رفتن به محتوای اصلی

ورشکستگی حاکمیت ایران و رفتار غرب: سازش یا تداوم فشار
04.10.2012 - 20:55

سقوط شدید ارزش ریال از اول ماه اکتبر سال 2012 اقتصاد ایران را در ورطه سقوط و ورشکستگی قرار داده است. با ادامه روند موجود نجات کشور از بحران کنونی برای حاکمیت ایران تقریبا غیر ممکن است و  احتمال آن می رود شرایط اقتصادی جامعه ایران با گذشت زمان وخیم تر بشود.

از موقع پایان دوره اصلاحات و روی کار آمدن محمود احمدی نژاد، حاکمیت ایران و نهاد های وابسته به آنان فعالیت و برنامه های خود را دوباره براساس ایدئولوژی اسلام سیاسی تنظیم کردند. دشمنی با غرب، نقض قوانین بین الملل، نقض حقوق بشر، حمایت از تروریزم بین الملل، دخالت در امور داخلی سایر کشورها، افزایش تسلط و نفوذ نظامیان در نهادها و ادارات دولتی و... محور سیاست ها و برنامه های جمهوری اسلامی را تا کنون تشکیل داده است. از دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد می توان به عنوان دوره محو واقع گرایی و سلطه دوباره جهان بینی اعتقادی و دینی که جای خرد و رویکرد عقلانی و واقع بینانه را گرفته است. سیاست ها و برنامه های این دوره به نوعی بازگشت به دهه اول انقلاب ایران بود که ایمان مذهبی و مقدس سازی جای عقل بشری را گرفته بود.

در اثر این رویکرد های غیر عقلانی و ایدئولوژیک حاکمیت ایران در برابر جامعه جهانی و مردم و در قبال آن اعمال تحریم های شدید بر سیستم بانکی و فروش نفت ایران که بیش از 90 درصد اقتصاد ایران به درآمد ناشی از آن وابسته است، بویژه در یک سال اخیر باعث شده است که صادرات نفت خام ایران از 2.5 میلیون بشکه در روز به کمتر از 800 هزار در روز کاهش یابد و این مسئله باعث کاهش شدید در آمد ایران در یک سال اخیر شده است و همراه با آن سیاست های غلط اقتصادی دولت و نبود برنامه های اقتصادی مشخص باعث شده است تورم، گرانی سرسام آور و بیکاری فزاینده گریبانگیر سراسر جامعه ایران شده است.

ارزش پول ملی در بسیاری موارد معمولا منعکس کننده وضعیت و سلامت اقتصادی یک کشور می باشد. در طول یک سال اخیر ارزش واحد پول ملی ایران در برابر واحد پول کشورهای خارجی به شدت سقوط کرده است و در این مدت کاهش ارزش ریال بیش از 300 درصد تخمین زده می شود و این مسئله امروزه به نابسامانی شدید اقتصادی در داخل کشور دامن زده است.

از دوره اول ریاست جمهوری احمدی نژاد تاکنون در آمد نفتی ایران بیش از 550 میلیارد دلار بوده است که بیش از درآمد ناشی از فروش نفت در یکصد سال اخیر یعنی از زمان ناصرالدین شاه قاجار تا شروع ریاست جمهوری احمدی نژاد بوده است. حاکمیت ایران در طول این 7 سال درآمد حاصل از فروش نفت را بیشتر برای مقاصد ایدئولوژیک خود صرف کرده است. باج دادن به کشورهای فقیر و کشور هایی مثل روسیه و چین بمنظور حمایت از ایران در جامعه بین الملل، پرورش گروههای تروریستی در اقصی نقاط جهان، تطمیع طرفداران حکومت بویژه روحانیون و افراد نزدیک به علی خامنه ای رهبر ایران و نیروهای سپاهی و اطلاعاتی، واردات بی رویه اجناس بی کیفیت از کشور های در حال توسعه بویژه اجناس چینی، اجرای پروژه های غیر علمی مثل طرح هدفمند سازی یارانه ها که تورم و گرانی را بهمراه داشته است، هزینه هنگفت میلیاردها دلار برای برنامه هسته ای ایران که تا کنون هیچ ثمره ای نداشته است، فساد مالی در نهادها و ادارات دولتی و... از جمله عواملی بودند که باعث غارت پول نفت شده و بدبختی و فلاکت را برای مردم ایران به ارمغان آورده است.

محمود احمدی نژاد و مقامات حکومتی علت کاهش ارزش ریال را مثل همیشه به گردن دشمنان مجهول الهویه انداخته است و آن را جنگ روانی دشمنان دانسته اند. همیشه مقامات جمهوری اسلامی برای فرار از مسئولیت در زمان بحران در ذهن خود یک دشمن فرضی ترسیم می کنند و مسئولیت تمام کاستی ها در مملکت را به گردن آن می اندازند.

سقوط شدید ارزش ریال از اول ماه اکتبر سال 2012 اقتصاد ایران را در ورطه سقوط و ورشکستگی قرار داده است. با ادامه روند موجود نجات کشور از بحران کنونی برای حاکمیت ایران تقریبا غیر ممکن است و  احتمال آن می رود شرایط اقتصادی جامعه ایران با گذشت زمان وخیم تر بشود. مگر اینکه رهبر مستبد ایران جام زهر دیگری سر بکشد و سر تسلیم و تعظیم در برابر خواست جامعه جهانی فرود آورد که وقوع چنین امری با توجه به مواضع و سخت گیری های حکومت ایران در برابر جامعه جهانی و هزینه هنگفتی که برای اهداف ایدئولوژیک خود صرف کرده است امکان پذیر بنظر نمی رسد و بمنزله خود کشی سیاسی برای رهبر ایران می باشد که روح الله خمینی در امضای قطعنامه آتش بس جنگ بین ایران و عراق به نمونه آن دست زد.   

در حال حاضر فرماندهان و سرداران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و کارمندان وزرات اطلاعات پست های کلیدی در ادارات و نهادهای حکومتی و کنترل بخش های مهم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه را در اختیار گرفته اند و بر تداوم برنامه هسته ای پافشاری می کنند که به سلاح اتمی دست پیدا کنند. چون به نظر دولتمردان ایران داشتن سلاح هسته ای برای گارانتی دائمی عمر حاکمیت اسلامی تا ظهور امام زمان ضروری است و حکومت اسلامی از آن به عنوان وسیله ارعاب و تهدید در برابر دشمنان استفاده خواهند کرد که مبادا دست تعرضی به کشور اسلامی دراز بکنند. ولی بنا به نظر کارشناسان اعمال فشارهای بین المللی بر حکومت ایران سرعت و روند برنامه هسته ای را بشدت کند کرده است و در صورت تداوم فشارهای موجود احتمالا اینکه در آینده حکومت ایران در دسترسی به چنین سلاح کشتار جمعی با مشکل مواجه بشود زیاد است.

در شرایط کنونی به عقیده کارشناسان احتمال مطرح کردن طرح سازش با حکومت ایران توسط جامعه بین المللی می رود که در صورت قبول شروط آنها توسط حاکمیت ایران در وضعیت کنونی می تواند عملی شود. با نگاه به گذشته می بینیم که حکومت ایران هیچ وقت با جامعه بین الملل رفتار صادقانه ای نداشته است. در صورت رفع تحریم ها و سرازیر شدن درآمد نفتی به حساب حکومت، احتمال اینکه سپاه پاسداران به پنهان کاری های اتمی خود ادامه بدهد زیاد است و همچنین نقض حقوق بشر توسط حکومت ایران که در حال حاضر به چالش عمده جهانی تبدیل شده است، احتمال آن می رود در صورت چیره شدن دولت ایران بر بحران اقتصادی با رفع تحریم های بین المللی با شدت بیشتری تداوم یابد. بنابراین با توجه به عملکرد حکومت ایران در پی گیری اهداف ایدئولوژیک خود مطرح کردن چنین طرحی بنفع جامعه جهانی و مردم ایران نخواهد بود بلکه باعث افزایش عمر حاکمیت اسلامی خواهد شد که تهدیدی برای صلح جهانی، دموکراسی و حقوق بشر می باشد. ولی بر خلاف این تداوم فشار مضاعف بین المللی مثل اعمال تحریم های اقتصادی و سیاسی بر علیه حکومت ایران باعث خواهد شد حاکمیت توانایی اداره کشور را نداشته باشد و حتی در پرداخت حقوق کارمندان دولت و نهادهای حکومتی دچار مشکل خواهد شد و تداوم این بحران نارضایتی عمومی را حتی در داخل نهاد های حکومتی شدیدتر خواهد کرد. در کنار این فشارها حمایت مادی و معنوی جامعه بین الملل از جنبش های اجتماعی و قومی برای تضعیف حاکمیت و به منظور تغییر آن، به فراگیر شدن و تقویت این جنبش ها در داخل جامعه ایران کمک خواهد کرد و در چنین شرایطی ممکن است تعداد زیادی از شهروندان ناراضی حول محور این جنبش ها علیه حکومت بسیج شوند و بر علیه حکومت بپاخیزند.

با توجه به ورشکستگی اقتصادی و انزوای سیاسی کنونی حکومت ایران و تداوم شرایط نابسامان اجتماعی و اقتصادی موجود و همراه با آن افزایش نارضایتی عمومی تردیدی وجود خواهد داشت که حاکمیت ایران در آینده توانایی مقابله در برابر عصیان عمومی مردم در جبهه های گوناگون را داشته باشد. البته در این مورد تاثیر سایر شرایط مانند شرایط منطقه ای و بین المللی را نباید نادیده گرفت و هرگونه اشتباه محاسباتی از طرف جامعه بین الملل مانند سازش با حکومت توتالیتر ایران به ضرر جامعه جهانی و مردم ایران خواهد بود و در مقابل پایه های قدرت حاکمیت اسلامی را در داخل کشور و سطح بین المللی مستحکم تر خواهد کرد.    

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.