رفتن به محتوای اصلی

آمار، نژاد، ملیتها
16.11.2012 - 19:48
ایرانی
 با سپاس جناب اژدر اما شما شاید به قانونهای ستیستک ریاضی آشنا نباشید. حرف شما در مورد آمارهای استانی نیز درست نیست زیرا آمارهای استانی بسیار دقیق هستند و حدس نیستند. انجام شده میباشند و هر ده سال در ایران انجام میشوند.
 دبا سپاس جناب اژدر پنج هزار نفر از جمعیت چهارده ملیون تهران یک آمار دقیقی است. یعنی اینها وابستگی به ریاضی و قانون LAW of Large Numbers دارد.. اگر شما هزار نفر از حدود ده ملیون نفر را به طور راندوم بگیرید و یک پرسش از آنها بپسرید "آری" یا "نه" ..کم و بیش تنها 2-3% با واقعیت دور خواهید بود. آمار تهران هم از چهارصد محل تهران برگزیده شود. میتوانید با این پروگرام ببینید: http://www.surveysystem.com/sscalc.htm یعنی شما بزنید 99% Confidence Level: با سه درصد اختلاف: Confidence Interval و سپس ده ملیون بگذارید.. تنها نیازمندید که حدود 2000 نفر را برای آمارگیری انتخاب کنید (به طور راندوم البته). در آمار تهران هم چون 400 محل با پنج هزار نفر در نظر گرفته شده است دیگر یک آمار راندوم است. یعنی میتواند تنها گفت که دست بالا 2-3% با واقعیت اختلاف دارد. هرچند این شاید برای کسانی که ستیستیک ریاضی نخواندند عجیب باشد اما واقعیت اینطور نیست.. در همین انتخابات آمریکا همواره تنها از هزار نفر بارها نمون-گیری کردند و کم و بیش 50 50 بود با دو سه صدر اختلاف..چنانکه نتیجه آخری هم همینطوز شد.(از لحاظ ای مردم) ..در مورد لینک دیگر حق با شماست و آن دو لینک اول کار نمیکند ولی لینک سوم کار میکند: http://www.farsnews.com/printable.php?nn=13900615… که همان مطلب را دارد. جغرافیای سیاسی اقوام.. باید آنچه که گفته است "چاپ شود" نه بزنید و خود مقاله میاید. اما این آمار انجام شده است..یعنی دیگر تخیلی نیست. نقل قول: "". آمار سرشماری سال 1375 نشان میدهد که 82 الی83 درصد مردم فارسی صحبت میکنند و 86/2 درصد از آنها فقط فارسی را میفهمند، همچنین 32/14 درصد از ملّت ایران فارسی نمیدانند که بخش عمده‌ای از آنها در مناطق عشایری و روستایی اقوام غیر فارس زندگی میکنند" این آمار هرچند از قومیت نمیپرسد ولی اگر افرادی که تنها فارسی زبان هستند را منهای پنج درصد (اغلب در تهران که دیگر زبانهای محلی از بین میروند) ."فارس" بنامیم..حدود 65-60-% جمعیت میشود که با آمار سی-آی فاکتبوک یکسانی دارد. اما آمار استانی نیز دیگر بسیار دقیق است..هرچند از قومیت نپرسیده است. اما چون آمار از تهران نیز وجود دارد و آورده شد, دیگر میتوان به یک حدس معقول رسید. http://www.statoids.com/uir.html یعنی میدانیم که سه استان 95% دارای زبان ترکی-آذربایجانی هستند:آذربایجان شرقی و اردبیل و زنجان. در آذربایجان غربی هم بایست گفت نیمی کرد هستند و نیمی ترکزبان (این یک حدس است ولی حد اکثر میتواند پانصدهزار نفر را شامل باشد/نباشد). این میشود راستش 7 ملیون نفر. اگر تهران با این همه آمیختگی و با اینکه زبان مردم فارسی میشود را بگیریم و چهار ملیون اضافه کنیم میشود 11 ملیون. حالا اگر از مناطق دیگر ایران خارج از این هم یک ملیون اضافه کنیم, میشود دوازده ملیون. اگر دو سه ملیون دیگر هم اضافه کنیم میشود 14 ملیون.. یعنی میتوان به یک آمار تقریبی رسید که جمعیت ترکزبانان آذری حداکثر 20% کشور ایران است و حداقل 14%. هرچند این آمار یک حدس هم باشت ولی م این "حدسها" با واقعیت آمارهای استانی همخوانی دارند. آمار استانی دیگر مخدوش نیست و هر ده سال انجام میشود و یک واقعیت است. برای نمونه خانم لیدا افشار ادعا میکنند چهل پنج ملیون نفر آذری در ایران وجود دارند! خوب میدانیم که تعداد استانهای آذربایجان شرقی/اردبیل/زنجان و نیمی از آذربایجان غربی تنها هفت ملیون نفر است. پس آن سی هشت ملیون نفر دیکر کجا زندگی میکنند؟ یعنی برخی دوستان غیرواقعی آمار میدهد. به هر حال آمار استانی مخدوش نیست و هر ده سال به طور دقیق در ایران انجام شده است. بگمانم با آمار استانی میتوان به یک نتیجه تقریبی رسید که شاید با واقعیت دو-سه درصد اختلاف باشند. برای نمونه در مورد کردها اگر تمامی کردستان و نیمی از آذربایجان غربی و حدود هفتاد پنج درصد کرمانشاه و حدود هشتاد درصد ایلام را بگیریم..میشود پنج ملیون. اگر کردهای تهران و خراسان (بزگترین گروه خراسان شمالی بنا بر سایت رسمی که حدود چهال درصد استان هستند .. سپس فارسی-زبانان 27% و ترکزبانان خراسانی 25% و مابقی 8%) را حساب کنیم..میشود حدود شاید 6 تا 6.5 ملیون..یعنی آمار کردها بین هشت تا ده درصد جمعیت ایران هست. آمار آذریها هم میشود بین همان چهارده درصد تا بیست درصد(که من احتمال همان آمار سی-آی فاکتبوک شانزده درصد را واقعی میدانم). سازمان سی-آی هم چون در مورد مسئله قومیتهای ایران علاقه دارد, حتما در این ده سال روی آن کار کرده است. چنانکه میبینیم درصد آذرریها یا کردهای آن سازمان با آمار استانی ایران همخوانی دارد. آمارهای دیگر جمهوری اسلامی هم اگر انجام شندند بدرد نمیخورند.. تنها همین آمار سراسری هست که انجام شده است. خود مقامات جمهوری اسلامی اصلا نظم و ثبات ندارد و برای همین خودشان از این چیزها خبر ندارند..اما مرکز آمار ایران یک موسسه جداگانه است و هر ده سال آمار جمعیت استانها و پرسشهای دیگر را انجام داده است. به هر حال هرچند بگوییم برخی از این آمارها "حدس" هستند اما با آمار استانی میتوان کم و بیش به یک واقعیت رسید که شاید دو سه درصد اختلاف داشته باشند.و با آمار سی-آی فاکتبوک هم همخوانی دارند..کسانی هم که از ایران آگاهند برای نمونه میدانند که آذربایجان شرقی 95% ترکزبان هست ولی اصفهان 95% فارسی-زبان و کردستان 95% کردزبان و غیره.. و میتوانند با آمار استانی به یک نتیجه تقریبی برسند. خلاصه نظر اینکه آمار سازمان سی-آی با آمار استانی سازگاری دارد. از لحاظ ریاضی هم تنها کافیست از هزار نفر ایرانی به صورت راندوم (با وزن جمعیت استانها) بپرسید و یک نتیجه گیری میشود که با واقعیت شاید چهار درصد اختلاف داشته باشد.. یک سازمان آمریکایی اخیرا چنین کاری کرد و کم و بیش همان آمار سی-آی فاکتبوک بود.. البته دوستانی هستند که میگویند تا یک آمار یکایک نشود، هرگز مطمئن نمیشوند. اما با همین آمار دقیق استانی، میتوان به یک نتیجه تقریبی بسیار دقیق رسید که شاید با واقعیت دو سه درصد اختلاف داشته باشد.. بویژه که ترکیب قومی تهران و همدان و خراسان شمالی و چند استان دیگر نیز به طور دقیق بررسی شده است (یا از شهرداری یا غیره)..

 اژدر بهنام

ایرانی گرامی! باز هم با تشکر از شما بابت آمارهایی که ارائه می دهید می خواهم بر یکی دو نکته اشاره ای گذرا داشته باشم. ولی پیش از آن جمله ای را که استاد اقتصادمان بارها تکرار می کرد برایتان بنویسم. ایشان می گفتند که در آمار گیری نمونه ای باید 50 درصد "اتفاقات" را در نظر گرفت. حالا بگذارید تصور کنیم که آمارگیران ما می خواهنند سراغ 5000 نفر بروند و از آنها در مورد زبانشان تحقیق کنند. اگر بر حسب تصادف در نقاط مختلفی که به اشخاص مراجعه می کنند، از 5000 نفر، ناخواسته و بطور تصادفی به 3000 نفر کرد برخورد کنند، آیا می شود نتیجه گرفت که 60 درصد ایرانیان کرد هستند؟ آن آمارگیری دقیق است که هنگام سرشماری خانه به خانه و در همه شهرها و روستاها انجام شود و نه آمارگیری نمونه ای. دقت کنید که آمارگیری با نظرخواهی های سیاسی متفاوت است. نکته بعدی این که من اصلا به این مساله بهایی نمی دهم که مثلا ترک زبانان یا کردها و یا لرها و عربها و... چه درصد از ساکنین کشور را تشکیل می دهند. برای من مساله این است که چند ده هزار زرتشتی یا یهودی و یا آسوری همان حقوقی را دارند که میلیونها فارسی زبان و ترکی زبان و... دارند. این مهمترین مساله است. کم یا زیاد بودن تعداد افراد یک اتنیک یا فرقه یا واحد اجتماعی دیگر هیچ مجوزی برای تبعیض و ستم و سرکوب به دست نمی دهد. علاوه بر این همه انسانها در همه گروهها و واحدهای اجتماعی حق دارند سرنوشت خود را، خود رقم بزنند. نکته آخر اینکه من شخصا مخالف هرگونه جدایی و انشقاق و کینه و دشمنی هستم و فکر می کنم که ما به اندازه ای اشتراکات و منافع مشترک داریم که اگر به آن درجه از رشد اجتماعی و مدنی برسیم که همدیگر را آنگونه که هستیم، به رسمیت بشناسیم و به حق و حقوق متقابل هم احترام بگذاریم، زندگی مشترک، بهترین راه است. بعنوان آخرین نکته می خواهم توجه شما را به منبعی که آنرا دقیق معرفی می کنید رجوع دهم.: "در ادامه اين نشست سعيد معيد‌فر، عضو هيئت علمي دانشگاه تهران و مجري طرح "بررسي و مطالعه ميزان مصرف كالا و خدمات فرهنگي در شهر تهران " اظهار داشت " جامعه آماري استفاده شده در تهران 5 هزار نفر است؛ اين جامعه يكي از بزرگترين جوامع تحقيقي كشور محسوب شده و آمار قابل قبول و قابل استنادي در اختيار مسئولان قرار مي‌دهد. وي تصريح كرد: آمارگيري از 374 محل تهران به دليل هزينه و وقت زيادي كه نياز داشت برايمان امكانپذير نبود به همين دليل محلات تهران را بر اساس 3 شاخصه سواد، وضعيت اقتصادي و مهاجرت در 10 خوشه قرار داده و از هر خوشه بر اساس آمار نفرات آن نمونه‌هاي را انتخاب كرديم." به این ترتیب ملاحظه می کنید که آن طرح به دلیل پرهزینه بودن اجرا نشده است و مسولین ایرانی حداقل ممکن را انجام داده اند. با پوزش از اینکه در این روزها گرفتارم و نمی توانم بیشتر از این بنویسم، امیدوارم که در آینده، تبادل نظر بیشتر و دقیقتری داشته باشیم.

حامد 
اژدرعزیز
همانطوریکه خودبه لینکهای مختلف مراحعه نموده وملاحظه فرمودیدکه تمام آماردرمورداتنیکهای مختلف ازطرف رژیم بوده واین آقا/خانم ایرانی هم همه ی آمارش را ازمنابع خودشان یعنی جمهوری اسلامی مینویسد.استبدادسابق ونیزرژیم کنونی بخاطرترسی که ازآگاهی مردم دارندهرگزنمیتوانندآماردقیق اتنیکی رابیان کنند.بهترین آمارهمان است که وزیز آموزش وپرورش دربازگشائی مدارس گفت چون درعمل روزانه باواقعیت طرف است .اوگفت که بیش ازتوجه کنید بیش از60-70درصددانش آموزان زبانشان فارسی نیست.البته تمارآمارهای خارجیان نیزبراساس آمارهای رژیم های فارسی شاه وشیخ بنا شده است بگذلرآمارفارس زبانانرا تا 80درصدبالاببرندبقول زبان شیرین فارسی،عاقلان دانند!!!ولی شما گفته وزیرآموزش وپرورش رابخاطربسپاریدکه 60-70 درصدغیرفارس زبان داریم.

آتاخان آراز
حمید‌رضا حاجی‌بابایی كه در مراسم کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ويژه ى بزرگداشت روز ملی پژوهش سخن مى گفت از اين كه کودكان غيرفارس نمى توانند با كودكان فارس در امور درسى رقابت كنند و روند تعليم و تربيت را همگام با آنان سپرى نمايند، ابراز ناخشنودى كرد. با اين حال او بدون اشاره به راه حل مطرح شده در قانون اساسى ايران براى حل اين معضل از طريق تساوى فرصتها و امكانات بين مناطق و اقوام و بكارگيرى زبانهاى قومى و محلى در مدارس و رسانه ها، تنها يادآور شد: " این گونه دانش‌آموزان چگونه می‌توانند با دانش‌آموزانی که در تهران تحصیل می‌کنند رقابت کنند...دانش‌آموزی که در کلاس اول با این افت تحصیلی مواجه شود تا آخر نیز نمی‌تواند موفق باشد". بنا به گزارش خبرگزارى فارس وزیر آموزش و پرورش جمهورى اسلامى ايران از يك مصوبه ى شورای عالی آموزش و پرورش ايران خبر داد كه بر اساس آن سيستم آموزشى ايران به شكلى كه پيش از نيمه ى دوم دهه ى هفتاد ميلادى (چند سال قبل از انقلاب 1979) داشت، برمى گردد. بر اساس اين مصوبه، دوره ى راهنمايى تحصيلى (از سال ششم تحصيلى تا هشتم) وسال پيش دانشگاهى حذف مى شوند و تحصيلات ابتدايى ومتوسطه به دو دوره ى 6 ساله تقسيم مى گردد. بنا بر گزارشهاى رسيده وزير آموزش و پرورش ايران گفته است "توجه به مناطق محروم و چند زبانه براي ايجاد عدالت آموزشي ديگر از مصوبات شوراي عالي آموزش و پرورش بوده است".

وزیر امور خارجه ایران گفت: بیش از ٤۰ درصد از مردم ایران به زبان ترکی سخن می گویند.به گزارش نصر نیوز به نقل از وب سایت رسمی سازمان رادیو و تلویزیون دولتی ترکیه، علی اکبر صالحی وزیر امور خارجه ایران در در دیدار خود از آنکارا اظهار داشت: ایران و تركیه با داشتن مشتركات بسیار دو كشور برادر بشمار می‌روند. بیش از ٤۰ درصد از مردم ایران به زبان ترکی سخن می گویند.
تبریزی
دوستان گرامی، اگر کسی پیرو پنداری کهنه و مرده و پرتاب شده به زباله دان تاریخ به نام ناسیونالیسم باشد و ابزارهای زهر کشنده ای به نام ناسیونالیسم را مانند نژادپرستی و زبان پرستی و مرزپرستی و خاک پرستی و تاریخ پرستی و ..... به کار گیرد ایرانی ها را به ترک و پارس و عرب و ارمنی و آشوری و کرد و بلوچ و گیلک و خراسانی و کرمانی و .......... بخشبندی خواهد کرد و با این بخشبندی ها و دیوارکشی های هیتلری فرجام کار کشوری به نام ایران چه خواهد شد؟ تاریخ نشان می دهد که فرجام کار دچار شدن به سرنوشت کشورهائی مانند: یوگوسلاوی و لبنان و عراق و سریلانکا است! دیگر آن که در سرزمین ایران هرگز نمی توان از نژادی یکدست و ناب سخن گفت و ساده ترین دلیل این است که هرگز میلیون ها ایرانی به آزمایشگاه های پزشکی نرفته اند تا پس از آزمایش های ژنتیک روشن شود که چه کسی از کدام نژاد است! سخن گفتن به یک زبان نیز هرگز نشانه وابسته بودن به یک نژاد ویژه نیست. برای نمونه اگر کسی مانند آدولف هیتلر نژاد و خون و وراثت و آزمایش های ژنتیک را نشانۀ ترک بودن بداند پرسش من این است که کی و کجا میلیون ها ترک به آزمایشگاه های پزشکی رفتند و پس از آزمایش های ژنتیک و نژادشناسی روشن شد که همۀ کسانی که به زبان ترکی سخن می گویند از نژاد ترک هستند؟ دوستان گرامی، اگر شما به ترکیه و یا جمهوری آذربایجان بروید میلیون ها تن را خواهید دید که موهای زرین و چشمان آبی دارند و از نژادهای اروپائی هستند اما به زبان ترکی سخن می گویند و اگر شما به ازبکستان بروید خواهید دید که مردم ازبکستان موهای سیاه و چشمان بادامی دارند و از نژادهای زردپوست و آسیائی هستند اما به زبان ترکی سخن می گویند! هیتلر نیز اگر زنده شود و کسی برای او از نژاد یکدست و ناب ترک سخن بگوید قاه قاه خواهد خندید! کسانی که به زبان ترکی سخن می گویند از یک نژاد و یک ژن نیستند و در میان ترک زبان ها می توان آریائی ها و عرب ها و چینی ها و حتی کسانی که پدرانشان از سیاهپوستان آفریقا بودند را پیدا کرد، نمونه ساده و روشن سیدها هستند که از دیدگاه علم الانساب عرب به شمار می روند اما سیدهائی هستند که ترک زبان هستند ( مانند پیشه وری و کسروی و خامنه ای و میرحسین موسوی ) و سیدهائی هستند که پارس زبان هستند ( مانند ابوالحسن بنی صدر و روح الله خمینی ) دوستان گرامی، درباره پارس زبان ها نیز باز این پرسش پیش می آید که چه چیزی نشانۀ پارس بودن است؟ و پارس و نژاد پارس و آریائی یکدست و ناب در کجای ایران است؟ و باز هم این پرسش پیش می آید که اگر کسی مانند آدولف هیتلر نژاد و خون را نشانۀ پارس بودن بداند کی و کجا میلیون ها پارس به آزمایشگاه های پزشکی رفتند و پس از آزمایش های پزشکی موشکافانه از سوی نژادشناسان ورزیده روشن شد که همۀ کسانی که به زبان پارسی سخن می گویند از نژاد آریائی هستند؟! و آیا چیزی به نام نژاد آریائی و پارس یکدست و ناب در سرتاسر ایران یافت می شود؟ دوستان گرامی، دربارۀ سیدها سخن گفتم و نیازی به دوباره گوئی نیست اما شما اگر به افغانستان بروید خواهید دید که بیشتر پارس زبان های افغانستان دارای موهای سیاه و چشمان بادامی هستند چون با ازبک ها از یک تیره هستند، همچنان که می بینید ازبک های ازبکستان به زبان ترکی سخن می گویند و ازبک های افغانستان به زبان پارسی و نژاد هر دو گروه هم یکی است! میلیون ها پارس زبان هستند که موهای زرین و چشمان آبی دارند چون از نژادهای اروپائی هستند و میلیون ها پارس زبان نیز هستند که از نژادهای دیگر هستند. دوستان گرامی، اگر کسی به جای نژادپرستی نابخردانۀ هیتلری پیرو اندیشۀ خردمندانه باشد ایرانی را کسی خواهد دانست که در درون مرزهای ایران زندگی می کند و شناسنامه ایرانی دارد و اگر چند تن از استرالیا و آلمان به ایران بیایند و شناسنامه ایرانی بگیرند و در ایران زندگی کنند آنها نیز ایرانی هستند و با این شناسه خردمندانه از ایرانی ها نیازی نخواهد بود که کسی و یا کسانی پیدا شوند و از هزار سوراخ سنبه آمار دربیاورند که فلان در صد در ایران ترک هستند و یا فلان در صد پارس!
آ. ائلیار 
در هیچ جا چیزی به نام نژاد وجود ندارد. همه انسانها از یک ریشه اند. و تمام تفاوتهای ظاهری نتیجه تأثیرات محیط جغرافیایی ست. چیزیکه «نژادگرایی سیاسی-فلسفی» را میافریند « ارتباط نابرابر» و «برتری طلبانهء» آدمها با یکدیگر و حاکمیتها با مردم، در عرصه های اجتماعی و فرهنگی و سیاسی و اقتصادی ست. این مسایل را میتوان در دانشنامه های معتبر هم دنبال کرد.
 تمام کسانیکه از ملیتها در حاکمیت قبلی و کنونی نقش سیاسی به عهده داشتند و دارند «نماینده منافع گوناگون» ملیتها نیستند بل نماینده و حامی «منافع گروه اجتماعی خود و نزدیک به خود» بوده و هستند. اینست که ربطی به مردمان مختلف نداشته و ندارند.
 درمورد آیندء مردمان گوناگون ایران یا ملیتها یا ملتهای بدون دولت، نظرم اینست که « در صورت تأمین حقوق همه جانبه آنان، اتحاد داوطلبانه» بهترین راه همزیستی ست.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

آ. ائلیار
برگرفته از:
کامنتهای ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.