این شش ساعت رانندگی سریع در طول مسیر بزرگراه سه خطه از تبریز به تهران است. نزولی از شهر تاریخی،راننده دامنه آتشفشان سهند را دنبال می کند، جایی که ساختمانها و برجهای تبریز اولین راه را برای پراکنده شدن می دهد، روستاهای شنی، پس از آن به دشت های گرد و غبار وسیع و خالی. سفر از لبه شرقی منطقه حفاظت شده انگوران عبور می کند ، جای که گرازها و گرگها آزادانه در تپه های خاکستری پرسه می زنند. هنگام ورود به قزوین ،شهر باستانی که یک بار توسط چنگیز خان با خاک یکسان شده، جایی که مسافر به بزرگراه برای پیمودن نود دقیقه آخر برای رسیدن به پایتخت را سپری می کند.

چنین سفری است که به طور مرتب توسط طرفداران تراکتورسازی، باشگاه برجسته از آذربایجان شرقی (آذربایجان جنوبی )، هر زمان که آنها با رقبای اصلی خود در تهران مسابقه دارند را سپری می کنند. استقلال، پرسپولیس، نفت تهران، همه از این موضع بین تراکتورسازی و تسلط ملی آذربایجان ، و همچنین به عنوان رقیب اصلی در جنوب، سپاهان اصفهان است. 

در این فصل، البته آن هم در اوایل، تراکتور بالای لیگ نشسته است. روش های قوی فیزیکی خود را در اثبات موثر، به خصوص در قطعات مجموعه ای،ودر محوطه جریمه ، سید حسینی بهترین گلزن ،و بهتر از پیش مهاجم سابق دانشگاهی همیلتون فلاویولوپز پایکسااو.

در اوایل ماه سپتامبر، تراکتور با چند هزار نفر از طرفداران وارد تهران می شود ،به عنوان صدر جدول با استقلال که در رده دوم قرار دارد بازی می کند.اما این بازی باز هم برای تراکتور چیزی فراتر از فوتبال بود.

گرگ قرمز، عملا یک نشان ملی آذربایجان است. اساسا در تبریز، آنها یک نقطه کانونی بسیار قوی و حامل پرچم هویت منطقه ای در شمال غربی ایران(آذربایجان جنوبی) است. تبریز مرکز استان آذربایجان شرقی است، اما باشگاه به صورت مساوی درآذربایجان غربی ، سراسر آبهای شور دریاچه ارومیه و اردبیل و زنجان و سایر نقاط کشیده شده است.

این منطقه همواره در طول تاریح از طرف حکام و منصوبین تهران تهدید شده است.مردم اینجا به زبان ترکی آذربایجانی صحبت می کنند اما این زبان در مدارس تدریس نمی شود و در معرض خطر نابودی قرار دارد. آذربایجانیها ادعا می کنند که تبعیض علیه آنها در جامعه ایران حاکم است. انها جایی بهتر از این استادیوم 71000 پیدا نکردند.

"یوردوموزون ایفتیخارسان تورک ائلی نین قهرماني سان". طرفداران تراکتور به زبان مادریشان این شعار را سر میزنند.

اکثرا، این قبیل شعارها از طرف تهران فتنه تلقی می شود ، و توسط نیروهای امنیتی مورد حمایت تهران مختل شده است. اختلال مکرر، یک باور گسترده نشان می دهد که داوری طرفداری تیم تهران را می کند ، در بدترین حالت، آشکار است، که داوری به نفع تیم تهران کمک کرده است.

مرکز تبریز به خودی خود اغلب صحنه جشن های با شکوه در پیروزی، و خشونت در شکست است. بازار بزرگ، میراث جهانی یونسکو، شکوه والای آن حدودا در سراسر زمانی که انگلستان توسط ریچارد اداره می شد بر می گردد، اما هنگام برد تراکتور در مقابل تیمی از جنوب باز هم با شکوه می شود.

هرگاه تراکتور در تهران بازی داشته باشد، یک پتانسیل آشکار برای هرج و مرج وجود دارد. بازدید کنندگان می توانند به خوبی از تیمشان پشتیبانی کنند، هم از طرف مسافران از شمال و هم ازطرف آذربایجانیها ی که در پایتخت زندگی می کنند. در روز مسابقه با برد تراکتور در مقابل استقلال، خیابان های اطراف ورزشگاه آزادی پر از هواداران در رنگ گرگهای سرخ پوش می شود. تی شرت،شال، کت، کلاه، حتی یک طرفدار با یک کلاه لبه پهن اسپانیولی در این گردهمایی به همان اندازه که طرفداران نارضایتی های معمول خود را با تهران نشان می دهند ، هواداران آذربایجانی یک هدف بسیارمهم و حیاتی برنامه ریزی شده در ذهن دارند آن هم اعتراض نسبت به خشک شدن دریاچه ارومیه است. دریاچه ارومیه مرکزهویت منطقه و اقتصاد منطقه است، در عین حال چند سالیست که در حال خشک شدن است. کارشناسان محیط زیست هم در داخل و هم در خارج از ایران ادعا می کنند که این عمدتا به دلیل سیاست تهاجمی کشاورزی دولت تهران، از جمله عشق شدید آنها برای ساخت سد میباشد
یک ماه قبل از مسابقه در تهران، نیویورک تایمز وضعیت دریاچه ارومیه را به غفلت از خشک شدن دریاچه آرال، دردوره دوم از اتحاد جماهیر شوروی تشبیه کرد. مقامات در تهران در انتظار اعتراض و تظاهرات هستند همان طوری که در بسیاری از بازی های اخیر تراکتور در تبریز رخ داده است، یک هفته قبل یورونیوز خبر از دستگیری «دهها آذربایجانی » پس از تظاهرات در شهرتبریز داد.

پاسخ پلیس به طور معمول بسیار شدید است. ورود طرفداران تراکتور در ورزشگاه متوقف شد، جستجوانجام گرفت ، و بسیاری از بلیط های آنها توسط پلیس های نقاب دار پاره شد ، شایعه ای بود که ده هزار نفربه موانع بلیط در ورودی ، یورش برده اند در داخل زمین،فلاویو لوپز پایکسا، گل پیروزی برای تراکتور به ثمر رساند، و هرج و مرج فوران کرد که شعار "زنده باد آذربایجان" شنیده می شد، پلیس ضد شورش انگار که شورشی رخ داده است به آذربایجانیهای که از گل زدن تیم مللیشان خوشحال بودند حمله کرد.

دور از ورزشگاه، درگیری های در نزدیکی مزار ستارخان، قهرمان آذربایجانی از انقلاب مشروطه در 1911 گزارش شد. طرفداران تراکتور در اینجا برای ادامه اعتراض خود گرد آمده بودند .اما پلیس آنها را در گورستان محاصره کرد ، و بلا فاصله دستگیری ده ها تن در این گورستان بوقوع پیوست. در میان دستگیر شدگان رهبر آذربایجانی ، عباس لسانی نیز بوده. لسانی یکی از چهره های کلیدی در جنبش برای دفاع از حقوق ملی ،پس از رهبری یک جنبش اعتراضی در شهر اردبیل، واقع در آذربایجان شرقی را رهبری کرد، تبدیل شد. وی دستگیر و زندانی شد ، او در اعتراض به وضعیت خود در زندان به اعتصاب غذا دست زد. و جنبش او از طرف سازمان عفو بین الملل تصویب شد. و پس از حدود سه سال با شرط این که دوباره در تظاهرات برای طرفداری از حقوق ملی آذربایجانی شرکت نکند از زندان آزاد شد.

لسانی، طرفدار تیم مللیش تراکتور به احتمال زیاد هرگز به اطاعت چنین مجازاتی برای مدت طولانی سر نمی داد . در تبریز، ارتش برای سرکوب اختلال ناشی از پیروزی تراکتور اظهار شد. پلیس ثابت کرد که قادر به مهار تظاهرات مردم بی پروا نیست، چون که این اعتراضات ترکیب عجیب و غریب از جشن فوتبال، اعتراض سیاسی و لابی های زیست محیطی می باشد.

در این بخش از شمال غرب ایران(آذربایجان جنوبی)، منطقه دور از کانون توجه بین المللی، هویت، سیاست و غرور همیشه با بخت و اقبال تیم فوتبال محلی در هم تنیده شده است. در حالی که رهبران ملی آذربایجانی ممکن است قدرت به چالش کشیدن قدرت علی خامنه ای یا رئیس جمهور، محمود احمدی نژاد را نداشته باشند ،تراکتور سازی هنوز هم می تواند برنده های اخیر را در تهران شكست دهد.
نویسنده :تام کلاور
مترجم : بابک اسنلی (موغانلی)

لینک اصلی:
http://www.worldsoccer.com/blogs/how-a-provincial-club-became-a-focus-for-dissent-in-iran

n