رفتن به محتوای اصلی

ایا میتوان امید بست ؟
15.09.2023 - 21:32

اوج ازردگی و نگرانی

همه دلسوزان وطن از خاص و عام متفق القول و با تمامی وجود بر امده از نگرانی اینده کشور، خود و فرزندانشان میگویند: اثار عدیده اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، روحی روانی و خلاف اصول اولیه بهزیستی، حقوق شهروندی و…. ایا نبایستی توجه دست اندرکاران نظام فاقد نظم و برنامه  را با در اختیار بودن صدها هزار تحصیل کرده اگاه به چگونگی ها انهم جوان با اطلاعات بروز ،به اقداما تی اساسی و بایسته  جلب نماید...

این همه رخ دادهای ضد و نقیض، مخرب، خلاف منافع ملی و…. که از چپ وراست هم چون آواری پیوسته بر سر جامعه فرو می ریزد قرار است تا به کی ادامه یابد؟

امکانات وسیع مالی، امنیتی و ارتباطی حکومت که طبق همین به اصطلاح قوانین موجود مسئول و پاسخگو میباشد، به چه دلایلی در مسیرتعدیل یا جلو گیری از این حوادث خانمان برانداز روز افزون و قابل پیش بینی بکار گرفته نمیشود؟

 تا چه زمانی شعارها، ایجاد هیجان ، دشمن سازی و دشمن پنداری،اتلاف وقت و منابع ،بخدمت نگرفتن متخصصین که متعهدین واقعی بشمار می روند،جلب و جذ ب سرمایه گذار ان داخلی و خارجی با اصلاح قوانین و ایجاد انگیزه ،بحران آفرینی و هراران خطای دیگر دقیقا برخلاف منافع ملی باید ادامه یابد.

عوامل اصلی و چرایی فجایعی  که میتوان بر امده ازدغدغه های معاش و بالتبع ناتوانی در پیش بینی چگونگی تامین  و مهیا شدن ساده ترین نیازهای اولیه  بشمار آید (اگر قضا و قدر و خواست خداوند را عامل اصلی ندانیم!؟)و افزودن بران یعنی  جلو گیری از حضور خانواده ها بر مزار فرزندانشان در گوشه وکنار میهنما ن که در هر ولایتی تلفاتی درپی اورده و چنین بنظر می رسد با ادامه همین وضعیت و حکومت خود کامه کم و بیش ادامه یابد ،حرکت سراسری اعتراض گونه ، صدور دستور جلب خانواده های داغدار  و تشکیل پرونده های عدیده خلق الساعه، چگونگی برابری نرخ ارز، حرکات قایق های سپاه در برابرناوهای مستقر در خلیج فارس و بگرو گرفتن «همین امروز »کشتی ها بدلیل قاچاق نفت که قابل کنترل و جلوگیری در مرحله با رگیری تواند بود ،انهم انجا که بنا بر ادعا ها پشه را در هوا بنا بر تبلیغات گسترده نیروهای امنیتی « نعل میکنند » ، تسهیل و فراهم اوردن امکان ریخت و پاشهای بسیار کلان وغیر قابل تصور مالی ، تشویق و تبلیغ برای هجوم افراطی شیفتگان به عراق،که امسال به 4 میلیون براساس تعداد اعزام شده از منابع رسمی رسید ، تهدیدات مکرر به بازداشت و جلوگیری از هر گونه اظهار نظر، اختلاسهای فراتر از میلیاردی، صدور احکام قضایی در مورد انانکه باتقبل هزینه ها در زمینه مسایل روز نقدهایی خیر خواهانه ارایه میدهند، پشت گوش انداختن بعبارت بهتر نپرداختن به پروند ه انانکه با رانت و سوء استفاده از روابط و غیر قانونی به مصادر امور تکیه زده و به چپاول بیت المال بصور گو ناگون ادامه می دهند و عارف و عامی انانرا می شناسند، بر خورد گزینشی وسایل تبلیغاتی که از محل بیت المال ارتزاق میکنند با مسایل روز، وارونه جلوه دادن حقایق مبتنی بر منافع گروهی و باندی، افزایش بی رویه نرخ کالاها و خد ما ت تو لیدی بخش دولتی و در پی آن خصوصی – مخصوصا در بخش دارویی – لبنیاتی ،بهداشتی و آموزشی که بعنوان نمونه تهیه و تدارک هزینه کیف و وسایل حد اقلی در مقطع دبستان به میلیونها تومان نیاز دارد  ، راه بندانهای وحشتناک بعد از فرا رسیدن مهر و ادمه ان تا خردادسال اینده همچنانکه بیش از دهها ساعت مسافرین جاده چالوس انهم برای گذران اخرین تعطیلات قبل از شروع سال تحصیلی ، در تونل های فاقد امکانات مانده و در بازگشت فردا مجددتکرار میشود ،  اعزام نیروهای خدماتی به عراق و دهها مورد از این قبیل

در این میان رندان گوشه نشین، متفکر!، مصرف کننده و انانکه منافعشان به ادامه بحرانهای ساختگی گره خوره، همه بی تد بیری ها و ناتوانی در سامان دادن امور جامعه و مملکت را البته در تریبون های رسمی انکار میفر مایند

آنانکه در این وادی مخرب ترین نقش را دارند درپوشش و لباس مصلح و خیر خواه جامعه از گذشته های دور و اخیرا بیشتر از گذشته…. در باب روسری های اوفتاده از سر بانوان ازاده این سر زمین اهورائی ،گریبان چاک میدهند و- وااسلا ما ی آنان گوش فلک را کر نموده وبخیال خود تمهیداتی داهیانه اندیشیده اند تا انچه به جایی نرسد فریاد باشد.

یکی از مقاصد وبیقین مهمترین هدف این جریان مسلط برارکان امور اینستکه انبوه مردم گرفتار معاش دچار چکنم – در پایان  سال  به کاندیدای متظاهر و دلواپس صوری انان، که بر مبنای منافع گروهی و حفظ شرایط میکوشد، گرایش یابند و احتمال می رود به بیش از 5 میلیون افغانی پناه اورده بروال ترکیه حق شهروندی اعطا تا به حضور در پای صندوق های رای بعلت نگرانی فسخ اجازه اقامت وادار و امار را بالا ببرند که وای از پس امروز بود فردایی..

بر مجمو عه تشکیلات مخالف و فعال درون کشور انست که بجای خود زنی  کاری کنند که غصه سر آید، به این مفهوم که  سر را از زیر برف  در اورند و صحنه را برای تبلیغات جریان مقتدر مخالف ملک و ملت خالی نگذارند، که فرصتی نمانده و فردا خیلی دیر است.

باید مدیران سیاسی – فرهنگی با صراحت، همه موانع را مطرح و صمیمانه عنوان و بدون واهمه  که زیاد هم آسان بنظر نمی رسد! چگونگی ها و عوامل با ز دارنده و سهم خواه را (هر چند مکررو اشکار مینمایند) به اطلاع جامعه بر سانند.….

میتوان با کمک جوانان اگاه و حاضر در صحنه، عاقل و نقش آفرین در درون تمامی خانواده ها  رفرمی ایجاد و به این نیروی ساکت و هشیارتکیه کرد و امیدوار بود..
& پیشنهاد پیوسته آرام، متین و خیر خواهانه وطن خواهان اینستکه:

– انجا که لازمست با مایه گذاشتن از اعتبارنسبی  توام با صبر و تحمل افراد شاخص ملی پاک دست ،حقایق را هر چند مکرر،با استفاده از همین دنیای مجازی وگوشی همراه در اختیار عارف و عامی  که حد و مرزی نمی شناسد «و با تعریفی امداد غیبی » بطور تصاعدی مطرح خاص و عام نمایند

– از همه کار سازتر تجربه گران به دست آمده اعتراضات سال بگدشته انهم در سالگرد ماجرا های تاسف با ر ، با همه موانع و محدودیتها که اگر با وقوف به سیستم و شرایط  بر ان بنگریم برخورداری موثر از این فضا و تاثیر پذیری غیر قابل انکار می باشد

– با استفاده از وسایل مدرن در اختیار همگان، تر یبون ها و همین روزنامه ها که قابل توجه به نظر می رسند و از تیراژ مناسب برخوردارند حقایق و موانع را مطرح ساخت

-خواص واقفند که عدم تمر کز قدرت با همین کم وکیف، نبود وحدت رویه، وجود نهادهای موازی با همه ادعای هماهنگی و همراهی ، اختیارات فرا قانونی، قوانین متضاد، رانت و رابطه، نهادهای غیر پاسخگو، انتصابات غیر اصولی و مسایلی بسیار از این قبیل نمی گذارند و منافع گروهی انان اقتضای دیگری دارد و باید باهمه تنگناها با ان بصورت معقول و با حد اکثر توان مقابله نمود.

در انصورت، با اطمینان به افکار عمومی با خیل میلیونی جوانان تحصیل کرده، آگاه و صبورمان در جای جای میهنمان با حد اقل هزینه  میتوان امید اصلاحاتی تدریجی رفرم گونه را به جای براندازی بسیار خانمان برانداز داشت.

.. در غیر این صورت چکنم و سلطه فرصت طلبان و به تبع آن انحرافات و….استمرار داشته، درب بر همین پاشنه مخرب خواهد چرخید.
طبعا تاریخ قضاوت درست خود رادر این مقطع سر نوشت سازدر رابطه با عملکرد درست  ملت بدون تخریب زیر ساختها و سر مایه های ملی خواهد داشت.

