
شهلا شفیق: "بحرانی که امروز در مناسبات آمریکا و اروپا بر سر اوکراین به وجود آمده نتیجۀ نوعی تبانی میان ترامپ و پوتین است که خود به منشاء نگرانی بزرگ در اروپا تبدیل شده است. امروز برای اولین بار اروپا آمریکا را متحد کسی می داند که اروپا را تهدید کرده و موجودیت آن را به خطر انداخته است. این وضعیت باید هشداری باشد به آن دسته از ایرانیانی که به این یا آن جناح از حکومتهای غربی دل بستهاند"
مشاجرۀ تُند رؤسای جمهوری آمریکا و اوکراین در کاخ سفید حالا اختلافات امنیتی میان اروپا و آمریکا را نیز برملاء کرده است. هر چند در پی این مشاجره اروپا بار دیگر بر حمایت نظامی و سیاسی خود از اوکراین در مقابل تجاوز روسیه و نیز ضرورت تأمین امنیت خود مستقل از آمریکا تأکید می ورزد، اما، آیا اروپا قادر است در میان مدت یا دراز مدت بدون پشتیبانی آمریکا به تجاوز روسیه به اوکراین و نیز خطر سرایت جنگ به دیگر کشورهای اروپایی خاتمه بدهد؟ شکاف موجود میان اروپا و آمریکا و نزدیکی رؤسای جمهوری آمریکا و روسیه به یکدیگر بر سر اوکراین چه تاثیری بر موقعیت جمهوری اسلامی به عنوان متحد روسیه و "مخالف" آمریکا خواهد گذاشت؟
شهلا شفیق، نویسنده و جامعهشناس، در پاسخ به این پرسشها از جمله گفته است:
"امروز ما با فشرده و حاصل دهها سال تغییر جغرافیای سیاسی جهان روبرو هستیم که در عین حال ما را در یک نقطۀ بحرانی حساس قرار داده است. این نقطۀ بحرانی در تغییرات ژئوپُلتیکی جهان بر اوضاع ایران نیز بی تاثیر نیست...
برای اولین بار بعد از ١٩٤٥ یعنی در دورۀ طولانی جنگ سرد و پایان آن در اواخر دهۀ ١٩٨٠ با شکاف بی سابقهای میان اروپا و آمریکا روبرو شدهایم، در حالی که تا پیش از این اروپا و آمریکا معمولاً در یک جبهۀ قرار داشتند. حتا در دورۀ اشغال عراق، اختلافات اروپا و آمریکا، به بروز یک بحران مشابه آنچه امروز شاهد هستیم منجر نشد.
بحرانی که امروز در مناسبات آمریکا و اروپا به وجود آمده نتیجۀ نوعی همدستی میان ترامپ و پوتین است که خود به منشاء نگرانی بزرگ در اروپا تبدیل شده است. امروز برای اولین بار اروپا آمریکا را متحد کسی می داند که اروپا را تهدید کرده و به خطر انداخته است. وانگهی، معاون رئیس جمهوری آمریکا با صراحت در کنفرانس امنیتی مونیخ گفت که این کشور میخواهد به همکاری و اتحاد راهبردی خود با اروپا به شیوۀ گذشته خاتمه بدهد.
این وضعیت تازه باید هشداری باشد به آن دسته از ایرانیانی که به این یا آن جناح از حکومتهای غربی دل میبندند. من از جمله کسانی هستم که معتقدند نه اروپا و نه آمریکا کشته و مردۀ حقوق مردم ایران نیستند. برخورد با زلنسکی در کاخ سفید نشان داد که ارزشهای دموکراتیک به هیچ وجه مبنای دیپلماسی و سیاست خارجی غرب نیست. برعکس آنچه مبنای رفتارهای سیاسی قدرتهای غربی یا جهانی به شمار میرود منافع صرف تجاری یا اقتصادی است. البته، باید پذیرفت که در قیاس با آمریکا، اروپا با اعلام حمایت مجددش از زلنسکی و اوکراین، در پی چنین رویکردی نرفته است. حال باید دید که در نبود راهبرد نظامی مشترک، اروپا تا کجا خواهد توانست رویکرد خاص خود را مستقل از آمریکا دنبال کند.
توسط: ناصر اعتمادی
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
دیدگاهها
اروپایی ها و در راس آن امریکا
سالام
مقاله ایی بسیار عالی و منطبق باواقعیت بود،
آمریکایی ها وقتی بخاطر
منافع خود همپیمانان خودرا
بخاطرمنافع خود اینطورتنها
میگذارند،
ببینید بایک کشورجهان چهارم ،،ایران،،چه خواهندکرد،
البته بما سن گذشته ها آشکاربود،که حتی شاه ایران
هم ارزشی قائل نبودند،
وخودشان شاه انتخاب میکردند، به گریه اش می انداختند.
قرارداد کاپلاسیون هنوز ازیادمان نرفته است.
دراین خلأ بین اروپا و آمریکا
وخیانت های روسیه وغیر
ما تنهاراهمان همگامی وهمراهی باکشورهای منطقه میباشد.
اسرائیل مهره آمریکا ،کارش اختلاف اندازی بین مسلمانان
جهت تحکیم پایه های استعماری میباشد،
در درون ودرخارج از ایران هم پان فارسهاوپان ایرانیستهای سلطنت طلب،
ایرانشهری،شعوبیه دقیقا
پا درجای پای اسرائیل میگذارند.
راه چیست؟
اتحاد ملل ایران برای خروج
از یوغ آمریکا،روسیه،چین،
اروپای همیشه خائن تنهاراه
نجات سیستم فدرال باقوانین غیرمتمرکز وخروج از سیطره تفکرات ماسونی پان فارسییم خائن را باید
قبول کنند.
ما فعالین تورک،عرب،بلوچ،
تورکمن ،دراین امر متفق القول هستیم،
ما باهیچ ملتی دشمنی نداریم،
آینده ایران درتفکردموکراتیک و برابری
نهفته است،
افزودن دیدگاه جدید