
مصطفی هاشمیطبا
خلاصه سیاستهای خارجی مستمر یا غیرمستمری که در این 45 سال انتخاب کردهایم، چنین است: دشمنی عیان کلامی با آمریکا و شعار علیه آن کشور، بیاعتنایی به اروپا و گاه تحقیر کلامی آنها، تظاهر به عامل نابودی اسرائیل، مشارکت در جبهه مقاومت منطقه، عدم تسلیم به نظرات آژانس بینالمللی اتمی، برگزیدن چین و روسیه بهعنوان شرکای سیاسی و اقتصادی، حضور در پیمانهای شانگهای و بریکس، سیاست تنشزایی و بعد تنشزدایی با همسایگان نه چندان مهربان.
دنیا اینطور نیست که ما هر کاری انجام دهیم، دیگران نفهمند و عکسالعمل نشان ندهند. بههرحال سیاستها و اقدامات ما عکسالعملهایی در پی دارد (حال مربوط به دولت باشد یا حاشیهسازهای حکومتی و وابسته به حاکمیت)؛ بنابراین نتایج طبیعی چنین سیاستهایی میشود قطعنامههای سازمان ملل (که روسیه هم که پول کلان بابت نیروگاه بوشهر از ما گرفته، رأی مثبت به آنها داده) و تحریمها علیه ایران، محدودشدن صادرات نفت و کمشدن مضاعف درآمد ایران به خاطر هزینههای دورزدن تحریمها، کاهش درآمد دولت، عدم سرمایهگذاری خارجی، عدم سرمایهگذاری داخلی، عدم رشد تولید، بازسازینشدن تجهیزات کشور، رشد فرایند مصرف انرژی، کاهش ارتباطات بینالمللی، قرارگرفتن در منحنی نزولی توسعه به جای منحنی صعودی توسعه، قرارداشتن در معرض جنگ دائمی و عدم اطمینان مردم به آینده کشور.
اینها عکسالعمل طبیعی سیاستهای خارجی ما است نه اینکه اینها مخصوص ایران باشد، هر کشوری که چنین سیاستهایی داشته باشد، چنین عکسالعملهایی را هم خواهد دید.
حال به جای آنکه در برابر این عکسالعملها چاره بیندیشیم و اقتصاد کشور و مسئله جاری را به طریقی طراحی کنیم که توفان عکسالعملها را کنترل کنیم، عوامل تشدیدکننده را در کشور برانگیخته و صدالبته باعث خوشحالی دشمن شدیم؛ عواملی نظیر رشد بیحساب مصرف انرژی، تزریق ارز و طلا به بازار به خیال یکسانی نرخ ارز، تسهیل قاچاق و خروج سرمایه از کشور، قطع ارتباط بانکی با دنیا، ایجاد رانتهای مختلف در کشور، بیتوجهی به رشد تکنولوژی در کشور، بیتوجهی کامل به محیط زیست کشور و نابودی منابع طبیعی، بنابراین با این روشها چه جایی برای بهبود معیشت مردم میماند.
اگر بخواهیم معیشت مردم درست شود، باید اقتصاد ما توانمندتر شده و تواناییهای فنی و علمی ما افزایش یابد. این نوشته به معنی مخالفت با سیاستهای خارجی نیست، بلکه به این دلیل نوشته شده که بههرحال نتیجه طبیعی چنان سیاستهایی چنین اقتصادی خواهد بود و چون ما هم میخواستیم سیاستهای خارجی خود را پیاده کنیم و هم آزادی شهرنشینی و اقناع طبقه مشکلپسند را در دستور کار داشتیم، جامعه را از لحاظ اقتصادی و روابط فردی رها کرده و با سیاستهای ارزی و ریالی بر آتش آن دمیدیم. ما میتوانیم سیاستهای خارجی آزمودهشده را به عنوان کشوری انقلابی ادامه دهیم، اما اگر سیاستهای داخلی متناسب با آن طراحی نشود، یقینا حتی بدون دخالت خارجی و هجمه دشمنان سرزمین سوخته، مردمانی ناراضی و ناامید و جامعهای رو به سراشیبی خواهیم داشت.
اگر واقعا معتقد به ادامه سیاستهای خارجی هستیم، لزوما باید در داخل تمهیدات لازم که همانا نوعی اقتصاد جنگی و صرفهجویی کامل و مبارزه با رانت و فساد است را برگزینیم. البته با شرایط فعلی شاید بسیار دیر شده باشد؛ زیرا جامعه و کشور بسیار آسیبپذیر شده است. هم درباره مسائل داخلی، هم از سوی همسایگان و هم از سوی دشمنان اصلی انقلاب اسلامی، شعار بهبود معیشت مردم با وضع کنونی ایران و جهان واقعی نیست و رئیسجمهورمان هم به دام آن افتاده است. اگر واقعا به معیشت مردم و آینده کشور علاقهمندیم، پس کشتیبان را سیاست دگر باید.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
دیدگاهها
داعش اسراییل با گروگان گرفتن…
داعش اسراییل با گروگان گرفتن بیش از 100 نفر از شهروندان سوریه ثابت کرد که اسرائیل از طوفانالاقصی ضربه سنگینی خورده، دچار عقده شده، و ملت اسرائیل اکنون یک ملت عقدهای ضعیف و تو سری خورده است. که بدون حمایت امریکا سقوط میکند.
افزودن دیدگاه جدید