24 فروردین ماه بود که پس از ورود نیروهای شبهه نظامی حشدالشعبی به ایران، با بهانه امدادرسانی به مردم سیل زده، رضا پهلوی در بیانیه ای، به صورت غیرمستقیم مردم به مقابله با نیروهای حشدالشعبی فراخواند و به اخراج آنها از ایران دعوت کرد.
او در پست توییتری خود اظهار داشت:
«یا هرچه زودتر مزدورانتان را از خاک میهن خارج میکنید یا مردم ایران، دلیرمردان و شیرزنان خوزستان و لرستان، خود بیرونشان میکنند. ایران جای نظامی و شبهنظامی و ارتش بیگانه نیست».
نیم نگاهی به عملکرد سیاسی رضا پهلوی در چند سال اخیر نشان می دهد که دعوت اخیر وی، اولین فراخوان شاهزاده است که مستقلا توسط او صادر شده و تا پیش از این رضا پهلوی صرفا در برهه های زمانی به بازنشر و همراهی با فراخوان هایی که توسط دیگران صادر میشد (مانند فراخوان اعتصاب کامیون داران و معلمان)، همراهی میکرد.
در همین راستا، گروه ها و رسانه های نزدیک به رضا پهلوی نیز، سیاست راهبردی خود در مبارزه علیه رژیم را برپایه این فراخوان تنظیم کرده و در هفته های اخیر، در رسانه های فارسی زبان به دعوت مردم برای اعتراض به حضور حشدالشعبی در ایران پرداختند.
با این وجود در داخل کشور، اوضاع متفاوت بود. برخلاف انتظارات و تصاویر منتشر شده، نه تنها مردم مناطق سیل زده به علیه حضور حشدالشعبی در ایران اعتراض نکردند بلکه در برخی از ویدیوها در استقبال از قاسم سلیمانی و کاروان نیروهای شبهه نظامی عراقی به یزله و پایکوبی پرداختند.
اما چرا دعوت رضا پهلوی بی پاسخ ماند؟!
یک تحقیق و جستجوی ساده نشان می دهد که اکثر مناطق سیل زده، شهرهایی هستند که در دیماه 96، علیه بی کفایتی رژیم در خیابان ها حاضر شدند و شعار «رضا شاه/ روحت شاد» سر دادند بنابراین در نگاه اول، فضا برای برپایی اعتراضات خیابانی علیه حشدالشعبی و رژیم فراهم است. اما چرا در شرایطی که اوضاع بسیار بحرانی تر از دیماه 96 بود، آن اعتراضات دوباره تکرار نشد؟!
رضا پهلوی در شرایطی به دنبال حضور گسترده مردم در خیابان ها علیه حشدالشعبی و دیگر نیروهای شبهه نظامی بود که اکثر مردم مناطق سیل زده، هنوز در حال زدودن گِل از خانه و کاشانه خود بودند و بدلیل شرایط سختی که داشتند، تفاوت نمیکرد چه کسی به ایشان کمک میکند، حشدالشعبی باشد یا فاطمیون افغانستان و یا حزب الله لبنان.
به دلیل ناکارآمدی دولت روحانی در مهار سیلاب و پشتیبانی از مردم سیل زده شرایط برای سپاه پاسداران به عنوان «دولت موازی» فراهم شد تا برای عرض اندام جناحی در برابر دولت، به عنوان مخالف داخلی از تمامی پتانسیل داخلی و خارجی خود استفاده کند بلکه فضای روانی این مناطق به را به نفع خود مصادره نماید.
بدیهی است در چنین شرایطی نه تنها فردی به اعتراض علیه حضور نیروهای خارجی برای امدادرسانی نمی پردازد بلکه با توجه به فضای ایجاد شده، به استقبال آنها می رود.
با این وجود این فراخوان تلویحی، سنگ محکی بود برای رضا پهلوی تا در تیم مشاوره خود برای تنظیم چنین بیانیه هایی تجدیدنظر کرده و پیش از هر اقدامی به سنجش فضای آن بپردازد.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید