
سخنگوی محترم کنگره ایالات متحده آمریکا
جناب آقای مایک جانسون گرامی
ما صمیمانه از مجلس نمایندگان ایالات متحده به دلیل حمایت بی وقفه از مردم ایران در پیگیری دموکراسی و نفی حاکمیت جمهوری اسلامی در ایران سپاسگزاری می کنیم. موضع در حال تحول دولت و کنگره ایالات متحده، که مردم ایران را به وضوح از رژیم سرکوبگر آیتاللهها متمایز میکند، به عنوان منبع تشویق برای جنبش دموکراتیکی است که در جهت ایجاد یک دولت مدرن و فراگیر – دولتی که روابط نزدیک با دموکراسیهای غربی را حفظ میکند و روابط سازنده با شرکای منطقهای را تقویت میکند - کمک فراوانی میکند.
با این حال مایلیم نگرانی عمیق خود را در مورد قطعنامه H.RES.166 کنگره مصوب 26 فوریه 2025 که در آن سازمان مجاهدین خلق را به عنوان یک نهاد دموکراسی خواه معرفی میکند، ابراز کنیم. سازمان مجاهدین خلق نیز همانند جمهوری اسلامی، طالبان و داعش از ایدئولوژی ریشه در افراطی گرایی اسلامی سرچشمه می گیرد و تا سال 2012 توسط ایالات متحده امریکا به عنوان سازمان تروریستی معرفی می شد.
مخالفت سازمان مجاهدین خلق با جمهوری اسلامی را نباید به عنوان معیاری برای مشروعیت این سازمان تلقی کرد. همانند طالبان و داعش که با آیت الله ها مخالفت می کنند، دشمنی مجاهدین خلق نیز با رژِیم ایران، حمایت ایالات متحده از این سازمان را توجیه نمی کند. در حالی که این سازمان در اوایل دهه 1980 از حمایت هایی برخوردار بود، اما اکنون به شدت مورد تنفرایرانیان قرار گرفته و با خود جمهوری اسلامی در عدم محبوبیت رقابت می کند. ساختار سلسله مراتبی سفت و سخت، روش های فرقه مانند از جمله انطباق ایدیولوژیک اجباری، قوانین لباس پوشیدن سختگیرانه و سرکوب مخالفان، به خوبی مستند شده اند. مردم ایران، این گروه افراطی اسلامی را نیز همانند حکومت آیت الله ها نفی می کنند و از آن فاصله گرفته اند.
میلیون ها ایرانی، چه در داخل و چه در خارج از کشور، به صراحت اعلام کرده اند که رهبر مورد علاقه آنها برای ایرانی آزاد، سکولار و دمکراتیک، ولیعهد رضا پهلوی است. آنها در استادیوم ها، خیابان ها و حتی مساجد از او پشتیبانی می کنند. در مقابل، سازمان مجاهدین خلق، سازمانی که به طور گسترده به عنوان یک فرقه افراطی تلقی می شود، عملاً هیچ حمایت مردمی در داخل ایران دریافت نمی کند. حمایت از چنین گروهی، آرمانهای مشروع مردم ایران را تضعیف میکند و امیدهای آنها را برای حمایت آمریکا در ریشهکن کردن افراطگرایی که کشورشان را آزار داده است، کاهش میدهد.
علاوه بر این، مجاهدین خلق سابقه طولانی خشونت، از جمله مستشاران نظامی و غیر نظامی آمریکایی را دارد:

سرهنگ دوم لوییس لی هاوگینز (43 ساله) - ترور شده در دوم ژوین ، 1973
سرهنگ پل آر شفر (45 ساله) و سرهنگ دوم جان اچ تورنر – ترور شده در 21 مه ، 1975
ویلیام سی کوترل (43 ساله)، روبرت آر کرونگارد (44 ساله)، دونالد جی اسمیت (43 ساله) – ترور شده در 28 اوت ، 1976
با توجه به این واقعیت، از شما می خواهم تا از هر گونه تعامل با افراد وابسته به سازمان مجاهدین خلق تجدید نظر کنید. ما خواستار فرصتی هستیم تا به ارایه شواهد بیشتر به این موضوع بپردازیم که این سازمان نه تنها نماینده مردم ایران نیست، بلکه از ارزش های دموکراتیک نیز حمایت نمی کند.
با سپاس از وقت و توجه شما به این موضوع مهم. ما مشتاقانه منتظر پاسخ شما هستیم.
با احترام
به ترتیب الفبای نام انگلیسی سازمان ها
1. اتحاد برای حقوق بشر و دموکراسی (افهراد)
2. بنیاد آریامهر
3. انجمن سلطنت طلبان ایران
4. مرکز گفتگو و توسعه باز
5. حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات)
6. سربازان کوروش برای ایران
7. اعتراضات واشنگتن برای ایران
8. گروه برای آزادی
9. از بوستون تا ایران
10. ژینا ساکرامنتو
11. آیفا - انجمن مستقل جهانی پزشکان و کادر درمان
12. ایرانسانس
13. جمهوریخواهان ایرانی آمریکایی کالیفرنیا
14. سازمان نظم نوین ایرانیان (ایرانو)
15. حزب رستاخیز ایرانگرایان
16. جنبش سکولار دموکراسی ایران
17. انجمن ایرانیان در قبرس
18. ایران پاد
19. اندیشکده آوای آزادی
20. جبهه نجات ایران
21. گروه خوارزمی
22. شبکه اقدام مدنی فارسی آمریکایی (پاکان)
23. رستاخيز آريامهر ای. وی.
24. حزب سکولار دموکرات ایران
25. سپیدار ویوا فارسی
26. سربازان نور
27. پشتیبانان شاهزاده رضا پهلوی در ژاپن
28. بنیاد فرزندان شهنشه کوروش
29. حزب مشروطه نوین ایران
30. انجمن هواداران پیمان نوین شاهزاده رضا پهلوی
31. نهاد مردمی
32. ویرچوال ان جی او
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
دیدگاهها
نامه ۳۲ جریان سیاسی علیه…
نامه ۳۲ جریان سیاسی علیه سازمان مجاهدین خلق ایران، نمونهای از یک اقدام تفرقهافکنانه در میان نیروهای اپوزیسیون است که به سود حکومت جمهوری اسلامی تمام میشود. این نامه با ادبیاتی یکسویه و غیردموکراتیک، تلاش دارد مشروعیت یکی از قدیمیترین و سازمانیافتهترین گروههای مخالف جمهوری اسلامی را زیر سؤال ببرد، بدون اینکه جایگزینی واقعی برای یک اپوزیسیون متحد ارائه دهد.
۱. اعتبار امضاکنندگان و مسئله نمایندگی
بسیاری از گروههایی که این نامه را امضا کردهاند، یا هویت نامشخصی دارند یا سازمانهایی کوچک و کمتأثیر هستند. برخی از این گروهها حتی فاقد فعالیتهای قابلتوجه سیاسی و تشکیلاتی بوده و بیشتر بهصورت نمادین در فضای مجازی حضور دارند.
از طرفی، امضای «حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات)» جای تأمل دارد، چرا که این حزب در گذشته از هرگونه اقدام تفرقهافکنانه پرهیز میکرد و رهبر آن، فواد پاشایی، معمولاً بر وحدت اپوزیسیون تأکید داشت. بهنظر میرسد که درون این حزب انشعاباتی رخ داده است و جناحبندیهای داخلی هنوز بهطور رسمی روشن نشدهاند.
۲. جایگاه مجاهدین خلق و عملکرد اپوزیسیون
سازمان مجاهدین خلق، با وجود تمام انتقادات و سوابقش، یکی از معدود گروههای سازمانیافتهای است که توانسته در برابر جمهوری اسلامی ایستادگی کند و در سطح بینالمللی جایگاه مشخصی به دست آورد. حمله به این سازمان، نه تنها کمکی به انسجام اپوزیسیون نمیکند، بلکه شکافها را عمیقتر کرده و توان مبارزه را کاهش میدهد.
۳. تقابل با آمریکا و چالشهای استراتژیک
این نامه، در حالی که خواهان حمایت آمریکا از اپوزیسیون ایران است، در عین حال، به سیاستهای ایالات متحده در ارتباط با سازمان مجاهدین خلق حمله میکند. چنین تناقضی نشان میدهد که این امضاکنندگان هنوز درک روشنی از دیپلماسی و سیاستهای جهانی ندارند. اگرچه انتقاد از هر گروهی حق طبیعی فعالان سیاسی است، اما نفی کامل یک جریان و تلاش برای حذف آن از صحنه، نهتنها غیردموکراتیک است، بلکه بهنوعی بازی در زمین جمهوری اسلامی محسوب میشود.
۴. غیبت نام رضا پهلوی و اهمیت آن
نکته قابلتوجه، امضا نشدن این نامه توسط شاهزاده رضا پهلوی است. این نشاندهنده هوشیاری او در پرهیز از درگیر شدن در نزاعهای داخلی اپوزیسیون است. در حالی که برخی گروههای سلطنتطلب در این نامه حضور دارند، عدم همراهی چهرههای اصلی جریان سلطنتطلبی با این بیانیه، نشان میدهد که بسیاری از آنان هنوز به وحدت و انسجام اپوزیسیون امیدوارند.
نتیجهگیری
این نامه، بهجای تقویت اپوزیسیون، موجب چنددستگی بیشتر و ایجاد تفرقه میان نیروهای مخالف جمهوری اسلامی میشود. اگر امضاکنندگان این نامه واقعاً به فکر آینده ایران هستند، باید بهجای حذف و تخریب یکدیگر، بر یافتن راههای همکاری و وحدت میان نیروهای مختلف اپوزیسیون تمرکز کنند. در غیر این صورت، چنین اقداماتی تنها به سود جمهوری اسلامی خواهد بود و زمینه را برای ادامه بقای این رژیم فراهم خواهد کرد.
مخالفت با اقدام نمایندگان آمریکایی خریداری شده توسط عربستان
اگر این............... که میخواستن ادای روشنفکرهارا دربیارن وفکرمیکردن مخالفت با شاه یعنی روشنفکری از خمینی دجال حمایت نمیکردن قشر جوان دانشگاهی که توسط شریعتی گمراه شده بودن از خمینی پیشنهادش ه توسط انگلیس حمایت نمیکردن وملت ایران را به این فلاکت نمیانداختن حمایت از اینها درواقع حمایت از آخوندهایی با دیدگاه مشابه ولی تجزیه طلب است وخیانت مجددی به ایران که توسط کارتر اتفاق افتاد وبه نیست فروش اسلحه بیشتر به خاورمیانه حکومتی تروریست ایجادکرد که باعث ناامنی همه دنیا شد این نمایندگان شبیه نمایندگان احمق مجلس ایرانند که با پول بیشتر به راحتی رنگ عوض میکنند
در ایران با وجود آنهمه فشار…
در ایران با وجود آنهمه فشار و ظلم، دختران و زنان روسری خود را به عنوان نماد اسلامی و دیکتاتوری بیرون می افکنند اما اینها در پاریس، کله خوشان را با آن روسری زشت و اسفراغ برانگیز هنوز نگه داشته اند. خیال کرده اند که دختران ایرانی برایشان تره خورد خواهند کرد!
هزار و پانصد سازمان و ارگان…
هزار و پانصد سازمان و ارگان به اصطلاح مشروطه چی و سلطنت طلب که همه..................
افزودن دیدگاه جدید