
در شرایط پیچیده و متغییر کنونی، صفوف دوستان و دشمنان مردم، آزادی و دمکراسی، “جاودانه” نیستند. دوستان امروز در اپوزیسیون، الزامن دوستان فردای پس از سرنگونی حکومت اسلامی نیستند. اما سیاست امروز، بر مبنای جایگاه واقعی افراد، گروه ها و سازمان ها در شرایط مشخص تعیین می گردد و نه ارزیابی از چشم انداز سیاست های فردای انها.
ارزیابی از چشم انداز سیاسی، با پرهیز از نزدیک بینی سیاسی، جهت هوشیاری و دوربینی سیاسی جامعه مفید است تا مبارزه برای آزادی و دمکراسی، در چارچوب تغییر نوع دیکتاتوری متوقف نگردد.
یکی از سیاست های گمراه کننده، مردم فریبانه و پوپولیستی حکومت اسلامی، همسویی ظاهری و مصیبت خوانی با “امت” و پیشبرد اهداف مافیایی خود بوده و هست. تاثیرات توهم آفرینی به رژیم در اپوزیسیون و نیز بقایای نگرش های عقب مانده دوران ارباب رعیتی، فرقه گرایانه و تناقضات آشکار در گفتار و کردار برای مبارزه برای آزادی، دمکراسی و حق تعیین سرنوشت ملت ایران توسط شهروندان برابر حقوق، موانع جدی شفافیت یابی برنامه های سیاسی افراد، محافل، گروه ها، احزاب و همچنین دستیابی به یک پیمان سیاسی اجتماعی ملی – میهنی است.
فضای مه آلود سیاسی، نتنها به تکوین احزاب سیاسی با برنامه های شفاف کمک نمی کند و راه سیاسی وفاق ملی را مسدود می کند، بلکه مناسب ترین بستر جهت به میدان آمدن موج سواران پوپولیست و دور زدن نقش شهروند در سرنوشت خود و میهن را مهیا می سازد.
به نظر می رسد بررسی این معضل و روشنگری در مورد مرزهای پوزیسیون و اپوزیسیون، شناخت از دوستان و دشمنان مردم و میهن، بتواند جایگاه افراد، گروه ها و احزاب سیاسی را برای شهروند مشخص کرده و ارزش های سیاسی و مدیریت دمکراتیک تفاوت ها در اپوزیسیون را جایگزین سنت های ویرانگرانه گروهی، پوپولیستی و فرقه ای در مناسبات سیاسی کند.
جنبش براندازی حکومت اسلامی، همواره از نزدیک بینی و دوربینی سیاسی آسیب دیده است. در تنوع موجود در جامعه سیاسی ایران، هر جریانی از خاستگاه سیاسی و اهداف خود، در مبارزه ویا مخالفت با حکومت اسلامی پیروی می کند.
طیفی هدف روشن برچیدن کل ساختار و اصول نظام حاکم و سرنگونی رژیم اسلامی را می خواهند. میان این طیف و حکومت اسلامی، دریایی به عمق چهل شش سال جنایت و قتل و کشتار توسط حاکمان است و تضاد میان این دو طیف آشتی ناپدیر است و با شکست کامل یکی از ایندو تضاد میان حکومت اسلامی و جنبش براندازی حل خواهد شد. طیف پیرو برچیدن کلیت نظام، متکی بر قدرت ملت و انقلاب، اهداف خود را متحقق می کند.
در طیف گسترده اپوزیسیون واقعی و صوری، نگرش های متفاوت نسبت به ماهیت حکومت اسلامی و اشکال مبارزه وجود دارد. شوربختانه حکومت اسلامی موفق شده تا دامنه فریب و تحمیق مردم را به نیروهای سیاسی گسترش دهد و پوزیسیون فرهنگی، سیاسی و اخلاقی خود را در اپوزیسیون جا دهد.
ناسزاگویی ها، آشفتگی ها و تخریب گری ها در مناسبات میان “رقبا” در طیف اپوزیسیون، بخشن پیامد سیاست، فرهنگ و منش دیکتاتوری حاکم در صفوف طیف مدافع آزادی، دمکراسی، لائیسیته و حقوق بشر است.
دمکراسی پایدار در ایران، مستلزم آزادی و امنیت شهروند، پویایی سیاسی جامعه شهروندی، کنش جمعی و مشارکت شهروندان در سرنوشت خویش است. مشارکت جامعه شهروندی، بدون ساختار مستحکم دمکراتیک و تثبیت ارزش های آزادیخواهانه، لائیک دمکراتیک و سوسیال در جامعه میسر نیست.
ما نیاز به وفاق عمومی دوستان ایران، آزادی، دمکراسی، لائیسیته، کرامت انسانی و رفاه همگانی شهروند ایرانی داریم. هر شهروند ایرانی برای اینکه بتواند نقش موثر در آینده خود، مردم و میهن داشته باشد و آگاهانه در تعیین سرنوشت خویش شریک شود، بایستی تفاوت بین “دوستان”، “متحدین”، “رقبای سیاسی” و “مخالف سیاسی” را بشناسد و دچار تناقض میان گفتار و کردار در سیاست میان «خودی ها» (اپوزیسیون) نگردد.
تنها با تشخیص مرزهای دوستان و دشمنان و اتخاذ سیاست های متناسب با طیف های گوناگون، می توان با گفتگو و مدارا، پرخاشگران، لمپن ها، چماقدان امروز و چماقداران و اوباشان دیکتاتورهای فردا را منزوی کرد و به آشفته بازار کنونی پایان داد و راه را برای ایجاد یک اراده واحد دمکراتیک، کف جامعه هموار نمود.
جامعه بلوغ یافته ایرانی قادر است مسائل داخلی مربوط به اپوزیسیون را با مکانیسمهای دموکراتیک حل کند. ما در اپوزیسیون ایرانی شاهد رواج رفتار خشونت آمیز، مخرب و آشتی ناپذیر با مکانیزم های دمکراتیک هستیم که این موج لمپنیسم، زنگ خطر نفوذ سیاست، فرهنگ و اسلوب کار دیکتاتورها و نیز چشم انداز آزادی کشی توسط همین اوباشان سازمانیافته است.
هشیار باشیم که اتاق های فکر اغتشاش های عامدانه مرزهای پوزیسیون و اپوزیسیون در کجا مستقر هستند و تفرقه و جنگ میان اپوزیسیون از کجا هدایت می شود. با کوشش برای اینکه سنتز انقلاب “زن زندگی آزادی”، میهن دوستی، آزادی، دمکراسی، لائیسیته، رفاه همگانی و حفظ کرامت شهروند ایرانی باشد!
اقبال اقبالی
24.03.2025
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
دیدگاهها
درود ! حرف درست پاسخ ندارد !…
درود !
حرف درست پاسخ ندارد !
تئوری؛ مشعل راه و عمل است.
سخن جاوید راه: کابنگشتی.
افزودن دیدگاه جدید