حسام محبوبی
عباس صالح شریعتی که بیشتر با نام عباس صالحی شناخته میشود و در دولت دوم حسن روحانی وزیر ارشاد بود، حالا بار دیگر از سوی مسعود پزشکیان رئیسجمهور جدید ایران برای تصاحب مقام پیشین خود به مجلس شورای اسلامی پیشنهاد شده است.
او کسی است که شرطهای لازم اما نانوشته برای تصدی وزارت ارشاد را داراست: «اعتماد رهبر»، «مقبولیت از سوی حوزههای علمیه» و «اعتقاد به سانسور».
وزارت ارشاد در جمهوری اسلامی ایران بیش از آن که فرهنگساز باشد، ماموریتش اعمال سانسور در حوزه فرهنگ و هنر است.
سانسور در جمهوری اسلامی ایران حد و مرز و تعریف ثابتی ندارد و دامنه آن تا حدود زیادی به نظر اعمالکنندگان سانسور از جمله شخص وزیر ارشاد بستگی دارد.
وزرای ارشاد نهایتا میتوانند سانسور کمتری اعمال کنند.
در دورانهایی که وزیر ارشاد فردی نسبتا اهل «تساهل» بوده، روزنههای غربال سانسور بزرگتر شده، و در دورانی که فردی سختگیر (مثل مصطفی میرسلیم یا محمدحسین صفار هرندی) این مقام را برعهده داشته، این روزنهها کوچکتر و تنگتر شده است.
تجربه وزارت ارشاد پیشین صالحی نشان میدهد که او هیچگاه برای مقابله با سانسور شدید تلاشی نکرده و امکان از بین بردن آن را نیز نداشته اشت.
بر آمدن از حلقه یاران هاشمی رفسنجانی
انتخاب فردی که بتواند هم با حساسیتهای حکومت و بخشهای محافظهکار جامعه کنار بیاید و هم خواستههای هنرمندان و نویسندگان را مهار کند، یکی از چالشهای بزرگ روسای جمهور در ایران بوده است.
با پیروزی حسن روحانی، سیاستمدار میانهرو و از نزدیکان هاشمی رفسنجانی، در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۹۲، هنرمندان و نویسندگان انتظار داشتند که بار دیگر، همچون دوران محمد خاتمی، از فشارهای سانسور کاسته شود.
علی جنتی اولین وزیر ارشاد دوران روحانی، با محکوم کردن «تلقیهای عمدتا امنیتی و تهدیدآمیز» از فعالیت اهل فرهنگ، کار خود را آغاز کرد، اما برنامههای نسبتا سهلگیرانه او نیز راه به جایی نبرد و جنتی نیز همچون برخی وزرای ارشاد پیش از خود، مجبور به استعفا شد.
او پس از کنارهگیری از وزارت ارشاد، گفت: «وقتی رهبر معظم انقلاب به عنوان ولیفقیه از حرکتی که ما داریم انجام میدهیم رضایت ندارند، چرا باید ادامه دهیم؟»
پس از شکست دوباره یک وزیر ارشاد در انجام ماموریتش، عباس صالحی از دانشآموختگان حوزههای علمیه مشهد و قم که در همان ابتدای دولت روحانی در مهر ۱۳۹۲ با حکم جنتی معاون فرهنگی وزارت ارشاد شده بود، سرپرست این وزارتخانه شد.
علی جنتی در روزهای اول وزارتش گفته بود که درصدد است «شخصی روحانی» را برای منصب معاون فرهنگی خود انتخاب کند.
صالحی پیش از وزارت ارشاد، از سال ۱۳۷۶ در سه دوره عضو هیئت مدیره دفتر تبلیغات اسلامی بود و سپس به عضویت هیات امنای آن درآمد. او همچنین همانند روحانی و جنتی، در حلقه هواداران اکبر هاشمی رفسنجانی بود.
همکاری در نگارش «تفسیر راهنما»، ابتکار هاشمی رفسنجانی، نمونهای از نزدیکی عباس صالحی با رئیس پیشین مجمع تشخیص مصلحت نظام به شمار میرود. تفسیر راهنما یکی از تفاسیر موضوعی قرآن به قلم اکبر هاشمی رفسنجانی است که از مجموعهٔ فیشهای تهیه شده در زندان دوره پهلوی تهیه شده بود.
صالحی در همان ابتدای فعالیت خود در وزارت ارشاد خبر داد که کتاب «هاشمی در سال ۸۸» مجوز نشر را دریافت کرد. این کتاب که گزارش مواضع هاشمی در سال ۸۸ است، در دولت احمدینژاد دو سال و نیم توقیف بود.
با اینکه به نظر میرسید که خود صالحی به عنوان وزیر پیشنهادی ارشاد معرفی شود، اما در آن زمان روحانی، رضا صالحی امیری را انتخاب کرد.
روحانی در دوره دوم ریاست جمهوری خود تصمیم گرفت عباس صالحی را برای وزارت ارشاد انتخاب کند که به دلیل همنشینی با روحانیون، کاملا با مطالبات قشر مذهبی آشنا بود و از همه مهمتر میدانست چگونه خطوط قرمز رهبر جمهوری اسلامی را رعایت کند.
در آن مقطع، نداشتن سابقه کافی مدیریت در حوزههای هنری از جمله ضعفهای عباس صالحی برای مدیریت وزارت ارشاد شمرده شد، اما شخصیت نسبتا آرام او با استقبال اهل فرهنگ مواجه شد.
فرهاد تیمورزاده، مدیر انتشارات تیمورزاده، در گفتوگو با خبرگزاری کار ایران، ایلنا، در این باره گفت که صالحی در این چهار سال «رفتار متشخصی» داشته و در «واگذاری امور به صنف و تشکلها» تلاش کرده است.
تیمورزاده همچنین استفاده از «ادبیات مناسب» و «مشورت» با اهالی فرهنگ را از دیگر ویژگیهای صالحی خواند و گفت که او «توانست نگرانیهای تصمیمگیران مختلف فرهنگی چه حکومتی و چه امنیتی را نسبت به کتاب مدیریت و مرتفع کند.»
اکنون در صورت رای اعتماد نمایندگان مجلس به آقای صالحی، او پس از محمد خاتمی، دومین وزیر ارشادی خواهد بود که در دولتهای دو رئیسجمهور متفاوت عهدهدار این مقام میشود.
پیشتر خاتمی هم در دوران ریاستجمهوری علی خامنهای و هم در دولت اکبر هاشمی رفسنجانی، وزیر ارشاد بوده است.
باور صالحی به «قانونی بودن» سانسور
در دوره پیشین، زمانی که عباس صالحی برنامهاش را به عنوان وزیر پیشنهادی ارشاد به مجلس ارائه کرد به جزییاتی در حوزههای تخصصی به خصوص موسیقی و سینما نپرداخت، هر چند گاهی مواضعش را در این زمینهها در شبکههای اجتماعی بیان میکرد.
به عنوان نمونه، در واکنش به محدودیت برگزاری کنسرت موسیقی در مشهد در صفحه توئیتر خود نوشت: «تصویرسازی طالبانی از شهر امام مهربانی، غم انگیزتر از شهادت اوست.»
بلاتکلیفی موضوع برگزاری کنسرتها در شهرهای مختلف به ویژه شهر مذهبی مشهد و همچنین توقیف فیلمهای سینمایی دو چالش اصلی پیشروی او بود که از دولت پیشین برایش به ارث ماند.
صالحی همچنین در دوران وزارت ارشاد خود با بحران کمبود شدید کاغذ در ایران مواجه شد که حتی انتقاد رهبر جمهوری اسلامی ایران را در جریان بازدید از نمایشگاه کتاب برانگیخت.
او سال ۱۳۹۶، زمانی که تازه وزیر ارشاد شد، درباره وضعیت مدیریت فرهنگی ایران گفت که وزیر ارشاد «اختیارات محدود و مسئولیت پاسخگویی تقریبا نامحدود» دارد.
او همچنین به اعمال سلیقه در عرصه سانسور و ممیزی آثار فرهنگی و هنری اشاره کرد: «در بقیه حوزهها، انتظارات، معدل دارند و روشن هستند، اما در وزارت فرهنگ و ارشاد این انتظارات نه تنها گاهی متفاوت هستند، بلکه متناقض و متعارض هم هستند. مثلا کسی چیزی را حرام میداند و دیگری آن را واجب میداند. عملا وقتی با دایره وسیعی از انتظارات درگیر باشید، کار دشوار میشود. انتظارات نامشخص و گاه متعارض، کار را سخت میکند.»
با این حال، صالحی قلبا به سانسور اعتقاد دارد، فقط میگوید که باید آن را «بروزرسانی» کرد.
او در گفتوگویی که با روزنامه سازندگی در سال ۱۳۹۸ درباره فلسفه وجودی سانسور در وزارت ارشاد گفت: «نظام نظارتی برمبنای قواعد و قوانین موجود است و آنچه اتفاق میافتد، امری قانونی است.»
صالحی افزود: «اما از لحاظ نحوه اجرا و اثربخشی، تحولاتی در فضای جاری اجتماعی پدید آمده که ما باید اهداف نظام ممیزی را مطابق با آن تحولات، تغییر دهیم و بهروزرسانی کنیم.»
به نوشته رسانههای ایران، چالشهای اقتصادی در دوره دوم ریاست جمهوری روحانی تاثیر زیادی بر عملکرد وزارت ارشاد دوران عباس صالحی داشت؛ به طوری که بسیاری از هنرمندان به راههای دیگری برای کسب درآمد روی آوردند.
خود صالحی در این زمینه به اختصاص منابع مالی کم به فرهنگ از سوی دولت اشاره کرد و گفت: «علیرغم شعارهای خوبی که راجع به فرهنگ میدهیم، سهم فرهنگ در دورههای مختلف، حاشیهای بوده است.»
پایان دوران ریاستجمهوری حسن روحانی، پایان دوران وزارت عباس صالحی هم بود، اما او همچنان اعتماد رهبر را به همراه داشت.
پس از درگذشت محمود دعایی، سرپرست موسسه اطلاعات، خامنهای در حکمی در خرداد ۱۴۰۱ عباس صالحی را به عنوان نماینده خود و مدیرمسئول جدید روزنامه اطلاعات منصوب کرد.
اگر وزیران ارشاد به دو دسته مغضوبان و مقربان حکومت تقسیم شوند، بدون شک عباس صالحی تاکنون در دسته دوم قرار گرفته است.
سایه حوزههای علمیه بر وزارت ارشاد
پس از انقلاب ۱۳۵۷، روحانیون بسیاری از مناصب، از جمله مناصب کلیدی مثل رهبری سیاسی کشور را در دست گرفتند.
روحانیون بارها وزیر شدهاند، از وزارت کشور و وزارت دادگستری تا وزارت اطلاعات که اساسا شرط روحانی بودن برای آن تعریف شده است.
در مورد وزارت ارشاد نیز به نظر میرسید گماشتن یک روحانی یا یک فرد بسیار نزدیک به روحانیون به عنوان وزیر ارشاد، تا حدود زیادی نگرانیهای مذهبی در مورد این وزارتخانه را رفع کند.
اما عملا چنین اتفاقی نیافتاد و حوزههای علمیه بهویژه مراجع تقلید بارها به وزارت ارشاد برای عدم اعمال سختگیریهای مورد نظر آنها اعتراض کردهاند.
به عنوان نمونه، سال ۱۳۹۳، حسین نوری همدانی و ناصر مکارم شیرازی، دو مرجع تقلید در قم به انتشار یک آلبوم موسیقی به نام «تو را ای کهن بوم دوست دارم» به دلیل وجود صدای یک خواننده زن اعتراض کردند.
عباس صالحی با این که لباس روحانیان را بر تن ندارد، پس از عبدالمجید معادیخواه و محمد خاتمی، سومین وزیر ارشاد در جمهوری اسلامی است که از درون حوزههای علمیه ایران برخاسته است.
محمدمهدی اسماعیلی، وزیر ارشاد دولت ابراهیم رئیسی، در مدرسه عالی مرتضی مطهری تهران (مدرسه سپهسالار) تحصیل کرده بود که به نوعی حوزه علمیه در ظاهر دانشگاه است. علی لاریجانی و علی جنتی، دو وزیر پیشین ارشاد دیگر نیز فرزند روحانیان بانفوذ بودند.
اما نه اسماعیلی، نه لاریجانی و نه جنتی، هیچکدامشان هرگز کارنامه حوزوی صالحی و ارتباط تنگاتنگ شبیه او با حوزههای علمیه به ویژه حوزه علمیه قم را نداشتند.
صالحی که سال ۱۳۴۲ در مشهد به دنیا آمده، از نوجوانی وارد حوزه علمیه این شهر شد و در هجده سالگی در حوزه علمیه قم به تحصیل کتابهای دینی پرداخت.
آقای صالحی تا پیش از وزارت ارشاد، عمر خود را در حوزههای علمیه قم و مشهد گذراند و سالها سردبیری یا مدیرمسئولی نشریات حوزه، مثل «مجله حوزه»، «پژوهشهای قرآنی»، «فقه اهل بیت» و «پگاه» را برعهده داشت.
با این حال، صرفا روحانی بودن وزیر ارشاد، زاده شدن او در خانوادهای روحانی، یا ارتباط داشتن وزیر ارشاد با حوزهها موجب نشده که بخش محافظهکار جمهوری اسلامی، به ویژه حوزههای علمیه، کاملا به او اعتماد کند و رضایت کامل حوزههای علمیه از وزارت ارشاد به دست بیاید.
تاریخ جمهوری اسلامی نشان میدهد که رابطه روحانیون با وزارت ارشاد یک رابطه پرفراز و نشیب و پیچیده بوده است.
از قضا، دورههایی که وزیر ارشاد شدیدا تحت فشار بوده، دورههایی است که یک روحانی (محمد خاتمی) یا یک روحانیزاده (علی جنتی) برای وزارت ارشاد انتخاب شدند.
با این حال، دولتهای جمهوری اسلامی ایران به ویژه بر انتخاب روحانیون برای اداره ارشاد در شهرستانهای مختلف ایران نیز اصرار داشتهاند.
چند سال پیش، فرید صلواتی روزنامهنگار، که خود نوه محمدتقی جعفری، روحانی سرشناس است، در اعتراض به انتصاب یک روحانی برای مدیرکلی ارشاد اصفهان در خبرگزاری برنا نوشت: «این چه پایهریزی فرهنگی و انتخابی است که حتما باید یک روحانی مدیر این اداره و تصمیم گیرنده باشد؟ آیا قانونی بر این مسئله وجود دارد؟»
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
دیدگاهها
دولتها در ایران تزئینی…
دولتها در ایران تزئینی هستند و خامنهای یک دیکتاتور تمامعیار است که حتی با اینکه ترک هست در بین ترکها و آذریها هم منفور است چه رسد به پارسها. پزشکیان هم با رای ترکها و آذریها رئیسجمهور شد و پارسها در انتخاباتهای تزئینی خامنهای شرکت نمیکنند.
افزودن دیدگاه جدید