شب گذشته، در نودمین روز خروج آمریکا از برجام، دونالد ترامپ رییس جمهور آمریکا، بخش اول تحریم هایی که از هفته های گذشته وعده آن را داده بود، امضا کرد. تحریم مبادلات دلاری و ریالی و خرید و فروش طلا و سایر فلزات گرانبها، تحریم صنایع خودروسازی ایران و تحریم تامین قطعات و خرید فروش هواپیماهای مسافربری مهمترینِ موارد از این لیست است.
در طرف دیگر، همزمانی اعمال این تحریم ها با سیاست های غلط اقتصادی روحانی که باعث رشد افسارگسیخته دلار شده بود، ظن آن را می داد تا قیمت دلار به بالای 25 هزار تومان برسد، اما قضیه برعکس شد.
جنگ روانی جمهوری اسلامی برای مقابله با تحریم های آمریکا و به سبب آن، افزایش قیمت دلار از زمانی آغاز شد که معلوم گردید قرار است با تغییر رییس کل بانک مرکزی، سیاست های ارزی دولت برای مهار تحریم ها تغییر کند. سیاست هایی که به گفته مقامات جمهوری اسلامی به تایید سران سه قوه رسیده است.
نکته قابل توجه این موضوع، همزمانی اعمال سیاست ها جدید ارزی دولت با امضا تحریم های ترامپ بود. پروپاگاندای رسانه ای جمهوری اسلامی از اوایل هفته جاری برای رونمایی از بسته جدید سیاست های ارزی و تقارن عمدی آن با امضای تحریم های آمریکا، عملیات روانی سنگینی بود که جمهوری اسلامی توانست خریداران طلا و ارز را به سمت فروش کشانده و ظرف مدت سه روز، قیمت دلار را نزدیک به سه هزار تومان کاهش دهد. حال آنکه از صحبت های مقامات آمریکا و توییت های ترامپ مشخص بود با اعمال تحریم های جدید، بدنبال جنگ اقتصادی، کاهش ارزش پول ملی و افزایش نارضایتی های داخلی هستند.
با این حال، کاهش قیمت کنونی هنوز اول ماجراست. احتمال اینکه در روزهای آینده شاهد برگزاری کمپین های مختلفی از سوی سلبریتی های طرفدار دولت (که فرماندهی افکار عمومی داخل را برعهده دارند) برای افزایش ارزش ریال باشیم، وجود دارد. سلبریتی هایی که در ماه های اخیر، سرخورده از وعده های ناکام مانده دولت روحانی، در پی تغییر رویکرد سیاسی خود بودند اکنون چون فاتحان از جنگ برگشته، سیاست های کنونی دولت را با امید بیشتری پیگیری و در سطح جامعه پیاده سازی خواهند کرد. اگر چند ماه پیش با افزایش قیمت دلار، کمپین علی کریمی برای تحریم خرید اجناس گران شده با شکست روبرو شد، اینک با کاهش ارزش دلار، بهانه ای برای خریدن کالاهای گران شده وجود ندارد.
اگرچه در داخل حرکت هایی برای بازگشت ارزش پول ملی صورت گرفته است، اما در خارج برخی جریانات و رسانه های اپوزیسیون، براندازی نظام را به جای مطالبات دموکراسی خواهانه به معاش و نان مردم گره زده اند. این رسانه ها که از چند هفته مانده به شروع تحریم های ترامپ در 15 مرداد، شروع به روزشماری برای افزایش قیمت دلار کرده بودند، در نظر داشتند تا تظاهرات های پراکنده در برخی از شهرهای کشور را به تظاهرات های سراسری تبدیل کنند.
حال آنکه تظاهراتی که برای معاش و نان صورت بگیرد، با مرتفع شدن مشکل معاش و نان نیز به مصالحه تبدیل می شود؛ اما تظاهراتی که برپایه آزادی خواهی برپا شود، خاموش نمی شود مگر با سقوط دیکتاتور. همین رویکرد باعث شده تا چنین رسانه هایی، بدون توجه به قربانی شدن مستضعفان و طبقه متوسط جامعه و علیرغم ارزان شدن قیمت دلار و طلا، همنوا با برنامه ترامپ بدنبال افزایش قیمت دلار شوند.
موضوعی که رسانه ها و جریانات اپوزیسیون از آن غافل شده اند این است؛ عاملی که موجب وقوع انقلاب سال 57 شد، نه وضع معیشت و قیمت دلار، بلکه نارضایتی انقلابیون از اوضاع سیاسی داخلی و محدودیت آزادی های مدنی و اجتماعی بود. حال آنکه در دهه پنجاه، قیمت نفت به بیشترین میزان خود در پنجاه سال دوره پهلوی رسیده بود و هیچ مشکل ارزی و اقتصادی در کشور وجود نداشت.
بنابراین بهتر است گروه ها و رسانه های اپوزیسیون به جای تقلیل مطالبات مردم از دموکراسی و آزادی خواهی به معاش و نان شب، و همراهی با سیاست های تندروهای آمریکایی برای فشار اقتصادی بر مردم، به آگاه سازی حقوق مدنی و اجتماعی آنها جهت براندازی نظام بپردازد.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید