رفتن به محتوای اصلی

"زاهدان پرس" بلندگوی مافیای ضد سـُـنی و بلوچ ستیز در بلوچستان
08.10.2012 - 21:18

 

 مقامات رژیم جمهوری اسلامی همواره تاکید دارند که استان سیستان و بلوچستان یکی از مناطق بسیار حساس کشور از منظر ژئوپولیتک، سیاسی، مذهبی، قومی و جغرافیای بین المللی می باشد، و اینکه اجازه کوچکترین حرکتی را که باعث تنش قومی و یا اصطکاک مذهبی بشود، نخواهند داد. بسیاری از فعالان مدنی و مسالمت جوی بلوچ و وبلاگ نویسان میانه رو و با مدارای اهل سـُنت و حتی شیعه به بهانه های مختلف از جمله جلوگیری از تفرقه اندازی های مذهبی و قومی دستگیر، زندانی و حتی اعدام شده اند. اگر چه، علیرغم نابرابری های قانونی و فراقانونی و تبعیضات عدیده، اکثریت قاطع آنها بهمراه رهبران مذهبی بلوچ از جمله مولانا عبدالحمید اسماعیل زهی حقا ً و به درستی  بر اصل تفاهم، احترام متقابل و همزیستی مسالمت آمیز برادری و برابری بین شیعه و سـُنی و بلوچ و سیستانی و دیگر اقوام در استان تاکید و التزام عملی و باور صادقانه داشته و دارند. اما متاسفانه تا آنجا که به باند مافیای قدرت در استان مربوط می شود، استثناهای مشخصی وجود دارد.

 یکی از این استثناهای مشمئزکننده  سایت فحاش و موهن  موسوم به "پایگاه تحریفی تخریبی استان سیستان و بلوچستان" " یا بعبارتی وبلاگ کاذب الکاذبین بنام "زاهدان پرس" می باشد که توسط یک بسیجی  بیسواد "دهن گشاد" بنام مهدی جهانتیغی اداره می شود. وی که به ادعای خویش نه تنها به پرونده های محرمانه اطلاعات و سپاه در زاهدان دسترسی دارد، بلکه همکارانی را نیز در دستگاه های جاسوسی اسرائیل و غرب و از جمله سیا و انتلیجت سرویس جاسوسی بریتانیا یعنی (MI6)  دارد تا اسامی جاسوسان و مشاوران "وهابی" و بلوچ را مرتبا ً برای وی بفرستند. وی در دروغگوئی، اتهام پراکنی، تهدید و شانتاژ هیچگونه خط قرمز وجدانی و محذوریت اخلاقی و ترس امنیتی و خوف الهی ندارد. وی ظاهرا ً مامور و معذور و کاملا ً خودمختار و مجاز است تا بذر نفاق، نفرت و عداوت مذهبی و قومی را بین بلوچها و سیستانی ها در استان پراکنده کند. اگرچه  اکثریت قاطع مردم بلوچ و سیستانی از نقشه های شوم این باند مافیایی به سرکردگی حسینعلی شهریاری، صفدری، اکبری و امثالهم کاملا ً آگاه هستند و اجازه نمی دهند تا حس همنوعی و همزیستی برادرانه آنها، علیرغم تلاش های تبعیض گرایانه افراطیون حاکم بر مراسلات امنیتی ـ نظامی استان، خدشه دار شود.

 به دلیل پاشیدن بذر نفرت مذهبی و تحقیرات قومی در بلوچستان توسط افرادی نظیر جهانتیغی و شهریاری، مردم از مذهب خویش بعنوان سپر دفاعی بر علیه هجمه حاکمیت در بلوچستان استفاده می کنند. در نتیجه، بر خلاف بقیه مناطق کشور، فاکتور مذهب در مخالفت با عوامل سرکوب و سیاست های سرکوبگر در بلوچستان بسیار برجسته شده است. در این راستا محدود نیروهای روشنفکر و نسبتا ً فعال مدنی و فرهنگی بلوچ به حاشیه رانده شده اند ـ که در دراز مدت برای بلوچستان و نسل های آینده بسیار مضر ثابت خواهد شد. در طی هفته ها و ماههای اخیر تعداد محدود سایت های فرهنگی، ادبی و جامعه شناختی بلوچی که بستر محصور و محتاطی را برای دیالوگ  مدنی و غیر سیاسی بین جمع اندکی از روشنفکران بلوچ مهیا ساخته بودند، بطور اسرارآمیزی دچار نقض فنی شدند و یا مدیر وبلاگ بدلایل سلامتی یا عدم سلامتی روانه بیمارستان و یا راهی تعطیلات طولانی شدند. این در حالسیت که وبلاگ های فحاش و هتاک نظیر زاهدان پرس آزادانه مشغول درج توهین و تهدید هستند. علیرغم اینکه استاندار جدید بلوچستان، آقای حاتم ناروئی، یک "مکتبی" و پاسدار (سابق) شیعه می باشد؛ اما با این حال مورد حملات شدید باند شهریاری و جهانتیغی قرار گرفته است ـ آنهم فقط و فقط بخاطر اینکه وی یک بلوچ است و ممکن است حداقل حس همدردی با مردم مظلوم بلوچ را داشته باشد، و در جهت تقلیل تبعیضات بخصوص در مقام مشاورت ها و انتصابات استانداری گام بردارد؛  که ظاهرا ً اینگونه به نظر می رسد!

 اکثریت هموندان محترم سیستانی همانند بلوچها انسان های شریف و پاکی می باشند که خود قربانی باند مافیای مخوف و فحاش استان هستند. موارد فراوانی از جمله تخریب شخصیت های سیستانی حتی ولایتمدار نظیر فداحسین مالکی، دکتر عباسعلی نورا، و دکتر کیخا و دیگرات توسط عوامل هتاک این باند شناخته شده در استان، وجود دارد. اما داستان در مورد  "جهانتیغی" ها کمی متفاوت است. جهان تیغی ها در اصل ایرانی نیستند، و جزو براداران افغانستانی می باشند ( البته اجنبی بودن در رژیم جمهوری اسلامی یک فضیلت و ارجحیت والایی می باشد). آنها در زمان شاه مدعی بودند که جزو لشکر نادرشاه بوده اند؛ و بهمین دلیل بسیاری از آنها با افتخار و استناد به عقبه خود به ژاندارمری، ساواک و شهربانی شاه پیوستند و در آزار و اذیت مردم بلوچ و سیستانی نقش بسزائی داشتند. بعد از انقلاب آنها با چرخش  صدوهشتاد درجه ای داستان خود را عوض کرده و مدعی شدند که ریشه و نصب آنها از اعقاب مالک اشتر نخعی می باشد که اجدادشان بعد از قیام مختار ثقفی مورد غضب حجاج بن یوسف قرار گرفته و آنها به ایران مهاجرت کردند. شواهد تاریخی بر این امر گواهی دارد که طایفه جهانتیغی که در افغانستان سکنه داشتند بعد از فحاشی و جنگ و دعواهای درونی به سه طایفه متخاصم و مجزا تقسیم شدند. اکثریت آنها در افغانستان ماندند. یک از طوایف به منطقه بم در کرمان مهاجرت کرد و به طایفه "جهانتیغی" معروف شدند. گروه سوم بنام فرزندان جهانتیغ  راهی زابل در سیستان شدند، اما بعد از مدتی توسط مردم زابل از شهر بیرون رانده شدند. آنها ناچار شدند در منطقه غیر مسکونی به دور از زابل سکنی  گزینند. این محل بعدها به ده جهانتیغ معروف شد. آنها بعد از انقلاب بدون ذره ای آزرم لباس بسیجی و پاسدار ولایت را جایگزین یونیفورم  ژاندارمری و شهربانی نمودند. مهدی جهانتیغی که تلاش می کند خود را تبدیل به "حسین شریعتمداری" سیستان بلوچستان بکند، پرونده قطور و "رنگینی" در استان دارد. وی همرزم و همکار زاهد شیخی (مدیر کل سابق روابط عمومی دادگستری استان) می باشد. شیخی در اواسط اردیبهشت سال گذشته با بیش از ٤٥٠ کیلو تریاک و ٥٠ کیلو هروئین دستگیر شد.

 بسیاری از مردم بلوچ و تحلیلگران مسائل بلوچستان در شگفت هستند که چگونه و به چه دلایلی، این فرد فحاش و "دوبهم زن" و سایت موهن وی اجازه فعالیت تخریبی و نفاق برانگیز دارد؟ چرا وی که همواره به افراد حقیقی و حقوقی از جمله رهبران مذهبی بلوچ افتراء و توهین نثار می کند، از مصونیت کامل قضایی برخوردار است؟ چه کسانی و با چه اهدافی مهار وی را به دست گرفته و وی را کنترل و هدایت می کنند؟ چه کسانی از ایجاد تنش و اصطکاک در استان سیستان و بلوچستان بهره می برند؟  چرا سایت ها و وبلاگ های بلوچی تهدید و تعطیل می شوند ولی  سایت های جهان تیغ ها ( وبلاگ سیستانی ها توسط رضا جهانتیغ)  و جهانتیغی ها (زاهدان پرس توسط مهدی جهانتیغی) برای نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی اجازه تولید مواد زائد و مطالب آفت زا و مضرات اجتماعی دارند؟ این ها سوالاتی است که نه تنها برای آنها جوابی نمی توان یافت، بلکه هیچ کسی در استان سیستان و بلوچستان جرائت طرح اینگونه سوالات را ندارد! اگر مقامات جمهوری اسلامی حقیقتا ً به امنیت پایدار در منطقه و همزیستی مسالمت آمیز بین شیعه و سـُنی از یکسو، و بلوچ و سیستانی از سوی دیگر اعتقاد صادقانه دارند، باید با عناصر هتاک وعوامل نفاق، جنگ افروز و نفرت پراکنی نظیر زاهدان پرس برخوردی قانونی و بدون ملاحظات جناحی داشته باشند. بنده با ایجاد هر نوع تنش مذهبی و تضاد قومی از جانب هر شخص یا گروهی شدیدا ً مخالف هستم و آن را محکوم می کنم؛ و به همین دلیل صادقانه هشدار می دهم تا دیر نشده است، اینگونه عوامل "آتش برافروز" باید توسط مقامات استان از جمله استاندار جدید آقای حاتم ناروئی و یا حتی مرکز مهار شوند. زاهدان پرس یک غده متعفن بدخیم سرطانی و مسموم کننده برای بلوچ و سیستانی می باشد.  اگرچه می دانم متاسفانه تا به امروز در بلوچستان بقول شیخ سعدی سنگ را بسته و سگ را آزاد گذاشته اند.

سه شنبه ١٨ مهر ١٣٩١

Doshoki@gmail.com

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

دكتر عبدالستار دوشوكي

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.