
جمهوری اسلامی بعنوان نظامی مذهبی و واپسگرا از همان ابتدای تاسیس خود، همیشە سعی داشتە کە غرب را تحقیر کردە و آن را چونان تمدنی فاسد و غیر اخلاقی بە مردم ایران بشناساند. تلاشی کە همیشە با شکست مواجه شدە، و بهترین دلیل آن همانا مهاجرت وسیع ایرانیان و از جملە خود مقامات ریز و درشت نظام بە جغرافیای تمدنی است کە گویا جز فساد و سردر گمی معنوی و اخلاقی چیز دیگری برای ارائە ندارد! اما روی دیگر همین تحقیر مزورانە و دور از حقیقت آقایان دروغگو، تلاش برای وارونە کردن ارزش کار است. قدیری ابیانه کە افتخار تعلق بە طیف اصولگرایی را یدک میکشد و خود بعنوان سفیر تجربە زندگی در استرالیا را دارد، و از آغاز جنبش 'زن، زندگی، آزادی' در هیئت تئوریسین دفاع از نظام و تحریف حقیقت در رسانەها ظاهر میشود، اخیرا در سخنان مشعشعی اظهار فرمودەاند کە "خیلی از مغزهایی که میگویند از کشور مهاجرت کردند، دارند توالت و ظرف میشویند." فارغ از اینکە او اساسا توضیح نمیدهد کە چرا مغزهای کشور مجبور بە مهاجرت از کشوراند، تلاش دارد نظافتکاری را شغلی حقیر معرفی کند کە گویا در شان انسان و از جملە مغزها (بخوان نخبە) نیست! در پیش این حقیر مدعی چاکرمنش دربار خمینی کە او آن را رهبر مستضعفان جهان میداند، خمینیای کە خود را خادم ملت میدانست و اوائل انقلاب در عکسهایش با سینی چای در انظار ظاهر میشد، حال قدیری چنان شغل نظافتکاری را با حقارت بیان میکند کە انگار جنایت و یا عمل وحشتناک و دور از شانی صورت گرفتە باشد! فارغ از وضعیت معیشتی مردم، بحران شدید بازار کار، نبود شغل مناسب و ناامنی زندگی در کشور کە جان مردم را بە لب رسانیدە، او آماری از حقوق یک نخبە (بقول ایشان مغزها) حتی در صورت امکان دستیابی بە شغل مورد نظرشان در ایران در مقایسە با همان شغل نظافتکاری در بلاد فرنگ ارائە نمیدهد. مهرەهای ریز و درشت جمهوری اسلامی کە روز تا شب راجع بە غرب دروغ تحویل مردم ایران میدهند، و فرهنگ کار را اینچنین با تقسیم آن بە مدارج عالی و پست تحقیر میکنند متوجە نیستند کە چگونە با چنین برخوردهایی ماهیت آقامنشی، کاخ نشینی و مستکبرانە خود را بە رخ ملت میکشند. یا شاید میدانند و اما دیگر برایشان مهم نیست. سالها پیش کە در یک کمپ پناهندگی در نروژ کار میکردم همکاری داشتم با سنی بالاتر از پنجاە سال. یک بار از او پرسیدم کە چرا چنین شغلی را انتخاب کردە است. در جواب گفت کە او در زندگی خود کارهای متفاوتی را تجربە کردە. تاکید داشت کە نروژیها معمولا چنیناند. گفت ما دوست نداریم همە عمر خود را در شغل معینی بگذرانیم. اینکە تنوع و تجربەکردن برایشان از اهمیت والایی برخوردار است، بە همین جهت مایل بە وارد شدن بە انواع و اقسام شغلهای موجود و ممکناند. همکار من تعریف کرد کە او ابتدا در نیروی دریای بودە، و بعنوان یک ناوی سالهای سال دور دنیا را گشتە است، بعد تصمیم گرفتە بە شغل دیگری بپردازد. او با تاسیس یک شرکت خدمات نظافتی، خود سالها در شهر اسلو و اطراف آن مشغول تمیزکاری در خانەها، ادارات و موسسات گوناگون بودە است. قدیری ابیانە کە معیار ارزش گذاریاش برای کار، درست مانند پنجاە سال پیش پشت میزنشینی و صدور دستور است، بار دیگر در تلاش برای تحقیر فرهنگ کار، کە البتە در ذات چنین مهرەهاییست، میخواهد اینگونە نخبگان جان بە لب رسیدە از ظلم و تحقیر حاکمان را تحقیر کند، تا انتقامی گرفتە باشد. در صورتیکە برعکس او در واقع حقارت خود را بە نمایش میگذارد. حتی بە فرض حقانیت تفسیر او از واقعە، باید پرسید کە باید چە فاجعەای بر سر مردم ایران آمدە باشد کە اینچنین نخبەهایش ظرفشویی در غربت را بر ماندن در کشوری ترجیح میدهند کە حتی در صورت امکان دستیابی بە شغل مورد توجە خود، باز بار سفر میبندند و دوری از دیار را بر ماندن در وطن ترجیح میدهند.
جهت خواندن مطالب بیشتر، اینجا کلیک کنید
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید