رفتن به محتوای اصلی

فریب خوردگان دوران "پسا حقیقت"

فریب خوردگان دوران "پسا حقیقت"


ماهرگز نیروی پیشروئی نبودیم و نیستیم !هر کدام از ما که روزی بعنوان نیروی چپ فهمیده ،نفهمیده رسالتی را  بردوش خود نهادیم!که ناشی از خواندن چند کتاب ،صحبت های محفلی ،روحیه  عدالت خواهی ،آزادی خواهی ، نئشگی وغرور گردن کشی بود.
مبارزه جوئی که در بطن خودعمدتا از کاراکتر  ماجراجوئی ما حاصل می شد!فکر کردیم بتمامی حقیقت دست یافته ایم .تن و ذهن به قید ایدئولوژی و آرمانی نهادیم که برای رسیدن به عدالت وآزادی سلاح بر کمر بست و مبارزه مسلحانه را بعنوان تنها راه ممکن در دستور کار خود قرار داد.
عصبی نشویم تعصب و باور ما نسبت به این مبارزه نا درست که گذشت زمان ومصائبی که ایجاد کرد نا درستی آن را ثابت کرد. جزمیتی چنان سخت که هر گز هیچ وفکر واندیشه ی جز مبارزه مسلحانه را بر نمی تافت وهیچ جامعه بشری را قابل مقایسه با جامعه سوسیالیستی نمی دانست .
تفکری که مانع از دیدن واقعیت هائی می شد که در جامعه آن روزایران درهماهنگی با غرب ایجاد شده بود. ،تغیر شیوه زندگی ونگاه به آینده  که هدف خود را مدرن ساختن جامعه ایران وکشاندن آن بسوی تمدن بزرگ قرار داده بود.جهان غرب یکسره مذموم بود وهیج چیز برای آموختن از آن وجود نداشت.
از این رو تمام مظاهرغربی تحریم ونمودی از تهاجم امپریالیسم امریکا به جامعه آن روز ایران تلقی می شد.هر نیروی سیاسی ویا روشنفکری که در راستای خظ فکری ما قرار نداشت طرد!زیرعنوان غرب زدگان و وابسته به تفکر غرب که معادل وابستگی به امپریالیسم تلقی می گردید مورد شماتت . 
هر چیزی که بوی غرب وسبک زندگی غربی میداد بشدت تحریم می شد وآنگ وابستگی به غرب می خورد.شیک پوشی زنان ومردان رانشانه های انحطاط فرهنگی جوانان می دانستیم"چوخ بختیار"واژه ای که چپ ساخته بود. هر طرفدار زندگی مدرن را چوخ بختیاری می دانستیم که فضای فکری جامعه را آلوده می ساخت.
داستان نگاه آن روز ما به جامعه وعدم تعامل ما با دیگر نیروها  داستان هفتاد من مثنوی است .داستانی که در نهایت در انقلاب سال پنجاه وهفت ما را نه درکنار نیروهای ملی ،لیبرال ها، امروز با افسوس می گویم در کنار نیرو های موافق حکومت پهلوی قرار نداد .نمی شد هم که قرار بدهد. ما نیروی بی جیر ومواجب خمینی بودیم که با شعار مرگ بر شاه ،مرگ بر امریکا و نفی زندگی بشیوه غربی سرکوب ملیون ولیبرال ها با توهم ساختن جامعه بی طبقه توحیدی قدم بمیدان نهاده بودیم .خمینی حرف دل ما را می زد که نهایت با اندکی کش وقوس دل بر او بستیم .بر تسخیر سفارت امریکایش هورا کشیدیم راهپیمائی کردیم و در شمار هواداران جدی او در آمدیم .
"حزب توده " مقوله تلخ تر از ماست .ماحصل این که با گذشت این همه سال ما هنوز همان در بند ماندگانیم با افسارهای کهنه قدیمی  که رنگ ولعاب تازه بر آن کشیده ایم!اما همچنان سخت جان استوار بر گردن که از نظر من همان تفکر ،همان شیوه نگاه به نیروها و تقسیم کردن جهان به نیروی خیر وشر،همان خط مرز ها که نهایت ما را در کنار نیروهای به اصطلاح مبارزبا امپریالیسم و نئو لبرالیسمی که هنوز هضم که چه عرض کنم! حتی نجویده ایم قرار می دهد. هم راستا باکسانی می کند که خطر ترامپ و بالا آمدن سلطنت طلبان را بیشتر از تداوم عمر این حکومت که ادامه هر روزه آن کشور در آستانه فروپاشی کامل قرارمی دهد! می دانند.
درد آور است اما واقعی! برای این نیرو ها از چپ سنتی،تا حزب چپ "متحول " شده  ،جمهوری خواهان  میلیون و... امروز بجای این که از فرصت بدست آمده در ارتباط باانتخابات امریکا وروی کار آمدن ترامپ  که می تواند دست پای دراز جمهوری اسلامی را ببندد. فرصتی برای نیرو های اپوزیسیون بوجود بیاورد که  ائتلافی موردی برای مبارزه در جهت بر اندازی رژیم جمهوری اسلامی تشکیل دهند .
اما متاسفانه همان نگاه ،همان شیوه تخریب ،همان عدم نگاه کردن به خواست جامعه و همان بی سوالی که از خود که چراطی این چهل سال حتی برای نمونه چند نفر از این جوانانی که حماسه آبان ،حماسه مهسا را آفریدند .اقبالی به نیروی چپ و جمهوری خواه ندارند ؟چرا نمی توانند افکار عمومی جامعه علی الخصوص جوانان را که انتخاب ترامپ را فرصتی برای بالا آمدن دامنه اعتراضات .گسترش دامنه مبارزه باحکومت می دانند را درک کنند؟!  درک نه حداقل  بهائی به آن نمی دهند و واقع بینانه بر خورد نمی کنند. بلکه با همان نگاه تغیر نیافته قدیمی  کسانی "عمدتا جوانان " رابایت این نوع تفکرزیر سئوال می برند و بطبع آن افراد وجریان های سیاسی که حمایت از چنین خیزشی می نمایند رامتهم به تشویق حضور بیگانه و حمایت از ترامپ.
نیروهائی که با وجود دیدن شرایط جدید همان می نویسند و می گویند که سال هاست می نویسند و می گویند.بدون این که از کلی گوئی دست بر دارند وبطور مشخص اعلام کنند که آیا این فرصت بدست آمده را    

بفرصتی برای همگرائی وهمسوئی با مبارزان و جوانان تلقی می کنند ؟ یا این که هم چنان وظیفه خود را تخریب مواضع کسانی چون آقای رضا پهلو می دانند که پیروزی ترامپ را تبریک گفته و اظهارامیدواری برای اوج گیری مبارزه مردم بر علیه جمهوری اسلامی کرده است .
افراد و نیروهای متوهمی که هرگز به انتخاب مردم به نقطه نظرات غیر نطر خود وقعی نمی گذارند.  خود را مرکز حقیقت می دانند .کسانی که این با ر با علم کردن ترمین "پسا حقیقت" این که چه  آن دسته از مردمی که در ایران آمدن ترامپ را فرصتی برای چالش باجمهوری اسلامی می دانند ویا حتی  انتخاب کنندگان امریکائی خبر از حقیقت پنهان شده در ورای هیاهوی تبلیغاتی و حمایت میلیاردی کسی چون "ایلان ماسک" ندارند.مورد سرزنش قرار می دهند که فریب خوردگان این دوره اند .
حقیقت آن است که  در انحصار این افراد وجریان هاست . این  که تداوم حضور حکومت اسلامی بهتر ازبهره  گرفتن از شرایط جدیدی است که با پیروزی ترامپ درمنطقه  بوجود آمده است.
چه می شود کرد با تفکری سخت جان که خود را محورعالم می داند.ودیگران را فریب خوردگان دوران "پسا حقیقت"  ابوالفضل محققی.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

دیدگاه‌ها

دایی جان ناپلئون

من به شخصه از
چریک های فدایی دوران اعليحضرت بیشتر خوشم میاد تا از سوسیال دموکرات زمان جمهوری اسلامی... چریک های فدایی دوران الاحضرت شاهنشاه آريامهر مثل بسته های سیگار میمونند که روی پاکتش نوشته شده ..سرطان و مرگ جهنم ...در صورتی که سوسیال دموکرات های زمان جمهوری اسلامی اشغالی... روی پاکتش نوشته تهیه شده از میوه های تازه و آب دار بهشتی

پ., 14.11.2024 - 21:25 پیوند ثابت
سعید رضا

عنوان مقاله
فریب خوردگان دوران "پسا حقیقت"

آقای محققی
شما حق دارید از راست افراطی به رهبری رضا پهلوی و یا هر شخص حقیقی و یا حقوقی دیگری که تمایل دارید حمایت و طرفداری کنید و دیگران را نیز به این حمایت و طرفداری دعوت نمایید. اما وقتی از همکاری نیروهای چپ با خمینی جنایتکار پس از انقلاب ضد سلطنتی صحبت میکنید، کاملا بیراهه میروید.
دوست عزیز چپ و راست تعاریف مشخص خود را دارند و شما نمیتوانید نیرویی را که به هر دلیلی راهنمای چپ میزند و به راست میچرخد، در زیر مجموعه نیروهای چپ واقعی طبقه بندی کنید.
واقعیت این است که به هیچ سازمان، حزب و نیروی سیاسی حامی خمینی و رژیم قرون وسطایی اش، نمیتوان لقب چپ اطلاق نمود. صرف خداناباوری و یا حمایت از اتحاد جماهیر شوروی، این نیروها را در جبهه نیروهای چپ واقعی قرار نمیدهد. چنین نیروهایی وقتی در جبهه خمینی یعنی جبهه ضد مردمی قرار گرفتند، در برابر نیروهای مدافع حقوق و منافع مردم صف کشیدند و سد راه تکامل اجتماعی شدند، دیگر چپ نیستند و به واقع راست میباشند، هر چند خود را چپ بنامند.
دوست نادیده، گله گذاری شما هم در واقع از راستگرایان چپ نماست و لطفا آنرا با چپ واقعی و مردمی که با تمام کم و کاستی هایش در برابر خمینی و اعوان وانصارش (از جمله همان راستگرایان چپ نمایی که نام بردید) قرار گرفت و از همان اوایل پیروزی انقلاب ضد سلطنتی شرافتندانه و با اعطای جان خویش، به مبارزه ای نابرابر تن داد و سنگین ترین بهاء ممکن را هم پرداخت کرد، هم طراز ننمایید.
این کلام شما اجحافی بزرگ به تمام مبارزانی است که در طی ۴۵ سال گذشته از مبارزه با رژیم قرون وسطی خمینی فروگذار نبودند و هزاران هزار ستاره به آسمان ایران اهداء نمودند.

پ., 14.11.2024 - 20:41 پیوند ثابت
شازده اسدالله میرزا

بدبختی نسل من ایرانی ..رفاقت و گوش دادن به سخنان چپی ها و ملاها بود چپی ها و ملاها مجاهدین از شاهنامه و سعدی وحشت دارند سعدی در هشتصد سال پیش سرنوشت رفاقت با نادانان را چنین گفت:
رقم بر خود به نادانی کشیدی
که نادان را به صحبت برگزیدی
طلب کردم ز دانایی یکی پند
مرا فرمود با نادان مپیوند
که گر دانای دهری خر بباشی
وگر نادانی ابله تر بباشی
(سعدی)
این داستان نسل ایرانی است که هم صحبت چپی های مجنون و ملی مذهبی های ملعون و‌ملاهای شیطان پرست شدند و کشور در حال ویرانی است. .... اگر سعدی این روزگار را می‌دید میگفت ....//
ز هر بیهوده گوی و بی سپاست
گریزان باش که دورند از کیاست
هر آنکو راه بیند چاه نبیند
سر انجامش همی بر گِل نشیند
زیاوه گوی بی مغز یاوری نیست
به هر کاری کزو بارآوری نیست
تهی مغزان بلند گویند به منبر
ز بی هنگی مریدان موج بر سر
گزین همصحبت دانا و آرام
نشیند فرّ بخت کزاو سرانجام پاینده ایران... زنده باد پادشاه
.

پ., 14.11.2024 - 19:32 پیوند ثابت

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید