برای دیدن دنیا ، چشمهایمان را بشوییم و جهان را طور دیگر بنگریم. سهراب سپهری

خدمت آقای تاج زاده گرامی !

اینکه اینجانب در آزادی کامل در خارج کشور که اینک پشت میله های زندان در بدترین شرائط جسمی ، روحی و بدور ازکانون گرم خانواده قرار داریدـ باشما به پلمیک بپردازم جای انصاف نیست!

اما سکوت جائز نیست و گفتن حقیقت گلوی مرا می فشارد!

  واقعا گاهی اوقات چشم ها را باید شست و دنیا را جور دیگر باید دید و البته همان چشم های شسته شده با اشک در هم آمیخته به کشف حقیقت بسیار زیباست.

اینکه شما به خود رنج وعذاب می دهید وجان خود را به خطر افکنده و افشاء گری می کنید که شخص خامنه ای مانع اصلی اصلاحات بوده است جای هیچ شبهه ای نیست ، چرا که ازآغاز نیز بیشتر نیروهای سیاسی آینده نگر با حضوربلا منازع خامنه ای درقدرت و دخالت های دائمی  شخص ولی فقیه ـ آینده توسعه سیاسی در کشورا در شکست اصلاحات ترسیم نموده بودند!

» نامه تاج زاده به رهبری: مقایسه دیپلماسی دولت خاتمی با دولت نزدیک به رهبری

من مقایسه می کنم، شما قضاوت کنید؛ کدام سیاست خارجی شاه سلطان حسینی بود؟

http://www.kaleme.com/1391/08/15/klm-118863/

شاید نامه شما خطاب به کسانی هست که هنوز با ارسال نامه و پیغام به خامنه ای در تلاشند تا نامبرده رفتارش را تغییر دهد!برای مثال آقای فرخ نگهدار، یکی از چهره های شاخص سیاستی است که چندی قبل اعلام کرده است، که نباید با مقام رهبری و خامنه ای درافتاد، بلکه باید خواهان تغییر رفتار رهبری شد ، که این روزها در سایت جرس قلم می زند.ایشان هدف جنبش سبز را فقط در تغییر رفتار رهبری کشور و پذیرش رهبران سبز، به عنوان نماینگان مردم می دانند. 

بر همگان آشکار شده است که مقام معظم رهبری؟! از نوشته شما بر آشفته خواهد شد اما به همان اندازه از سخنان محمد یزدی خشنود خواهد شد!

امام زمان در حوادث سال ۸۸ از رهبری حمایت می‌کرد

محمد یزدی٬ رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم گفته که «خود امام زمان» بر شرایط رهبری علی خامنه‌ای «نظارت» می‌کند و در جریان وقایع سال ۸۸ نیز این «امام» از «ولی فقیه حمایت» کرده بود.

ایران کشوری است که حکومت های آن از دیر باز با استبداد عجین شده است. فرزانه ترین وزیران ایران در طول تاریخ و در دوران اقتدار شاهان یا جانشان را از دست داده اند یا خانه نشین شدند.  شخصیت های اصلاح طلب معاصر نیز روزگار بهتر از گذشتگان خود نداشته اند. برای مثال : مستشارالدوله در سال ۱۳۰۶ ه.ق نامه مفصلی به مظفرالدین میرزا نوشت و خواهش کرد که آن را از نظر شاه بگذرانند. وی در آن نامه از حکومت استبدادی و فساد دربار انتقاد و اصلاحات مملکتی و ایجاد حکومت قانون و برقراری آزادی و مساوات را خواستار شده و گوشزد کرده بود که اگر زمامداران ایران خود در صدد تأسیس دولت مقننه برنیایند، سیر حوادث تاریخ آن را تحمیل خواهد کرد.

سخنان مستشارالدوله با مزاج دربار ناصرالدین شاه سازگاری نداشت، پس نویسنده گرفتار همان سرنوشتی شد که دامنگیر همه آزادیخواهان آن زمان بود، او را به فرمان شاه در اوایل سال ۱۳۰۹ ه.ق محبوس در عمارت رکنیه آنجا با زنجیر و کنده نگاه داشتند. وی در زندان تنها بود و اجازه ملاقات با احدی، حتی با سایر محبوسین قزوین، را نداشت. در زندان چندان زجرش دادند و چند سال بعد به سال ۱۳۱۳ ه.ق درگذشت.

در این مدت نسبتا طولانی  تنها امیدها ،اعتماد ها به بروز اصلاحات از میان رفت و کشور در آستانه حمله نظامی ،تحریم های کمر شکن ، ورشکستگی  وفقرفزاینده مردم قرار گرفته است.

آقای تاج زاده! سرور گرامی ، شما با تمام مصائب و شکنجه های جسمی و روحی که از جانب حاکمان انسان ستیز به شما وارد می آید ـ دست از افشا گری و آزادی خواهی بر نمی دارید!

در همینجا با همه اختلافات فکری با شما دارم باید به شما درود بفرستم و مردم ایران نیز جانفشانی های شما را هرگز فراموش نخواهند کرد!

سئوال من اط شما آقای تاج زاده در اینجاست که حکومت اسلامی در 33 ساله گذشته ،کدام نیروی سیاسی به غیر از اعوان و انصارش را تحمل کرده است تا بتوان از آن سراغ گرفت؟

صدیق ترین و مومن ترین نیروهای سیاسی که پیش از انقلاب در کنار خمینی بودند ، یا به اعدام و زندان و تبعید مبتلا گشتند.

بدون حمایت های آیت الله شریعتمداری ، خمینی در واقعه 1342 جان سالم بدر نمی برد و انقلاب اسلامی بدون حمایت های آیت الله شریعتمداری پیروز نمی شد.

اما آیت الله شریعتمداری هنگام حضوردرحبس و ایام کهولت و بیماری  به فرمان خمینی ازدسترسی به پزشک ممنوع شده بود!

وقتی خمینی به یک آیت الله هم دوره خود که مذهب شیعه خدمت کرده بود چنین نماید،وای به حال  افراد غیره و نیروهای دگر اندیش کهچه به سرشان آمد!

سئوال اساسی در اینجاست که مگر برانداز بودن نهضت آزادی را خامنه ای به میثاق حکومت اسلامی تبدیل نمود ؟

نامه سرگشاده مهرماه ۶۷ مهندس بازرگان به خمینی 

http://www.pezhvakeiran.com/page1.php?id=19520

در اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۶۷ نهضت آزادی با صدور بیانیهٔ مبسوطی تحت عنوان «هشدار»، درباره خسارات ناشی از جنگ و عدم پذیرش قطعنامه شورای امنیت، مستقیماً رهبری انقلاب را مورد سؤال و انتقاد قرار داد و در نتیجه عده‌ای از اعضای شورای مرکزی آن در خردادماه بازداشت شدند

انسانی آزاده وپاکدامن باید بود که از مردم  کشور خویش بخشش طلب نماید!

«اهم ایراداتی كه بر نهضت آزادی ایران و در راس آن به مهندس بازرگان و یاران ایشان كه حاضر به پذیرش مسوولیت‌های اجرایی و مدیریتی در شورای انقلاب و دولت موقت شدند، گرفته می‌شود، آن است كه اولاً چرا حاضر به همكاری با روحانیت در آن برهه‌ی زمانی شدیم و دوم، آن كه چرا به راحتی از صحنه‌ی قدرت سیاسی فاصله گرفتیم و اریكه‌ی حكومت را به روحانیون واگذار كردیم؟»

دکتر احمد صدر حاج سید جوادی:

عذرخواهی عضو شورای انقلاب و دولت موقت از ملت ایران !

.

 اسناد خیانت نهضت آزادی در روزهای پایانی جنگ

http://598news.com/index.php?option=com_content&view=article&id=47:1390-01-27-15-02-00&catid=19:1390-01-27-14-51-19&Itemid=35

حکومت اسلامی در 33 ساله گذشته تنها به دنبال مطیعان کور و بی اندیشه بوده است وبس .

خمینی در راه شکل گیری حکومت اسلامی که به گفته خودش ازعهده حضرت رسول در صدر اسلام نیز برنیامده بود ،هر معترض و منتقدی به حکومت داری را از میان برداشت !

افشاء گری ها و انتقادهای نهضت آزادی به شیوه حکومت مداری خمینی در حیات وی بسیار فزونی گرفت که بعدا موجب شد تا آیت الله خمینی عملا فرمان دهد که نهضت آزادی هرگز اجازه  فعالیت سیاسی نیابد.

مصطفی تاج‌زاده: نبايد اجازه داد رهبری هر زمان اراده کند بتواند عده ای بی گناه را در اختيار دوالف قرار دهد

http://news.gooya.com/politics/archives/2012/09/146329.php

"در پانزده خرداد ۱۳۴۲ پس از بازداشت آیت الله روح الله خمینی که به موجی از تظاهرات در تهران و قم علیه دولت اسدالله علم تبدیل شد ،مهندس مهدی بازرگان از مبارزان نهضت ملی شدن نفت از خمینی به دفاع برخاست.  نهضت آزادی به ریاست مهدی بازرگان به پشتیبانی از خمینی و از تظاهرات اقدام نمودو علیه اصلاحات انقلاب شاه و مردم، به ویژه اصل اول یعنی اصلاحات ارضی و اصل پنجم آن یعنی اصلاح قانون انتخابات ایران اعتراض کرد. "

آقای تاج زاده شما تنها از ظلمی که به جریانات ملی و مذهبی ، نهضت آزادی که همواره به نظام جمهوری اسلامی التزام اعتقاد داشته اند  سخن می گوئید و از سازمان ها و احزابی دیگر همچون حزب توده ایران و سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) که تا آخرین روز به جمهوری اسلامی وفا دار بودند ـ اما مورد سرکوب و اعدام قرار گرفتند هیچ سخنی به زبان نمی آورید، براستی چرا؟

http://www.iranian-fedaii.de/1-Asnad%20AT/S19/S19.html

در خاتمه باید بطور خلاصه اذعان نمایم ، اینکه جمهوری اسلامی در آغاز در مسیر درستی قرار داشت اما  بعدها به استبداد مبتلا گردید یک فریب بزرگ هست!

رژیمی که برابر قانون اساسی اش  ـ حکومت فردی را بنام ولایت فقیه هموار سازد ،هیچگاه نمی تواند در مسیر درست واقع شده باشد!

اینکه جمهوری اسلامی در آغاز شکل گیری خود  ـ هنوزبه توانائی سرکوب های امروزی  خویش دست نیافته بود دلیل بر حقانیت ودرستی حکومت نمی توان شمرد بلکه همه حکومت های مستبد برای رسیدن به دوران دیکتاتوری نیاز به زمان مناسب خواهند داشت تا ماشین سرکوب را راه اندازی نمایند!

نگاه کنید چگونه یکی از پایوران رژیم اسلامی که در قتل عام 67  تحت اوامر خمینی شرکت مستقیم داشته است ،درباره نظام جمهوری اسلامی سخن می گوید:

مصطفی پورمحمدیرئیس سازمان بازرسی کل کشور : جاهلان حکومت دنیا را بر عهده دارند، ایران تنها حکومت عاقلانه دنیاست! http://www.peykeiran.com/Content.aspx?ID=52386

به چنین ادعای ابلهانه ای چگونه می توان پاسخ داد؟