رفتن به محتوای اصلی

چرا نمی توانیم اندکی تغیر در نگاه خود ایجاد کنیم
نگاهی به نوشته اخیر آقای فرخ نگهدار 
23.10.2022 - 08:16

چرا نمی توانیم اندکی تغیر در نگاه خود ایجاد کنیم .
 نگاهی به نوشته اخیر آقای فرخ نگهدار 
تاکید  آقای نگهدار برمتجاوز از شصت سال مبارزه سیاسی .که ممکن است بیشتراز این هم باشد.همراه با سالها رهبری سیاسی تشکیلات قبلا عظیمی بنام سازمان "فدائیان اکثریت". که حال به جریانی کوچک باتعدادی محدود از بازماندگان دهه پنجاه بدل گردیده است. این تفکر را در انسان القا می کند که! هرآنچه که نسل جوان درآئینه هم نمی بیند ایشان در خشت خام می بینند.
ایشان با اتکا به همین سابقه وتجربه سیاسی بخود حق می دهند! درکسوت ناصحان خطاب به خامنه ای ،جوانان دهه هشتاد ومردم بصحنه آمده هشدار دهند که:" من آنچه شرط بلاغ است با تو می گویم تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال" سعدی
 نوشته اخیر ایشان در رابطه با جنبش اعتراضی اخیر ایران نیز با چنین روحیه وبا همین استدلال و زیریکی خاص خود درپیچده کردن مسئله وایجاد شبهه در ذهن خواننده که ایشان استاد تنظیم و گرد کردن آنند.منتشرشده است.
مقاله ای که هر پنج وجه تحلیل ،نصیحت ،سوال ،افکندن شبهه و نهایت جمعبندی را بهمراه دارد.

 او نخست به تحلیل اوضاع کنونی ایران و جنبش اعتراضی پرداخته .بر اساس این تحلیل در سیمای یک مشاور دلسوز به رهبر ودست اندر کاران رژیم هشدار داده، نصیحت کرده، رهنمود داده ،
از بحران جدی گریبانگیر حکومت گفته است.

دوم نگرانی خود را از انتقال مرکز ساماندهی جنبش اعتراضی از داخل به خارج بیان نموده. با تاکید بر اینکه در صورت پیش کشیده شدن طرح رژیم چنج توسط بایدن .مانند گذشته افکار عمومی در تقابل با چنین عملی بر نخواهد خاست هشدار داده است.

 سوم خیزش نسل جوانی که در حال حاضر با شعار ها و خواست های مدنی در خیابان هستند و هنوز نمی دانند که تغیر رژیم از طریق مسالمت آمیز ومدنی خواهد بود؟ یا به جنبش مسلحانه و دولت موقت تشکیل شده در خارج منجر خواهد شد؟ پرداخته است.

نهایت ! ایشان جواب به این سئوال آن ها را منوط  ؟ به نرمش قهرمانانه  رهبر که مانع از شکل گیری وعملی شدن چنین تراژدی میگردد ارزیابی نموده ونتیجه گیری کرده اند که! نرمش رهبری مانع از عمیق تر شدن شکاف در بین نیرو های هوا دار نظام وباعث ترمیم آن میگردد!نرمشی که امکان گذار صلح آمیز به دمکراسی و آزادی را فراهم می سازد .
این سه عنصر جان مایه این تحلیل و هشدار را تشکیل میدهد.

 آقای نگهدار که چشم بر این همه جنایت که بدستور مستقیم رهبری صورت گرفته و صورت می گیرد. بسته! هنوز امید وار است که آقای خامنه ای از خود رائی ،خود کامگی بی حد ومرز،جنون قدرت ! که با خود کوری دیدن واقعیت و بی مرگی بهمراه دارد. دست کشیده و در نرمشی قهرمانانه ورق را بسود خودو مردم بر گرداند.افسوس که به قول سعدی
" نفس خروس بگرفت که نوبتی بخواند

همه بلبلان بمردند و نماند جز غرابی

  برو ای گدای مسکین و دری دگر طلب کن

که هزار بار گفتی و نیامدت جوابی"
هر میزان که دید فرخ نسبت به روند حوادث ودیدن واقعیت های موجود جامعه عینیست به همان میزان نیزبرهراسش افزوده می شود. در نتیجه گیری مشخص همان هراس که یک روز در قالب سوریه ای شدن . امروز اوکرائینی شدن تئوریزه می گردد. اورا به تقابل با نیروهای انقلابی خواهان تغیر می کشد. باعث ادامه رفتار وفکر تزلزل ناپذیراودر "امید به تغیر در تفکر ورفتار رهبری!"میگردد.
 هر میزان که خامنه ای در عدم تغیر فکر ورفتار خود مصر است .آقای نگهدار نیزدراصرار خود بر قناعت بخشیدن به رهبروهشدار به اصلاح طلبان حکومتی استوار.
 
او در وجود رهبری  مانند "رودن "که شیر درون تخته سنگ می دید. ظرفیتی را می بیند که گویا نه خود رهبر ونه کسان دیگر قادر به دیدن آن نیستند ." امید چیرگی واقعیت بر لجاجت رهبر جهت حفظ نظام" 
از این روست که مانند یک مشاور دلسوزنه برای مردم! بل برای شخص خامنه ای!  توضیح میدهد و اورا به درک پیچیدگی اوضاع فرا می خواند .
 " وضع به گونه ایست که هر روز تاخیر در تصمیم حکومت برای «نرمش قهرمانانه» بخصوص در مساله حجاب، شرایط را به سمتی می برد که امر هماهنگی، سامان دهی، و هدایت امواج اعتراضی از داخل کشور هم به خارج کشور منتقل شود. بسیار محتمل است که روند همگرایی و یک پارچگی ایرانیان از سطح خارج کشور فراتر رفته و در برآمدهای داخل کشور هم به ظهور برسد."
 اوکه خوب می داند بر خلاف دهه های قبل آن نگاه ضد امریکائی مخالفت با تغیر رژیم توسط امریکا نه تنها در بین نسل جوان  که خواهان زندگی بسیک غربی است شکسته شده.(نسلی که نگاهش به زندگی کاملا غربی! ویکصد و هشتاد درجه با حکومت فرق دارد) بلکه اکثریت مردم نیزجون گذشته فکر نمی کنند.  با نگرانی هشدار می دهد " این انتظار کاملا بی جاست که روی آوردن بایدن به شعار «تغییر رژیم» در میان معترضان، مثل دهه های قبل، واکنش منفی یا دلسرد کننده علیه امریکا، یا علیه مراجعه کنندگان، را فراگیر کند. جامعه معترض به مقابله با این شعار بر نخواهد خاست !" لذاخطر تغیر رژیم محتمل است.
از این رو پیشنهاد می کند.هر چه سریع تر این تغیر رفتاردر رهبری وحکومت صورت گیرد! تغیر رفتاری که می تواند " قطعا روند واگرایی نیروهای وفادار به نظام را معکوس کرده و شکاف های درون آن را ترمیم خواهد کرد."
هر چند که این روند را بصورت سوال مطرح می سازد .اماخوشبینی او نسبت به تغیر در رفتار مستبدی که خدا را بنده نیست تا به آن اندازه است که فکر می کند چنین ترمیمی کار ایران برای گذر صلح آمیز به دموکراسی و آزادی را تسهیل می کند.باعث  یک پارچه ماندن حکومت  می گردد.
او با این که می داند "این جنبش مدنی و مطالباتی ویک حرکت سیاسی وانقلابی است که وجه مدنی آن قابل سرکوب نیست وگستردگی آن وپیش کشیدن شعار مرگ بر خامنه ای وجمهوری اسلامی نمی خواهیم را هم بخوبی می بیند. سوال می کند که زمینه پیشرفت وپیروزی ،یا سرکوب وشکست آن چگونه است؟" 
 اوضمن تاکید بر این که دهه هشتادی ها نیروی محرکه واصلی اعتراضات هستند. با زیرکی مطرح می کند که هنوزبرای آن ها روشن نیست " که آرزوی زندگیِ بدونِ تحقیر از راه «تغییر در رژیم»، زیر فشار جامعه مدنی، متحقق می شود یا از راه «تغییرِ رژیم» زیر فشار حداکثری، با ارسال اسلحه و مستشار، "
 بسیار زیرکانه بر این پارگراف آخری و سر در گمی نسل جدید مبارز در میدان تاکید می کند و با پیش کشیدن آقای حامد اسماعیلون و تاکید بر این "که سابقه کنشگری سیاسی وی به دو سال نمی رسد.چگونه در این مدت او با جدیت و ابتکار از رهبران کشورها، بخصوص کانادا و امریکا، خواسته که از هیچ فشاری برای به پای میز محاکمه کشیدن سران حکومت، به خاطر نقششان در این فاجعه، فروگزارنباشند" سئوال شبهه برانگیز بیادگار مانده از گذشته که پشت هر فرد موفق در عرصه سیاست را به توطئه ای متصل می کند رادر ذهن متبادر می سازد.
 او توانائی های فردی افرادی چون حامد اسماعیلیون را در برگزاری همایشی به عظمت گرد همائی برلین که توانست اکثریت گرایش های فکری و قومی را زیر چتر مرگ بر دیکتاتوری و شعار محوری "زن ،زندگی ،آزادی"گرد آورده . برگی درخشان از وحدت وقدرت مردم را در راه رسیدن به آزادی بنمایش بگذارند نادیده می گیرد. بی آن که احسنت بربرگزارکنندکان آن بگوید. 
ایشان با نگرانی  به حکومت هشدار میدهند که همین نیرو های با دوسال تجربه می توانند در نهایت به نیروهائی بدل شوند که:" روند جاری را آغاز یک انقلاب واقعی برای انتقال قدرت از جمهوری اسلامی به اپوزیسیون نظام تحلیل می کنند و برای تحقق این هدف شورای گذار، دولت موقت، ستاد رهبری و غیره تشکیل داده اند."
این جان کلام فرخ است!
ترس ازفرا روئی دامنه اعتراضات مدنی دهه هشتادی ها به جنبشی سیاسی .
انتقال مرکز ثقل جنبش از داخل به خارج !
 توطئه تشکیل دولت موقت !
اوکرائینی شدن ایران که با هم پیوندی اخیر تمام اقوام ساکن ایران ورزم مشترکشان برای سرنگونی رژیم جای فرمول سوریه ای شدن را گرفته است.
جدا از این نقطه نظرشخصی فرخ . یک دید عمومی نیز در این گونه نگاه خوابیده است .که مانع از موضعگیری و حرکت جریان های سنتی سیاسی در راستای  پالایش تفکرات گذشته می گردد.
بنظر می رسد که نسل ما سیاسیون دهه پنجاه واحزاب  وسازمان های سیاسی نیزهنوز قادر به درک عمیق دگرگونی نسلی ،اعتماد به توانائی فکری وعملی نسل جدید نیستیم.
هنوز نمی توانیم فکر کنیم که این جوان ها بهتر ازما به نیاز ها ،آرزوها به توانائی ودانش خود درجهت رسیدن به اهداف خویش واقفند.منظر جهان جدید پیش رو را بهتر از ما می بینندوبرای رسیدن به آن تلاش می کنند .
هنوز ملاک ما سن وتجربه گذشته ماست .بی آن که قبول کنیم سال ها از قافله عقب مانده ایم !
قبول کنیم آنچه که خار رهروان است راهنما پنداشته ودر پیچ خم جهانی که بسرعت در حال تغیر است قادر به درک نسل های جوان نیستیم .
قادر نیستیم  درک کنیم برای بازیگر سیاسی شدن حتما نیاز به شصت سال تجربه اندوختن نیست. هر نسل تجربه وزمان خود را دارد. چرا نمی توانیم باور کنیم که" سارینای جوان" بسیار روشن تر و دقیق تر از ما به نیازهای نسل خود واقف است و بهتر از ما به آینده نگاه می کند.
چرا نمی توانیم بپذیریم که سخت سری ما در قبول عناصر نو ،شکل نو ،نسل نو اگر باقبول توانائی های این نسل والزامات حاصل از زمان هماهنگ نگردد. نهایت ما نیز تفاوتی با جنتی صد ساله خشگ مغز نخواهیم داشت .
چرا نمی توانیم قبول کنیم که یکی از راهپیمایان صفی باشیم که توسط آقای حامد اسماعلیون ونسل جوان ترتیب داده شده است؟
 چنین پذیرشی اعتماد بر انگیز خواهد بود .باور نسل نو را نسبت به خود تقویت خواهد کرد! کار اتحاد ،هم بستگی  و تاثیر گذاری تجربه نسل ما را به نسل جدید سهل تر خواهد کرد! و راه برای رسیدن به آزادی را کوتاه تر .ابوالفضل محققی

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

دیدگاه‌ها

نظرات رسیده

Karim Izzatizade

فرخ نگهدار یک تحلیل گر کارکشته است که صاحب نظر می باشد، او برای خودش دارای دیدگاهی است،اما دیدگاهی که قدیمی است و او ان را با خودش یدک می کشد. فرخ نگهدار کنونی یک شخصیت انقلابی نیست و با توجه به تجربه ای که دارد، انقلاب برایش یک پدیده ناگوار است، علاوه بر ان زمان کنونی با توجه به تحول و دگرگونی و سرعت اطلاعات، کار از تحلیل فراتر رفته و تحلیل گران و کاغذ نویسان از شرایط کمی عقب مانده اند، اما با توجه به کامنت های دوستان، به نظرم پرداختن به شخصیت افراد و بیان حرف های ناجا در مورد انها درست نیست، نگهدار هم به مانند دیگران نظر خاص خود را دارد.چرا که تحولات قابل پیش بینی نیستند، اردوگاه شوروی و پیمان ورشو را ایده ئولوگ هایی مانند یاکولوف و گورباچوف و ..به سمت نابودی کشاندند که نگهدار در مقایسه با انها قابل قیاس نیست، در این میدان بزرگ تحمل کنید و بگذارید هر کسی حرف خودش را بزند، تراژدی چپ یک تراژدی گلابال جهانی است، نگهدار در این تراژدی قطره ای به نظر می رسد. به او فحش و بد و بیراه نگویید، او زایش و حاصل شرایط جامعه ماست، او محصول محیطی است که گاها در برهه هایی از تاریخ حتی خود زنی و خودکشی می کند و...علاوه بر ان او نوپوش و دنباله رو حزب توده و حزب توده نیز حلقه زنجیری از سیستمی بود که نابود گردید، شما به جای پرداختن به نگهدار ، ان سیستم را پی گیری کنید، وقتی سیستمی می میرد، اعضای ان سیستم نیز خود به خود دچار دگردیسی می شوند . شما به سیستم فاجعه چپ نگاهی بیندازید نه به شخص نگهدار. مریضی تن و روان سازمان های چپ پیش چشم شماست، انها گم شدگانی هستند که نتیجه زحمات و کار و کوشش و تئوری و پراکتیک انها سوخته و بر باد رفته است، انها با فکرها و ارزوهای گذشته زندگی می کنند.انها کنون نیروهای محفلی هستند تا تاثیر گذار. پس فکر می کنم مرده کشی کار ناثوابی است.

د., 24.10.2022 - 20:08 پیوند ثابت
نظرات رسیده

Ali Yaghoubvand

جناب نگهدار رفیق و رهبر سابق ما گویا هنوز پایبند "راه رشد غیر سرمایه داری" هستند و برای ایشان فرقی نمی کند رهبران خمینی و برژنف باشند یا خامنه ای و پوتین!

بهر روی باید از نزدیک شدن ایران به اردوگاه امپریالیسم جلوگیری نمود. آموزه های کیانوری و سوسولوف از نظر ایشان شامل مرور زمان نمی شوند و خامنه ای هر کار هم از وی سرزند "دموکرات انقلابی" است و یک متحد استراتژیک.

بنا بر این هنوز هم بعد چهل سال می توان توصیه کرد که "سپاه پاسداران را به پهباد مجهز کنید" و برای "شکوفایی جمهوری اسلامی" نه تنها دیر نیست بلکه تنها راه رشد ممکن بوده و با "نرمش قهرمانانه" رهبری میسر و ممکن است.

د., 24.10.2022 - 20:06 پیوند ثابت
نظرات رسیده

Mahmoud Seyedi

سلام ابول جان .من نمى دانم شما رفيق بهزاد كى دست از سر بقول خودت چند نفر پير پانال باقى مانده ،از عهد بوق در سازمان اكثريت بر مى دارى .بنظر درست ان هست كه افكار خودت را مطرح كنى .اينگونه وصل كردن به حاشيه ها باعث مى شود كه راهكار را كه مد نظر شما هست .روشن بيان نشود .قربانت محمود

د., 24.10.2022 - 20:05 پیوند ثابت
نظرات رسیده

Changiz A-Vandchali

مترسکی به نام فرخ نگهدار را خودمان با جهلمان ساختیم ، نیاز دوران توده‌گرایی بدون عقلانیت شک گرا، ٥٧ بود. مترسکی که جان گرفت و ژنرال فكري ما شد تا از ما محافظت كند. شيفتگى قدرتش شبيه خامنه اى است كه گمان دارد آخرين نظر در انحصار خودش است.

د., 24.10.2022 - 20:04 پیوند ثابت

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.