامی در ایران در همه مسائل ریز و کوچک نقش داشته است اما همیشه بازیرکی خاصی در بحرانهای سیاسی بسیار حساس خود را به شکل موذیانه ائی نجات داده است.این بار نیز دروغ گوئی هاشمی رفسنجانی بیش از پیش آشکار گردیده است و بدین خاطرزیر ضرب رفته است .

آیا این بار رفسنجانی خود را نجات خواهد داد یا با مصلحت اندیشی های آخوندی برای حفظ نظام سکوت اختیار خواهد کرد یا برای تقویت ولی فقیه در کنار رهبر خواهد نشست؟اما قدر مسلم این موضوع بسیار روشن است تا موقعیکه یک اپوزیسیون مقاوم و سراسری در برابر رژیم اسلامی شکل نگرفته باشد ، رهبران حکومت اسلامی براحتی خواهند توانست همه بحرانهای سیاسی خود را حل و فصل نمایند بی آنکه وحشتی از سرنگونی داشته باشند