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ضیاء مصباح
برگرفته از:
حاصل تجارب نگارنده و گفت و شنودها

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

دیدگاه‌ها

فرامرز حیدریان

عنوان مقاله
امید، سایه انسان است

درود بر آقای مصباح گرامی!

اصل مطلب.

امید همواره با انسان بوده است همچون سایه اش. در خصوص وضعیّت فعلی ایران و مردمش به طور کلّی نمیتوان همینطوری حسابهای سرانگشتی کرد. علّتش برمیگردد به دلایل زیادی که لازمه شناخت آنها مهم است. من سالها قبل در یکی از مقالاتم نوشته بودم: «ملّتی که تاریخ ندارد، خیلی خوشبخت است؛ زیرا مدام، آینده را در پیش رو دارد و دیروزی مملوّ از کمپلکسهای بغرنج زا نداشته است که بخواهد امروز و فردایش را برای حلّ و فصل آنها هدر دهد». مسائل جامعه ایرانی، مسائل درهمتافته ای هستند که از اعصار تاریخ و کشمکشهای مختلف اجتماعی و فرهنگی و کشوری  بر روی همرفته تلنبار شده اند و همچون زخمهایی چرکین در فرصتهای مناسب و شرایط حاضر و آماده از گوشه و کنار جامعه سر باز میکنند و تمام جامعه را آلوده میکنند.

برای ایجاد هر گونه تغییری؛ ولو برای مثال تغییر در نوع لباس پوشیدن و غذا خوردن باشد، به پیش شرطهای فکری و آمادگیهای روحی و روانی و عزم ارادی نیاز مبرم است. نمیتوان ورزشکاری با عضلات ورزیده شد؛ بدون آنکه تمرینهای سنگین و رژیم غذایی درست و مطابق با اصول نداشت.
مسئله کشورداری و میهن آرایی تا امروز و بویژه در عصر مدرن از دوران مشروطیّت برای ما ایرانیان، همواره یک مُعضل خانمانسوز بوده است؛ زیرا گرایشهایی که خواسته اند در مسائل میهنی به طور کلّی موثر باشند، نود و نه درصدشان از یک طرف، هیچگونه شناخت تئوریک از «دانش سیاست» نداشته اند و از طرف دیگر «شخصیّتها و نیرومندان با اصالت» در عرصه کشورداری و میهن آرایی، اصلا و ابدا نبوده اند. آنانی نیز که چیزی میدانستند، قربانی حسادت رقیبان شدند و از دامنه سیاست رانده یا سر به نیست شدند و نتوانستند آنطور که باید و شاید، کاری کارستان را پیش ببرند. معاصران نیز دقیقا همین ضعف کلیدی را دارند. حالا درصد و میزانش را میتوان از نوع رفتارها و گفتارهای آنها تمییز و تشخیص داد و برآورد کرد. نکته ای که در میان اینهمه گلادیاتورهای یکه تاز که حماقتها و بلاهتهای رفتاری و گفتاریشان همواره اظهر من الشّمس است، خواست مطلقگرایی و تمامیّتخواهی و حقّ به جانبی بی چون و چرا و پدرکشتگی نفرت آلود و کینه توزیهای شیعه مآب در حقّ یکدیگر است؛ آنهم به نام «مردم و عدالت و آزادی و دمکراسی و پیشرفت و غیره و ذالک».
تغییر به وجود پرنسیپها و اصولی ثابت که به گرداگرد محور هستی آدمی و کرامت خدایی و شاهنشاهی اش بچرخد، محتاج و ملزوم است. متاسفانه گرایشها و حزبها و سازمانهای مدّعو تا امروز فقط پدافنگر عقاید شخصی و فرقه ای خودشان بوده اند و سفت و سخت نیز ایمان حبل المتینی به برنامه اعتقاداتی خودشان دارند بدون هیچ پرسش و شکّی. به همین دلیل نیز، کنشگران گرایشهای عقیدتی نمیتوانند یا بهتر بگویم نمیخواهند به یکدیگر نزدیک شوند؛ زیرا هر کدام، دیگران را رقیب خود میدانند که باید آن را – اگر نگویم سر به نیست کرد- بلکه باید از میدان به بیرون انداخت. اینها هنوز برغم اینهمه ذلالتها و بدبختیها و نکبتهایی که همچنان هر روز و هر روز در واقعیّت عریان جامعه ایرانیان تکرار میشوند، به بلوغ فکری و فرزانگی و هنر کشورآرایی و مردمدوستی وسرفرازی ایران نرسیده اند و تلاشی نیز برای رسیدن به بلوغ فکری نمیکنند. همیه اینها عقیده مند هستند و مومن به اعتقادات کلیشه ای و آکبندی و ایدئولوژیکی و مذهبی خودشان بدون خردلی فکر و ایده و اراده و دلاوری از خودشان داشتن. تا زمانی که چنین گرایشهایی و کنشگرانی با پرچم عقاید مدّعی حقیقت تمام و عیار پا به عرصه دنیای سیاست ایران میگذارند، آش و کاسه وقایع و فجایع ایران بر همان مدار کهن و گندیده خودش خواهد چرخید.
هنر اندیشیدن در باره معضلات ایران و مردمش به این بازبسته است که جوینده و پرسنده مسئول و آگاه بتواند فراتر از گرایشهای سخیف و عقیدتی فرقه ها و گرایشها به اصول و پرنسیپهایی دست یابد که فراگیر باشند و همگانشمول بدون تبعیض و تمایز و از بهر روشنگری و اصالت و حقّانیّت آنها گام به گام قدم بردارد و بیندیشد. اگر نگاهی به سایت من انداخته باشید، بر فراز آن نوشته ام: «کشورداری بر شالوده بُنمایه های فرهنگ ایرانی: گزند ناپذیری جان و زندگی، مهرورزی، دادورزی، راستمنشی». من بر خلاف گرایشها و کنشگران و احزاب و گروهها و فرقه ها نیامده ام شعار «دمکراسی و سکولار و دمکراتیک و مدرنیته و مدرن و آته ایست و فلان و بیسار را سر دهم». اصلا و ابدا. چرا؟. دلیلش خیلی واضح است. هیچکس نمیداند چه چیزهای خوشی و سعادت نوع فرد فرد انسانها را رقم میزند. به همین دلیل هیچکس نیز محق و مجاز نیست که تحت هیچ نامی و خدایی و مذهبی و دینی و ایدئولوژیی برای دیگران تعیین کند که خوشبختی چیست؟؛ زیرا از این راه به کرامت و شرافت و گوهر خدایی او، تجاوز آشکار میکند عین حکومتگران فقاهتی. امّا چیزی که برای من معیار و اصالت و هنر کشورداری محسوب میشود، دقیقا پایبندی و نگاهبانی و گسترش و زیباآرایی پرنسیپهائیست که بر سر درب سایتم گذاشته ام؛ زیرا بر شالوده این پرنسیپها، من هیچ تفاوتی بین انسانها نگذاشته ام. خواه آته ایست باشند. خواه مسلمان باشند. خواه. مسیحی و ارمنی و یهودی و بهائی و بابی و بی دین و سیاهپوست و سفید پوست و زرد پوست و سرخپوست و ترک و عرب و بلوچ و لر و گیلکی و روسی و آلمانی و فرانسوی و انگلیسی و هندی و چینی و غیره و ذالک. برای من نوعی مهم نیست که ساکنین ایرانی چه کسانی هستند. مهم پرنسیپها هستند که شرایط باهمستان بار آور را در کنار یکدیگر به همّت دانشها و تخصّصها و هنرها و فروزه ها و توانمندیها و استعدادهای یکدیگر شکوفا و زیبا می آرایند و برای همه بهره آور هستند. پایبندی به پرنسیپها و اصول بُنمایه های فرهنگی، ضامن و تامین کننده تمام شرایطی خواهد بود که انسان به ذات خودش در گستره اجتماع میتواند با تکیه به آنها تخمه گوهر وجودی اش را همچون درختان و گیاهان شکوفا کند و کهکشانی از زیباییهای خیره کننده را به همدیگر هدیه کنند. امّا دریغ و افسوس که دهه هاست هیچکدام از گرایشهای مدّعو و کنشگران هارت و پور دار به اندازه سر سوزن از پرنسیپها و بُنمایه های فرهنگ ایرانی، چیزی نمیدانند ولی تا دلت بخواهد از جیک و بک عقاید اکتسابی و متابعتی و ایدئولوژیکی و وارداتی و حفظیاتی و رونویسی شده ای و اقتدایی به انواع و اقسام رسولان باختری، افاضات عالمانه و همه فنّ حریفانه میکنند و سخت در شگفتند که چرا ماشینی که اینهمه به زرّادخانه پر زرق و برق عقیدتی آراسته است ، میلیمتری از جای خودش تکان نمیخورد و هرگز موثر نیست و کاربردی ندارد.
درد ما آقای مصباح عزیز!. درد استخوانسوزیست که باید خیلی دریادل بود تا بتوان آن را تاب آورد و در فکر راهکارها بود.
شاد زی و دیر زی!
فرامرز حیدیان
ش., 16.09.2023 - 09:09 پیوند ثابت

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.