ناشناس خانوم!
البته با عرض معذرت از خانم های محترم، ما مردها خب فیزیک قوی تری داریم اما بعضی از ما شعور مان به انگشت کوچیکه خانمها هم نمیرسد مثل این ناشناس که مرا تهدید به قتل کرده. گه زیادی خورده از زیر چادر.. آخه مردک! چه کسی را میترسانی؟ تو که خایه نداری با اسم و رسم ات اینجا ظاهر شوی گه میخوری مرا تهدید می کنی. نام و آدرس مرا گوگل سرچ کنی بدست میاری. تک تیراندازت را بفرست سوئد شهر اپسالا! من اینجا کار و زندگی میکنم آدرس من عمومی است و پنهان نکردم. تو مزدور جمهوری اسلامی جرات نداری هویت ات را مشخص کنی گه زیادی نخور. من بارها در مقالاتم نوشتم که برای ساختن ایران نیاز به همه نیروهای سیاسی هست و سیستم تک حزبی محکوم به فناست همانطور که رستاخیز فنا شد. تو اما میخواهی با به میان آوردن نام چپ و جمهوریخواه و فدرالیست مرا دشمن آنها بنامی که اینها با تو همنظری کنند؟ خب این همه جمهوریخواه از چپ تا راست اینجا هستند چرا یکیشان بجز یکی دوتا چادری مثل خودت امثال لاچین که همه تان یکی هستید با تو همدردی نشان نداده؟ خیلی راحت برای آنکه تو را آدم حساب نمی کنند. راستی رفتی رای بدی؟ چادر مشکی رفته بودی یا با چادر نماز تک تیرانداز؟
تک تیرانداز
من تک تیراندازم...
زیر چادر ..
تک تیر میاندازم. ..
اوا خاک عالم! تیرم در هوا در رفت!
در هوا در کردم تیر...
چون سنم گذشت از شصت، ناغافل تیر ازم در رفت
بعد به اطراف نگاه کردم. خوب شد کسی نشنید صدایش..
اما بویش با کامنتم به اطراف جهان رفت
لیک زیر چادر نماز بودم من
اهل جهان نفهمید که این ترسو کیست
از زیر چادر پارس میکنم و ادعای مردانگی!
بچه گی هام مرا نام علی گلابی بود و هنوزم هست
آخه دوی علی گلابی ... از من آمده.
گفتم کمی شر و ور به ظاهر شعر نو بنویسم کمی تن نیما را در گور بلرزانم.. آخه در قالب ضد سلطنت من خودمو فدرالیست، تجزه طلب، جمهوریخواه، و طرفدار حقوق بشر میدانم.. ولی خب..کسی مرا آدم حساب نمی کند
اوا خاک عالم ...
که چادرم از سر یک آن بدر شد....
بروم محسن کردی را با تفنگ نداشته ام از دور بزنم و فرار کنم زیر چادرم..
شعار ما... این است: اوا خواهر.. خاک عالم!