از قدیم الایام گفتهاند که نمیتوان «یک شبه ره صد ساله را طی کرد»؛ اما این ضرب المثل برای گروهها و جریاناتی که نزدیک به 40 سال را در حسرت سقوط رژیم و بازگشت به کشور پشت سرگذاشتهاند؛ گویا اثر ندارد و تقریبا اکثر گروهها و جریانات اپوزیسیون فهمیدهاند چگونه و با چه کاتالیزوری، یک شبه تبدیل به یکی از جریانات اپوزیسیون خارج از کشور شوند. آن کاتالیزور چیزی نیست جز رضا پهلوی.
همه ما دیدیم که در «شورای ملی ایران»، افرادی که نه تنها سابقه مبارزه علیه رژیم را نداشته بلکه حتی زمانی با حکومت همکاری میکردند، چگونه با حمایت رضا پهلوی تبدیل به چهرههای اصلی اپوزیسیون شدند. همه ما دیدیم که اعضای گمنام فرشگرد، پس از حمایت رضا پهلوی، چگونه به صورت زنجیرهای در تلویزیونهای فارسی زبان دولتی و لس آنجلسی سبز شدند و در جایگاه یک تحلیلگر کارکشته به آنالیز و تئوری چینی برای سرنگونی رژیم می پرداختند.
این سازوکار نیز در هفتههای اخیر و در زمان اعلام رسمی پروژه ققنوس تکرار شد و رضا پهلوی به صرف حضور در کنفرانس مطبوعاتی، باعث شد تا این خبر در کانون توجهات رسانههای فارسی زبان قرار گیرد.
اما در طرف دیگر رضا پهلوی نیز، پس از شکست شورای ملی ایران که خود آن را «آخرین تیر» معرفی کرده بود، در تلاش است تا «چهره فراجناحی» و «ملی» از خود نشان دهد و به ایفای نقش «پدر معنوی» جریان اپوزیسیون اکتفا کند. با این وجود این رویکرد رضا پهلوی از یک سو و کشف جایگاه کاتالیزوری وی توسط اپوزیسیون برای پیمودن «ره صد ساله» از سوی دیگر، باعث شده تا در هفتههای اخیر، شاهزاده 58 ساله مورد کشاکش و سواستفاده ابزاری گروههای پادشاهیخواه به خود قرار بگیرد.
موضوع از آنجا آغاز میشود که اواسط بهمن ماه گذشته «شبکه ایرانیاران» اعلام موجودیت میکند و با استفاده از جایگاه کاتالیزوری رضا پهلوی، حمایت شاهزاده را نیز جلب میکند. همچنین پس از برگزاری جلسات گفتگو میان حشمت طبرزدی و رضا پهلوی، در برنامهای در تلویزیون کانال یک، ویکتوریا آزاد، مسئول اجرایی «ایرانیاران» مدعی میشود که شاهزاده به عنوان حامی اصلی در «شبکه ایرانیاران» فعالیت میکند. با این حال شهرام همایون (به دلایلی که در ادامه به آن پرداخته می شود)، به تشکیک درباره «شبکه ایرانیاران» و اظهارات حشمت طبرزدی مبنی بر معرفی رضا پهلوی به عنوان «نماینده پادشاهی» میپردازد.
شهرام همایون فردای مصاحبه با ویکتوریا آزاد، به گفتگو با رضا پهلوی میپردازد و با تمرکز بر «نقش فراجناحی» رضا پهلوی، برنامه را به سمتی هدایت میکند که باعث موضع گیری صریح رضا پهلوی علیه اظهارات طبرزدی و «شبکه ایرانیاران» می شود تا طرح «ایرانیاران» مبنی بر «ائتلاف گروه های اپوزیسیون» با شکست روبرو شود. اما چرا شهرام همایون بدنبال شکست «شبکه ایرانیاران» است؟! جواب سوال ساده است، رقابت.
دو هفته بعد از آن مصاحبه رضا پهلوی، شهرام همایون در تلویزیون کانال یک، از طرح خود برای تشکیل «شورای رهبری دوران گذار» رونمایی کرد. شورایی که همانند «شبکه ایرانیاران» هدف خود را اتحاد میان گروه ها و جریانات اپوزیسیون قرار داده است با این تفاوت که اعضای این شورا را مردم انتخاب میکنند. بنابراین با توجه به اینکه «شبکه ایرانیاران» در آن بازه زمانی از پشتوانه و حمایت رضا پهلوی برخوردار بود و خود این موضوع، تهدیدی بالفعل برای طرح شهرام همایون، تلقی میشد، شهرام همایون با رندی تمام، در مصاحبه با رضا پهلوی، پرونده ایرانیاران را برای همیشه میبندد. اما نکته جالب آنجا که شهرام همایون در زمان معرفی این شورا تاکید دارد که حتی میتوان به رضا پهلوی نیز، مانند دیگر افراد رای داد! حال آنکه برای بستن پرونده «شبکه ایرانیاران» به دفاع از جایگاه «فراجناحی» رضا پهلوی می پردازد و او را به دلیل ابتکار در «دکترین فراجناحی» اجل از حضور در حزب و یا گروه خاص می داند.
آنچه خواندید، تنها صحنهای از نزاع دو هفتهای اپوزیسیون پادشاهی خواه، بر سر تصاحب نام «رضا پهلوی» بود که این چنین برهنه و عیان گشت. این رقابت و نزاع به قدری بالا گرفته که در عرض چند روز افراد حرف خود را نقض میکند. گویی قانون جنگل در تعاملات ایرانیان خارج از کشور جاری است. همه در وهله اول برای بقای خود میجنگند تا برای سرنگونی رژیم. شاید برای همین رویه غلط است که جمهوری اسلامی چند روز پیش، چهل ساله شد!
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید