رفتن به محتوای اصلی

سرزمین پارس کجاست و پارسی کیست ؟ (بخش یکم)
14.11.2012 - 11:40

سرزمین پارس کجاست و پارسی کیست ؟ (بخش یکم)

◄ پیشگفتار

عنوانِ این مطلب را به تقلید از نوشتاری با تیتر: ایران کجاست و ایرانی کیست ؟ برگزیدم. انتخاب و به گفتگو گذاشتن موضوع "سرزمین پارس کجاست و پارسی کیست ؟" پرده برداری از لایه هایِ پوشیدهءِ تاریخی و دلایل سیاسی چند دارد که برجسته ترین آنها:

1- بررسی ژنتیک شناسی مردم ایران که آیا آریایی هستند یا نه ؟  که چندی پیش در بخش فارسی تلویزیون "بی بی سی" با سرپرستی تحقیقیِ آقای "دکتر مازیار اشرافیان بناب" بخش شد. ابعاد و اهمیّتِ موضوع مردم شناسی سیاسی در ایران و مردود شمردنِ هدفمندِ آریایی بودن ایرانیان کار را به آزمایشگاها و لابورهای بیولوژیکی و ژنتیک شناسی (DNA) کشانده است، در صورتکیه شاخص های آریایی بودن بیشتر فرهنگی است تا ژنتیکی.

● در مورد آریایی بودن ایرانیان تاریخ جهانی به آن پرداخته و فقط نام سرزمین ایران( سرزمین آریا، آنجا که آریایی ها رندیگ میکنند) بیانگر این موضوع هست، ولی سئوال اصلی این هست که: چرا گروهی در لباس آکادمیک میخواهند ثابت کنند که ایرانیان آریایی نیستند ؟ پشت این برنامه چه سیاستی هست و از کدام جهت و منبع این تئوری پشتیبانی مالی و تقویت سیاسی میشود ؟ .

 2- در همین رابطه جلسه ای باز هم در مورد مردم شناسی و پارسی شناسی در بخش فارسی "بی بی سی" است. در این حلسه چند نفر از ایرانیان در مورد مسیر مهاجرت هخامنشیان که از کدام سمت جغرافیایی به ایران آمدند بحث و تبادل نظر کردند. این گروه مسیر مهاجرت هخامنشیان را در بخش شرقی دریای مازندران و از طریق "شاهراه خراسان" ارزیابی و  بنادرستی فلشی را بر روی نقشهءِ ایران در شرق دریای مازندران به سمت جنوب به نمایش گذاشتند، که مبنی بر تأیید این ادعای بی اساس باشد.

3- سوء استفاده نظام جمهوری اسلامی از پارسی و یا فارس بودن برای تفرقه و اختلاف انداختن بین تیره های ایرانی، برای بی هویّتی بیشتر ایرانیان و جایگزینیِ فرهنگِ بیگانهءِ اسلامی، از این گذشته نسبت دادن پارسی و فارسی به چند شهر کویری و یا جغرافیایی از ایران که خود غرق در تمدن و جهان بینیِ غالب اسلامی با بیگانه پرستی و برخوردار از یک فرهنگِ غیر ایرانی التقاطی است که در شکل گیری نظام جمهوری اسلامی و در جنایات 33 سال آن، همچنین در سیستم هایِ دیکتاتوریِ قبل سهیم و شریک هستند.

4 - سوء استفاده اقوام و گروههای إتنیکی(بویژه قشر مهاجر عرب و تُرک)، در ایران که ملّتِ مصنوعی بنام "فارس" اختراع کرده اند و حکومتهای دیروز و امروز را فارسی و سیاست با استراتژی «پان فارسیسم» را به آنها نسبت میدهند تا اهداف چند گانه و غیر دمکراتیک و چه بسا دیدگاهِ ساده اندیش فروپاشیِ ساختاری سرزمین ایران را به پیش ببرند. در صورتیکه سرزمین پارس و مردم پارسی  و هخامنشی تبار از رشد نیافته ترین جغرافیایی در حوزهء اقتصادی و از  محرومترین مردمان در ایران دیروز و امروز هستند.

5- برای جلوگیری از سوء استفادهءِ گروهی از ایرانیان از جمله پایتخت نشین تهران  از دوران صفویانِ و قاجاریان تا به امروز با بخشی از ایران مرکزی در کناره های کویری و در شرق ایران، که خود و نسلهای گذشتهءِ آنها از تبار و شاخه های هخامنشیان نبودند و نیستند و به جغرافیایِ ساتراپ و سرزمین پارس(پارسه) هیچگونه وابستگی ندارند.

این گروه گذشته از جعل تاریخ و اختلال آفرینی در بخشِ فرهنگی، زبانی، و جغرافیاییِ کشور، تازه یک برتریِ حقوقی همراه با انحصار طلبی و مالکیّتِ سرزمین و تاریخ ایرانِ باستان را حقِّ مسلم خود میداند و به ترویج  یک فرهنگ روبنایی  و مصرفی بجای فرهنگِ ساده و اصیل پارسی اقدام کرده و میکند، مسائلی که تا کنون به پروسهء تاریخی راسیونال ایران ضربات سنگینی وارد کرده و میکند و  پهنه و جبههءِ وابستگی به ناسیونالیسم ایرانی را بسودِ منافعِ بیگانگان هر روز تنگتر کرده و اگر همچنان اجازه داشته باشد، این دایرهءِ وابستگی به تاریخ و سرزمین ایران را باریکتر خواهند کرد که پیامدی جز ویرانی ایران نخواهد داشت.

6- به منظور رعایت و جایگزینی دموکراسی است که باید بحثِ ساختار حکومتی و سیاسی از موضوعات، ژنتیکی، نژادی، قومی و قبیله ای، برتری های حقوقی و جغرافیایی، وابستگی به باورهای دینی و غیر دینی، امتیازات بدون قانونمند، و  از پیشینه های غیر ضروری دیگر خارج شود و تشکیل حکومت ایران فردا بر اساس حقوق فردی و شهروندی، سکولاریسم، شایسته سالاری، بر اساس اصول و موازینِ حقوق بشر، در جهان بینی هایِ لیبرال دمکراسی و یا سوسیال دموکراسی، در یک دموکراسی بدون وابسته از طریق مشارکت مستقیم مردم هر منطقه برنامه ریزی شود. 

◄ تبار شناسی مردم  هخامنشی (پارسی)

▬ سرزمین ایران چون یک ستون از مجموع سه پایهءِ تاریخ و تمدن باستانی در کنار یونان و رُم است در مورد آن و بویژه در مورد هخامنشیان بسیار تحقیقاتِ کارشناسانه و دانشگاهی بعمل آمده و کتابها نوشته شده و میشود، فیلمها ساخته شده و ساخته خواهد شد، در نتیجه در این نوشتار ضرورتی نیست که دوباره بطور گسترده به این موضوعات پرداخته شود. در این نوشتار اصل مطلب بیشتر بر مسیر مهاجرتِ مجسم و تأکید بر نقشه هایِ جغرافیایِ سیاسی و زیستیِ هخامنشیان متمرکز میشود، امّا برای وارد شدن به بحث و هدایت آن به هدف موردِ نظر، به مقدمهءِ کوتاهی اکتفا میکنم:

 ▬ باستان شناسان و کارشناسان مردم شناسی از جمله Joseph Arthur de Gobineau  آریایی ها را گذشتگان نژاد سفید هند و اروپایی میداند. جغرافیای مسکونی نژاد سفید بلندیهای قارهء آسیا بوده است که در گذشتهءِ دور مکانِ مسکونیِ خود در آسیا را به سمت غرب و جنوب غربی این قاره رها کرده اند و به گروههایِ مختلفی تقسیم شده اند که مهمترین آنها را  به 5 گروهِ زیر:

 [/  Kelten / 2- Thrakern / 3- Skythen /4- Italischen /5- Hellenisttisch ] تقسیم کرده است. اکثریّتِ این 5 گروه نامبرده به قارهء اروپا و به آسیای کوچک( ترکیه امروز) مهاجرت کرده که نسلهایِ گذشتهء مردمانِ امروز قارهءِ اروپا محسوب میشوند. نظریه ای اثبات شده بیانگر این هست که ایرانیان شاخه و زیر مجموعه ای از این پنج گروه و یا مکان اوّلیّهءِ آنها در همسایگی تنگاتنگ با 5 گروه در بالا مذکور میباشند.

▬ بخشی ازگروه سوّم یعنی Skythen و  بخشی از آریان ها بعد از جدایی از مردم هند و اروپایی در 1400 قبل از میلاد، بطرف جنوب آمده و به 3 شاخهء اصلی تقسیم شدند: شعبهء هندی، شعبهء ایرانی، شعبهء سکایی( از ایرانی های شمالی بودند).  شعبهءِ هندی و افغانیِ امروز در دامنه های هندوکُش و پامیر سکنی و بطرف شرق مهاجرت کردند. شعبه ای از شاخهء آریانی ایرانی همچنان به سمت غرب آسیای میانه به مهاجرت خود ادامه داد و شعبه ای دیگر در شرق دریای مازندران بطرف جنوب حرکت کردند و به فلات و سرزمینی روی آوردند که آنرا بنام نژاد خود "ایران" نامگذاری کردند. گروه سوّم (سکایی) هم از ایرانی های شمالی بوده اند، چرا که زبان آنها در ردیف زبانهای شمالی ایران جا میگیرد.

 در اوستا نام سرزمین ایران « اَیران وَاجَ » یعنی "سرزمین آریان ها" آمده است. نامهای دیگر آن: آیریا، اَیریانام، اَیریان، اَیران، و اِیران که در زمان ساسانیان از سال 260 بعد از میلاد" اِیران" بر سراسر جغرافیایِ ایران امروز گذاشته شد. جغرافیای آریانا که در سمتِ شرقی دریاچهءِ مازندران، در شمال شرقی و شرق ایران امروز هست، بخشی از جغرافیای اِیران بوده است.

▬ هخامنشیان که در تاریخ بنا به نام بزرگانِ خاندان آنها «هخامنشیان» نامیده شده اند، یکی از تیره های ایرانی هستند که از طریق جغرافیای سرزمین روسیّه بسوی غرب مهاجرت و از طریق قفقاز وارد سرزمین ایران شده اند. یونانی ها و رُمی ها هخامنشیان را Perser (، پرسیس، پارسی) نامیدند. در تاریخ اروپا مجموعهء اقوام ایرانی تبار از: ماد، هخامنشی و پارس، ساسانی، و پارت، همه از یک نژاد و شاخه ای از مردمان اولیّهءِ هند و اروپایی میدانند. بنا بر این جغرافیایِ ایران و هویّت ایرانی سقفی هست که همهءِ تیره هایِ در بالا مذکور را در بر میگیرد.

▬ با برداشت دقیق راسیونال از مردم شناسی، همچنین پژوهش در جغرافیای سیاسی و زیستیِ ایرانیان بسادگی میتوان این برداشت را کرد که مردمان ماد و هخامنشی گرچه تیره های ایرانی هستند، امّا با مردمان ایرانی در ایران مرکزی، شمالی و در ایران شرقی، تفاوتهای خاص خود را دارند و زمان مهاجرت آنها به سرزمین ایران با ایرانیان در شرق، ایران مرکزی، و شمال متفاوت هست.

◄ زمان مهاجرت هخامنشیان به فلات ایران،

▬ مهاجرت  Skythen و آریانهای ایرانیبطرف جنوب و جنوب شرقی آسیای میانه، در بخش شرقی دریای مازندران تقریبأ 1400 قبل از میلاد صورت گرفته است. زمانِ دقیقِ مهاجرت مادها و هخامنشیان به ایران هنوز هم مورد پژوهش گسترده هست، امّا طبق آخرین تحقیقات، زمانِ نسبی مهاجرتِ مردمانِ ماد و هخامنشی از طریق قفقاز به فلات ایران را 900 قبل از میلاد تخمین میزنند. در بخشی از تاریخ نگاری ورود مادها و هخامنشیان به فلات ایران را همزمان میدانند و در بخشی دیگر مهاجرت این دو تیرهء ایرانی را در دو دورهءِ مختلف می بینند.

▬ با برداشت از تاریخ های موجود مادها و هخامنشیان با اختلاف زمانی  500  تا  700 سال بعد از مهاجرت  Skythen و آریانهای ایرانیدر شمال شرقی و نیمهءِ شرقی سرزمین ایران امروز،در بخش غربی دریای مازندران از ناحیّهءِ قفقاز امروز وارد سرزمین ایران شدند و بر فراز و در دامنه های دو سوی رشته کوه زاگراس از شمال غربی تا خلیج فارس اسکان یافتند. جغرافیای قفقاز از عصر آنتیک تا قرن بیستم میلادی یکی از مکانهای مهمّ مسکونیِ نژادِ ایرانی بوده که در این جغرافیا آثار وجودِ آنها امروز هم قابل انکار نیست.

◄ مسیر مهاجرت هخامنشیان به ایران ،

در مجموع باستان شناسان در آغاز موضوع مسیر حرکت هخامنشیان به سرزمین ایران را به دو ناحیّه و سمت نسبت میدادند: 1- از طریق جادهء خراسان در شرق دریای مازندران و از شرق ایران 2- از طریق جغرافیایِ قفقاز در بخش غربی دریای مازندران،

1- مسیر مهاجرت هخامنشیان از طریق جادهء خراسان در شرق دریای مازندران و از شرق ایران: این نظریه یک تئوری ای بیش نیست، ولی برای اثبات آن هچگونه سند و مدرک تاریخی، باستان شناسی، معماری (آرشیتکت)، جغرافیای مسکونی، و ابزارهای دیگر که وسیلهءِ درستی این تئوری را به اثبات رساند در دست نیست. در نتیجه در حد همان یک فرضیه و تئوری باقی ماند.

 تئوری و نظریه جادهء خراسان بر اساس همان مهاجرت  Skythen و آریانهای ایرانیبطرف جنوب و جنوب شرقی آسیای میانه، در بخش شرقی دریای مازندران تقریبأ 1400 قبل از میلاد صورت گرفته است. در صورتیکه  زمانِ مهاجرت مادها و هخامنشیان به ایران در سال 900  قبل از میلاد به جغرافیای غرب (زاگرس) یعنی 500 تا 700 سال بعد مهاجرت ایرانی تباران در شرق انجام شده است.

از همهء اینها که بگذریم در کتاب اوستا مملکت اصلی آریانها را اَیران وَاجَ نامیده است و در همین کتاب اسامی و نام 16 واحد جغرافیایی سرزمین اَیران وَاجَ را بر شمرده و در آن از مادها و هخامنشیان (پارسی ها) و یا جغرافیای آنها خبری نیست،

16 مملکت اوستایی اَیران وَاجَ عبارتند از  1 - ایران واج= مملکت  آریان ها 2- سوغده= سُغد 3- مورو= مرو 4- باخذی= باختر 5- نیسانیه= سرخش و نیشابو 6- هَرایَ= هرات 7- وَایکرِت= کابل 8- اورو= طوس  یا غزنه 9- وَهرگان= گرگان 10- هَرَهُواتی= رُخج در جنوب افغانستان 11- ای تومنت= وادی  هیلمند 12- رَگَ= ری 13- شَخرَ یا چَخَرَ= شاهرود 14 – وَرِنَ صفحهءِ البرز یا خوار 15- هَپتَ هیندو= پنجاب هند 16-  ولایاتی در کنار رودخانهءِ رنگا،  میباشد.

● ▬ استرابون Strabon تاریخ نگار و جغرافی دان یونانی قبل از میلاد، برای اوّلین بار مرزهای تقریبی آریانا را خط مرزی از جنوب دریای مازندران که از بخش شرقی استانهای اصفهان و استان فارس میگذرد و به دریای عمان پایان میپذیرد که دقیقأ جغرافیای ایران شرقی و ایران مرکزی تا کرمان را در بر میگیرد یادداشت کرده است. این خط مرز بین جغرافیای سرزمین آریانهای ایرانی در نیمهء شرقی ایران و نیمهء غربی ایران (زاگرس) یعنی سرزمین مادها و هخامنشیان بوده است.

● ▬ زمانیکه آریانهای ایرانی در شرق امروز ایران و بخش شرقی دریای خزر، مهاجرت کرده و نام ایران را بر خود گذاشتند، در مغرب ایرانی مردمانی بودند موسوم به کاس سو که نژادهای آنها بدرستی مشخص نیست و در تاریخ بابل و عیلام ذکرشان آمده است و آنها را "کوسّیان و یا کیسّی" مینامند. در این دوره در گیلان کادوسیان و در مازندران تپوری ها (طبرستان از تپورستان آمده) و در میان این دو ماردها یا آماردها، همچنین در جنوب غربی عیلامها، و گمانه بر این هست که در ناحیّهءِ خلیج فارس، حبشی ها و در مجموع  سیاه پوستان بوده اند.

● اصولأ نام خراسان ( یعنی سرزمین خورشید، شرقی) از دورهء ساسانیان تقریبأ  هزار سال بعد از هخامنشیان بر این سرزمین مرسوم شده است. کوروش کبیر در 500 سال قبل از میلاد خراسان بزرگ را به بخشی از جغرافیای ایران در آورد. در عصر باستان خراسان بزرگ یک منطقهء وسیع جغرافیایی در آسیای میانه در بخش شرقی و جنوب شرقی دریای مازندران امروز بوده است و امروز جزء کشورهای افغانستان، ایران، تاجیکستان، اُزبکستان، و تُرکمنستان هست. کوچکترین بخش این جغرافیا به ایران امروز تعلق دارد.

● در دورهء مادها و هخامنشیان، نامهای جغرافیای: ایران شمال شرقی،  ایران شرقی، و مرکزی، Parthia /  Bactria/ Aria / Sagartian/ Carmanians / Gedrosia/ و غیره  بوده است، در مقابل نام ماد و یا پارس فقط در بخش شمال غربی و غرب، و جنوب غربی جغرافیای ایران تا خلیج فارس آمده است.

● جغرافیای آریانا در زمان مادها و هخامنشیان بخش شمال شرقی و شرق ایران را در بر میگرفت و « اِرا تُسُن Eratosthenes von Kyrene » فیلسوق، جغرافی دان،ستاره شناس و ریاضی دان یونایی که 300 سال قبل از میلاد میزیسته است، مرزهای جغرافیای آریانا را اینطور نگاشته است: از طرف شرق رود سند، از سمت شمال کوههای پاراپامیز و کوههای دیگر تا دربند بحر خزر، از طرف جنوب دریای بزرگ عمان، و از سمت مغرب حدّی است که پارت را از ماد و کرمان را از پاریتاکِن( یعنی ولایت اصفهان کنونی)، و فارس جدا میکرد، استرابون Strabon تاریخدان و جغرافی دان یونانی قبل از میلاد هم قسمتی از نیمهء شرقی ماد و و بخشی از شرق سرزمین پارس، همچنین شمال باختر و سُغد را نیز آریانا  گویند، زیرا زبان این مردمان با زبان مردم آریانا شبیه بهم هستند.

عدد  1 با خطر قرمز و نامهای ایرانی: دریای مازندران، جادهءِ خراسان، همدان، سرزمین پارس، و بابل را من (نگارنده) در این نقشه وارد کرده ام.

جادهء ابریشم و جادهء خراسان

● جادهء ابریشم (Seidenstrasse) از قدیمی ترین جاده های جهان هست که حداقل 200 سال قبل از میلاد مسیر آمد و شد بین شرق و غرب بوده است که خاور دور (چین) را به دریای میانه  و اروپا وصل میکند. در بعضی از نوشته ها جادهءِ ابریشم را به عصر برنز یا عصر مفرغ از 2200 سال قبل از میلاد نسبت میدهند. جادهء ابریشم راههای فرعی بهم تنیده ای را در خاور دور و نزدیک و میانه و در آسیای کوچک و تا اروپا دارد. جادهء خراسان که احتمال همان بخشی از جادهء ابریشم و یا راهی فرعی از آن هست، هیچگونه ربطی به هخامنشیان و مادها ندارد.

● همانطور که در نقشه در بالا پیداست جادهء خراسان به مکانها و جغرافیای اوّلیّه و به شهرهای: ری، تخت جمشید و شوش پایتخت هخامنشیان نمیگذرد و به آنجا ختم نمیشود بلکه به بابل مرکز تجارت جهانی در قبل از میلاد منتهی شده است.  در زمان هخامنشیان داریوش اوّل جاده ای از پایتخت شهر شوش تا سارد  Sardis  ایجاد کرد و بنام جادهء شاهی Königstrasse معروف هست.

مرکز تقسیم مادها و پارسی ها از شهر ری ( تهران امروز) ؟

● چندی پیش آقای دکتر نوشیروان کیهانی در سایت مشروطه خواهان و سلطنت طلبان در نوشتار خود با عنوان: « سالروز شاه شدن داریوش بزرگ پدر ناسیونالیسم ایرانی» به جعل تاریخ پرداخته و نوشته اند که : [... مادها از « ری » به سمت غرب و شمالغربی از جمله كردها و آذری ها، و پارسی ها از منطقه ری به جنوب تا جزایر خلیج فارس و از شرق تا آن سوی هندوكش و انتهای بدخشان، و پارتها در شمال شرقی بوده اند ...] و اکنون نادرستی این ادعا را در نقشه در بالا بخوبی میشود مشاهده کرد که بطور کلی جادهء خراسان به سمت ری نرفته و از آن هم نگذشته است. در نوشتار: «جعل تاریخ در تارنمایِ حزب مشروطهءِ ایران»، به نوشتار آقای دکتر دکتر نوشیروان کیهانی پاسخ داده ام.

● بطور کلی شهر و یا مکان مهمی بنام  «ری» بر روی نقشه در بالا نیست. آخر چه ضرورتی هست که قشر آکادمیک ایران مرکزی و شرقی یا روشنفکر دینی میشوند و تبلیغ ایدئولوژی و فرهنگ اسلامی ضد ایرانی میکنند و یا با کمال وقاحت به جعل تاریخ می پردازند و با نیرنگ در صدد این هستند که به افکار عمومی ساده اندیش برسانند که هخانشیان ( پارسی ها) و مادها از شرق ایران و از شمال شرقی و در شرق دریای مازندران به ایران آمده اند تا امروز گروهی ایران ستیز پارسی ها را به کویرهای خشک در جغرافیای شرقی ایران ببرند و آنجا را فارس ستان بنامند !!!.

● اگز مادها و هخامنشیان از خراسان بزرگ و از جادهء خراسان به ایران و به سرزمین پارسه در جنوب غربی و جنوب ایران امروز آمده اند، چرا این مردمان از خود از مبدأ حرکت جغرافیای شرق دور تا جغرافای عیلام و شهر بابل که جادهء خراسان به آن ختم میشود  و نزدیک به 3 هزار کیلومتر هست حتی یک آثار باستانی، یک معماری، یک نشانه ای از زبان پارسی باستان و ردِ پایی از خود باقی نگذاشتند ؟!.

● تازه گروهی عقیده بر این هست که مادها و هخامنشیان دریای سیاه را دور زده اند و در بازگشت از Thrakern قاره اروپا، از طریق سرزمین ترکیه امروز وارد ایران شده اند، چرا که بتازگی بخش شرقی ترکیه امروز مرکز اصلی زبانهای هند و اروپایی و ایرانی میباشد. آثار باستانی بجا ماند از مادها و بویژه هخامنشیان در ترکیه امروز و در مناطق کُرد نشین فراوان هست. در موزهء اقلیم کردستان شمال عراق باید از این ابزارهای باستان شناسی ایرانی وجود داشته باشند.

●  از همهء این ها که بگذریم فرض بر این میگذاریم که مادها و هخامنشیان از جادهء خراسان و از شمال شرقی و شرق وارد ایران شدند، ولی هیچ شاخه و دسته ای از آنها در ایران شرقی و شمالی و ایران مرکزی سکونت نگزیدند و آنها بی درنگ به کوچ خود تا سرزمین عیلام و  تا جغرافیای غرب، جنوب غربی و جنوب ایران امروز تا خلیج فارس ادامه داده اند.

 بر روی نقشهء در بالا پیداست که جادهء خراسان زمانی ایجاد شده و یا به این نام نامگذاری شده که دولتهای ایرانی یعنی ماد ها در شمال شرقی و پارسی ها در جنوب  جنوب غربی  تمدن ایرانی را بیناد نهاده اند، وجود شهرهایی مانند  همدان، کرمانشاه و بیستون، پاسارگاد، پرسپولیس (تخت جمشید) و جغرافیای دربندِ فارس بیانگر این واقعیّت تاریخی است.

◄  2- مهاجرت هخامنشیان از غرب در یای مازندران از طریق قفقاز

▬ در همهء منابع تاریخی و باستان شناسی و معماری از گذشته تا کنون مسیر کوچ هخامنشیان از قفقاز و دریاچهءِ ارومیّه در امتداد دامنه هایِ قسمت غربی رشته کوه زاگرس و بر فراز آن با عبور از دره ها و بلندیهای کوهستانی تا جنوب غربی و جنوب تا خلیج فارس جغرافیای ایران بوده است.

▬ برای اوّلین بار هست که گروهی از ایرانیان که معلوم نیست از کدام منبع حمایت و تغذیه میشوند مسئلهءِ مهاجرت هخامنشیان را از شرق و از طریق جادهء خراسان در بی بی سی دست و پا شکسته مطرخ کرده  اند. تا کنون در هیچ کتاب و منیع معتبر جهانی باستان شناسی و آرشیتکت و مردم شناسی مسیر مهاجرت هخامنشیان را از شرق ایران معرفی نکرده است.

● ناگفته نماند که  بتازگی رسانهء بی بی سی آنقدر اخبار و اطلاعات بی اساس حتّی در مورد انگلستان انتشار داده که اکنون این بنگاه خبری دچار بحران و بی اعتباریِ جهانی و مدیریّت این رسانه اطلاعاتی مجبور به استعفا شده اند، تا چه رسد به اینکه اگر جمهوری اسلامی در تعیین مطالب فارسی این رسانه و ایران شناسی آن نقشی داشته باشد !.

در این نقشه بخوبی پیداست که هخامنشیان(پارسی ها) اوّل در آذربایجان در نزدیکی های دریاچهء ارومیّه سکونت داشته اند و پس از آن در قسمت غرب رشته کوه زاگرس بطرف جنوب به کوچ خود تا خلیج فارس ادامه داده اند. بر روی نقشه در ایران مرکزی و ایران شرقی و شمال شرقی  نام و نشانی از هخامنشیان یا پارسی ها نیست.

اسناد تاریخی، آثار باستانی، معماری و شهر سازی، سنگ نوشته و لوحه ها، و ابزارهای دیگر بجا مانده و مستند و مجسم بیانگر این موضوع هستند. تازه مرکز بخش هخامنشیان جغرافیای استان فارس امروز هم نیست، استانهای کهگیلویه و بویر احمد، بختیاری، و استان خوزستان میباشد.

◄  اهمیّت رشته کوه زاگرس در ایران شناسی

● پارسی و هخامنشی با رشته کوه زاگرس پیوندی تنگاتنگ دارد. در تمامی نوشته های ایران شناسی و هخامنشی و پارسی شناسی رشته کوه زاگرس محور اصلی هست. رشته کوه زاگرس از ترکیه و از قفقاز تا ساحل خلیج فارس، کلید و کتاب تبار شناسی مادها و هخامنشیان و ساسانیان میباشد. زاگرس مرکز بیناد گذار ناسیونالیسم و هویّت ایرانی و امپراطوری های ایرانی، مرکز بینادگذاری سیاست ورزی، تمدن آفرینی، و فرهنگ ایرانی و زادگاه زبان پارسی است.

اصلأ گویند که  واژه پارس، پارسه و پارسی از رشته کوه زاگرس گرفته شده است. به همین مناسبت ایرانی ستیزان دیروز و امروز بر زاگرس تازیده اند و میتازند. تا زمانیکه سیاست ورزی کلان کشور مانند قبل از اسلام دوباره به رشته زاگرس بازنگردد، سرزمین ایران و هویّت ایرانی همچنان دچار بحران و سردرگمی تاریخی و هویّت شناسی خواهد بود.

در بخش بعدی به بازگشایی بیشتر این موضوع خواهیم پرداخت

|نوامبر| 2012| میلادی| آلمان| ناصر کرمی|

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ناصر کرمی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.