رفتن به محتوای اصلی

افزودن دیدگاه جدید

ناشناس

خانم یا آقای شازده اسدالله میرزا

فرمایشات شما تنها برای یک کسر از مردم ایران یعنی همان بقول شما «روشنفکرها و کمونیستها و سبیل ...» می تواند صدق کند! اگر چه در این هم اما و اگر ها و پرسشهایی مطرح می شود. اما این فعلا بحث من نیست!

در سال «57» و زمان شاه و آنزمان که مردم در خیابانها بر علیه شاه بپا خواستند، همه که «روشنفکر و کمونیست» نبودند! اکثریت مردم، شاید بتوان گفت بیش از نود و پنج درصد از مردم، مردم عادی و کوچه و بازار بودند: کسبه، کارگر، کارمند، دستفروش و سبزی فروش و ... . اغلب مردم، یعنی اکثریت عظیمی از این نود و پنج درصد فاقد سواد سیاسی و فهم تحلیل و قوه درک اجتماعی بودند.
اگر در زمان شاه یک حداقل آزادی سیاسی (نیم بندی هم) وجود داشت که برای دو صفحه کتاب خواندن و بحث سیاسی و ... کار مردم به ساواک و شهربانی و .... و شکنجه و تیغ و درفش نمی افتاد، مردم کمی فهم و درک بهم می زدند و دنبال ملای رمال راه نمی افتادند.
جناب و یا سرکار خانم شازده اسدالله میرزا، شما بایست هم به ریشه های مشکل نگاه کنی!
در واقع آمدن خمینی و تکیه زدن ملایان جن گیر از بزرگترین خیانتهای شاه به ایران و هموطنان ایرانی بود و هست.
اینطور که شما، جناب و یا سرکار خانم شازده اسدالله میرزا، قضاوت می کنید، باید گفت، که سال 57 یا بدنیا نیامده بودید، یا کودک بودید و یا از خانواده های اشراف و ارتشی و ساواک هستید و اعدامی و زندانی در خانواده داشته اید و از قضاوت درست و تحلیل عادلانه ناتوان هستید. بدان مفهوم که شما بد را با بدتر قضاوت می کنید و از شاه بت ساخته اید که در آنزمان بهشت برین بود!
اگر بهشت برین بود که حداقل نود و پنج درصد از مردم عادی علیه شاه قیام نمی کردند و گول یک درصد «روشنفکر و کمونیست ها و ...»

را نمی خوردند!

ی., 10.11.2024 - 14:21 پیوند ثابت

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید