رفتن به محتوای اصلی

افزودن دیدگاه جدید

محسن کردی

عنوان مقاله
قابل بحث است

ب

نام فرانسیس فوکویاما با نظریه «پایان تاریخ» شهرت یافت. در مقابل هانتینگتون به «برخورد تمدن ها» اشاره کرد و جنگ یوگوسلاوی اولین نمود نظریه هانتینگتون بود. فوکویاما در اینجا هم نگاهی بدبینانه به ترامپ دارد. آنچه امروز ترامپ مطرح کرده امری بی سابقه در سیاست دولت است نه تنها در آمریکا که در دنیا سابقه نداشته. این که شما رفیقت را به دولت فرا بخوانی. اطلاع دارید که دونالد ترامپ روز سه‌شنبه ۱۲ نوامبر (۲۲ آبان) با اعلام تشکیل وزارتخانه جدیدی به نام «وزارت بهینه‌سازی دولت»، ایلان ماسک رئیس شرکت اسپیس‌ایکس را به عنوان وزیر آن در دور دوم ریاست‌جمهوری خود معرفی کرد. ویوک راماسوامی، کارآفرین سرشناس آمریکایی، قرار است ایلان ماسک را در تصدی این وزارتخانه همراهی کند. به گفته دونالد ترامپ، وظیفه این وزارتخانه «افزایش کارآمدی دولت و کاهش اتلاف منابع فدرال» خواهد بود. این یک پدیده جدید است و به باور من که باید گذاشت تا امتحان خود را پس بدهد. ترامپ گفت: «این دو آمریکایی بزرگ راه را برای دولت من هموار خواهند کرد تا بوروکراسی را برچیده، مقررات اضافی را کاهش داده، هزینه‌های بی‌فایده را حذف کرده و آژانس‌های فدرال بازسازی شوند.» من با این نظر موافقم. در آمریکا تا دلتان بخواهد بنیادها و اداراتی مشغول به کار هستند که خرجهای هنگفتی روی دست دولت می گذارند و کاری هم از آنها بر نمی آید. برای نمونه کافیست به ایرانیانی که بعنوان فاند بگیر مشغول کار سیاسی و اجتماعی هستند نگاهی بکنید و این سر کوه یخ است. شبیه همین ها از ملیت های دیگر. چه ادارات اضافی که تحت عناوین دیگر مشغول هستند و رانت و پسرخاله بازی برقرار است. این فاندها در اصل مالیاتهایی است که باید به دولت پرداخت میشد اما حالا میلیارد میلیارد صرف مشتی مفت خور میشود. کافی است در بوروکراسی دولت یک رفیق داشته باشید تا نانی برایتان فراهم شود و از این راه مشابهاتی بین رانت خواری جمهوری اسلامی و آمریکا میتوانید ببینید. این دو کار افرین که ترامپ به کار می گمارد بخوبی یک کاسب کار میتوانند جاهایی که بودجه ها را می بلعند و سودی نمیرسانند را شناسایی کرده و ریشه هایشان را بخشکانند. نظیر همین وضعیت و اتلاف وقت و انرژی در دستگاه های بوروکراسی اروپا نیز هست. در کمون ها و شهرداری های اروپا پولهای کلانی تحت عناوین و طرح های گوناگون کاریابی و اسکان مهاجران و در سوئد اخیرا حتا خانه های کمک به بازگشت جوانان خلافکار به زندگی عادی توسط گروههای گانگستری و خلاف کار کشف شده و سوراخ های عظیمی مانند این. در ادارات کاریابی خصوصی میلیونها بلعیده شد بدون کمترین حاصل. این نظریه نئولیبرال به باور من صحیح است که دستگاه بوروکراسی دولت باید هرچه کوچکتر شود و کار را بسپارد دست بخش خصوصی و خود وظیفه نظارت شدید را بعهده بگیرد چرا که بخش خصوصی ذاتا دوست دارد سوء استفاده کند و باید مواظبش بود با این حال بهتر از بخش دولتی عمل می کند که بخاطر از دست دادن منابع احساس عذاب وجدان نمی کند.
ایلان ماسک در پستی در شبکه اجتماعی ایکس اعلام کرد که اقدامات این وزارتخانه به‌صورت «آنلاین و شفاف» منتشر خواهد شد و شامل «جدولی از بی‌موردترین هزینه‌های مالیاتی شما» خواهد بود. این حرف ایلان ماسک جالب نیست؟ بسیار کنجکاوم ببینم چه می کند.
در مورد اوکراین هنری کیسینجر یکسالی قبل از مرگش در مقاله ای نوشت که قسمت هایی که پوتین اشغال کرده به او بدهید و کار را تمام کنید. آن زمان بسیاری به او خرده گرفتند اما او یک سیاستمدار با تجربه بود. حرف او از این نظر درست بود که بر خلاف کریمه که غرب فقط تماشا کرد در درگیری اخیر و ایستادگی تحسین برانگیز زلنسکی رئیس جمهور اوکراین غرب محکم پشت اوکراین ایستاد. این درگیری شاخ پوتین را شکست و هزینه زیادی را بر مردم روسیه تحمیل کرد و پوتین درس لازم را گرفت. فعلا که پوتین این کار نابخردانه را کرده و کلا سیاست روسها چه پوتین چه هرکس دیگری که جای او باشد در این مرحله توان کنار کشیدن را ندارد و باید به او باج داد و اوضاع را آرام کرد وسیاست یعنی همین. یعنی این که چین بالاخره تایوان را خواهد بلعید و چنانچه روزی سربازانش را برای اشغال روانه تایوان کند آمریکا بجز شیون کاری از دستش بر نخواهد آمد. اگر چین امروز دست نگه داشته برای آن است که نمیخواهد بازارهای اقتصادی اش را از دست بدهد. بزخو کرده است تا غرب را تا چند سال آینده بیش از پیش نیازمند کالاهای با کیفیت و ارزان خود بکند آنگاه باج خود را خواهد گرفت.
نظر فوکویاما در مورد کارگر تا حدی از معنای کلاسیک آن بیرون آمده. امروز کارگر برای نان شب کار نمی کند بلکه برای ماشین بهتر و خانه بهتر و مسافرت های بهتر کار می کند. در غرب کسی گرسنه نیست. امروز چپ های ایرانی نمیتوانند از کارگر گرسنه حرف بزنند بلکه حسودی می کنند که چرا سرمایه داران و سهام داران خانه و ویلا و کشتی و رولزرویس دارند درحالی که این کلا با مطالبات کارگری فاصله دارد و ربطی به کارگر ندارد که چرا سرمایه دار ثروتمند است. کارگر مطابق زحمتی که می کشد حقوق خوبی در غرب دریافت می کند که کفاف مسکن با کیفیت، درمان، تحصیل و بسیاری مزایای دیگر را می کند.
در مورد مهاجرت هم هدف ترامپ توقف یا کند کردن روند مهاجرت است و دارد تشر میزند که آنها که امروز هوس مهاجرت دارند در خانه بمانند اگرنه واضح است که آمریکا و دیگر کشورهای غربی به نیروی کار نیاز دارند اما نه در حدی که غیر قابل کنترل یا سربار باشد. سیاست های سختگیرانه سوئد در این مورد بسیار کارآ بوده و کمتر شاهد سوسیال بگیر جماعت هستیم. برای مهاجرین به سوئد زمانی زندگی بر صندلی چرخ دار به معنای پایان زندگی کاری بود. امروز حتا اگر بتوانید با یک دست هم کار کنید به اندازه توان تان از شما کار خواهند کشید. نابینایانی توانخواه را شاهدم که روزانه مشغول به کار هستند و تولیدات دارند و زندگی خود را دارای ارزش می یابند.
سیاست ترامپ در مورد تعرفه ها بار قبل پاسخ داد و کارگر آمریکایی بسیار خوشحال شد و حمایت امروز او از ترامپ از همین امر است که جنرال موتورز ورشکسته امروز دوباره پیشتاز است. در مورد این سیاست نیز باید منتظر شد اما امید من این است که ترامپ از این آزمایش نیز سر بلند بیرون بیاید.
در مورد ایران اما.. هیچ کمکی به ما نمی کند اما آخوندها را سرجایشان خواهد نشاند که در منطقه دست از عربده کشیدن بردارند. در این مورد نباید به این بسنده کند. ترامپ باید به مردم ایران برای برانداختن رژیم اشغالگر اسلامی کمک کند. این که چه کمکی و چگونه قابل بحث است که اگر دوستان علاقمند بودند میتوان در آینده به آن پرداخت. در مقاله فوکویاما هنوز هم مسائل قابل بحث هست.

پ., 14.11.2024 - 11:50 پیوند ثابت

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید