رفتن به محتوای اصلی

آیا می تونید با ما برقصید؟
03.09.2023 - 07:59

صدائی از اعماق زمین بر میخیزد "برای ما نوحه سرندهید ما را همان گونه که بودیم ,همان گونه که میخواستیم زندگی کنیم بنگرید ! ما را که پیاممان شادی بود و نشاط! رقص بود ومهر ورزی در یابید !

ما زندگی را چنین پاس می داشتیم .شما نیز چنین پاسدارآن باشید.از ما بگونه ای یاد کنید و خاطرمان را عزیز بدارید که عطر شادی ونشاط ازآن بر خیزد ودر سرتاسر این سرزمین پراکنده شود .

شماهر گز ما را در نخواهید یافت مگر آنکه چون ما از سر دار خواهان شادی برای مردم باشید.مردم بی لبخند که دیر گاهیست اهرمن بر سرزمینشان حاکم گردیده است .

ما طلایه داران آن لشکر اهورائی بودیم وهستیم که هر از گاهی تاریخ قرعه بنامشان می زند. جان هائی عاشق که وظیفه سترگ نگهبانی از" شادی، جشن، سازندگی، روشنایی، کاروکوشش، رشد و بالندگی، شهد و شیرینی، جانوران سود رسان، ماه وخورشید و ستارگان و هرکردار و پدیده ای که به پیش برد، سازندگی ودوام وبقای زندگی را" بر عهده آن ها می نهد. .عاشقانی که با عشق زاده می شوند با خنده پای بر هستی می گذارند ،تا در فرازی دیگربار امانتی را که آسمان توان کشیدن آن ندارد را بر دوش گیرند .در مقابل اهرمن و اهریمنان بیاستند. در مقابل آنهائی که "سوگ وغم، سوگواری ومویه، تباهی، تاریکی، تنبلی وکاهلی، رکود و جمود، تلخی، توفان و هرپدیده ای که زندگی را ازسازندگی به تباهی وانهدام برساند برجهان وحیات انسانی مستولی می کنند." بر گرفته از پیام زرتشت .پاداش چنین مبارزانی خوشی وشادی درون است .چونان شادی نشستن معشوق بر دل عاشق . بشارتی که زرتشت برتمامی عاشقان زندگی و شادی می دهد.

سالگرد مهسا فرا رسیده هرکس ،هرجریان سیاسی بشیوه خود در کار تحلیل ورمز گشائی جنبش مهسا است .

روزهاست ذهنم درگیر چگونگی بزرگداشت این روز است.بتمام کلیپ ها وفیلم های باقی مانده از کشته شدگان این جنبش نگاه می کنم . به یاد واره ها وگفته های مادران ودیگر باز ماندگان .اکثریت کلیپ های منتشر شده ، تین ایچر های جوانی هستند با لباس های شاد و روشن ،با چهره های بشاش درحال رقصیدن .

نه اشتباه نمی کنم !عمده کلیپ ها کلیپ های رقص دختران وپسرانی هستتند که در حالتی شاد ومستانه می رقصد .نیکا میکروفون بردست غرق شادی میخواند ،مهسا با آن سیمای آسمانی درهبوطی ازرقص وسماع ترانه ای را زمزمه می کند .سارینا از کرامت انسان می گوید وشایستگی او به زندگی بهتر وشادمانه تر.

حمید رضا روحی یا آن چهره زیبا وچشمانی درخشان که جوانی ونشاط نهفته دراعماق وجود اورا منعکس می کند . نشسته برترک موتور سیکلت ترانه ای پرشورمی خواند .مهر شاد شهیدی نیا زیبای معصوم به ملاحت می رقصد وخواهر کوچک در آغوش می کشد.خدا نور چنان شادمانه رقصی می کند که زهره بر بط زنان در رقص آمده ، می گفت نوش!

سرزمین غریبیست.این سرزمین که بهای شادی خواستن وشاد زیستن شکنحه وزندان است .گلوله است وطناب دار !چه باید کرد؟

چه میزان تحقیر ؟ چه میزان فشار ؟چه میزان نا امیدی ؟ چه میزان ندیدن کور سوئی روشن از آینده. چه میزان صبوری وخمیده رفتن در زیر سقف کوتاه حکومتی که رهبر و رئیس جمهور آن کوتوله هایی مانند خامنه ای ورئیسی است ؟

طاقت آوردن بر امر ونهی آتش به اختیارانی که هنوز فرق دست چپ وراست خود نمی دانند .اما چه باک که سربازان امام زمانند و جیره خواران حکومت. آماده برای سرکوب هر صدای آزادی خواهی و کشتن هرانسان جستجو گر شادی .

"دلم از مرگ بیزار است .

که مرگ اهرمن خو آدمیخوار است .

ولی آندم ز اندوهان روان زندگی تار است .

ولی آندم که نیکی و بدی را گاه پیکار است.

فرو رفتن بکام مرگ شیرین است .

همان بایسته آزادگی این است. " منظومه آرش سیاوش کسرائی

تنها تنگ کردن مرز ها توسط لشگر تورانیان نیست که برای شکستن و وسعت بخشیدن مرزهای این سرزمین باید آرش و آرش ها جان بر تیر نهند و از آزادگی و سر افرازی یک سرزمین دفاع کنند!

زمان هائیست که دشمن درون خانه آمده ! روان زندگی را این چنین که امروز حکومت گران بی شرم اسلامی بر مردم تنگ کرده اند .تنگ می سازند. شادی ستانده و غم بر جای آن می نشانند . دوران اندوه باری چون امروز که" گرم روآزادگان در بندند و روسپی نامردمان در کار" و ضحاک زمانه در کار خوردن مغز جوانان .

برای غلبه بر چنین غم واندوهی چه باید کرد؟

پاد زهر چنین جام زهر آلوده به ناامیدی ،حزن و تلقین بیچارگی چیست ؟

جنبش مهسا پاد زهری بنام شادی را در جام خود ریخت! با چنین باده ای بر دست ،با تیری نشسته بر قلب ،بدنی مشبک شده از تیر های سرکوب گران !رقصی مستانه در میدان بسان رقص حدیث نجفی در میان آتش وخون بر پا کرد.

" دستیم جام باده و دستیم زلف یار

رقصی جنین میانه میدانم آرزوست!"

چونان رقص مجید رضا رهنورد با بازوی سوخته بر بالای دارکه پیام شادی می داد. "دوست ندارم برای من نماز وقران بخوانید .شادی کنید و آهنگ شاد پخش کنید ."

"حلاج وشانیم که از دار نترسیم

مجنون صفتانیم که در عشق خداییم

ترسیدن ما هم چو از بیم بلا بود

اکنون ز چه ترسیم که در عین بلاییم "

با چنین پیامی در سالگرد چنین جنبشی که پیامش شادی است ورقص !صلح است و دوستی !مهر ورزی است وهم گام زمان بودن ! آغوش گشودن است و نوشته ای از محبت بر کف دستی نهادن ولبخند زدن بوسعت جهانی ساده وبی آلایش وبری از زشتی وابتذال ! بانگاهی دیگر گونه و زیبا به زندگی چه باید کرد؟

آیا می توانیم رقص کنندگان در میدانی چنین متکثر شویم بی آنکه از بغل دستی خود بپرسیم تعلق خاطرت به کیست؟

آیا قادریم عصای قورت داده خود را بکنار بگذاریم ؟ بدون تفسیرها و تئوری پردازی های رایج روشنفکرانه و آنکادره شده حزبی و گروهی،بدون مغلق گوئی،بدون اما واگرهای ناشی از تنگ نظری های شرطی شده ! در سیمای راحت و واقع بین یک مبارزستایشگرحیات ! به درخت شاداب زندگی از چشم نسل جوان !از چشم آن ها که فرو تنانه جام شوکران را سر کشیدند و حماسه مهسا را آفریدند . نگاه کنیم؟

در سالگردشان ستایشگر شادی و رقصنده گان این میدان شویم ؟ چگونه؟ ادامه دارد ابوالفضل محققی

 

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

دیدگاه‌ها

شازده اسدالله میرزا

من اینجا ریشه در خاکم
من اینجا عاشق این خاک اگر آلوده یا پاکم
من اینجا تا نفس باقیست می مانم
من از اینجا چه می خواهم...نمی دانم
امید روشنایی گر چه در این تیره گی ها نیست
من اینجا باز در این دشت خشک تشنه می رانم
من اینجا روزی آخر از دل این خاک با دست تهی
گل بر می افشانم
من اینجا روزی آخر از سِتیغ کوه چون خورشید
سرود فتح می خوانم
و می دانم
تو روزی باز خواهی گشت

س., 05.09.2023 - 21:02 پیوند ثابت
نظرات رسیده

اینها حتی در حرف و کلام هم متحد نیستند چه برسد بکار و مبارزهً عملی . یعنی راستش رژیم نمی گذارد مردم حول محور ارزش و دست آوردهای دیگری مانند ازادی و دموکراسی خواهی متحد شود، چرا که اتحاد و مبارزه حول محور آزادی و دموکراسی خواهی و دست آوردهای مدرن حقوق بشری یعنی پایان و فاتحهً دیکتاتوری شاه و شیخی و دینی و دکانداران و رقیبان دین و مذهب اسلام.
کار هر کس نیست کشور ازاد کردن --- شجاعت و اسباب کار می خواهد و رویین تن.
تنها ملتی لایق زیستن در ازادی و دموکراسی و صلح و ثبات... است که برای کسب و حفظ آن مبارزه کند

س., 05.09.2023 - 07:20 پیوند ثابت
نظرات رسیده

"آیا میتوانیم رقص کنندگان در میدانی متکثر شویم بی انکه از بغل دستی خود بپرسیم؛تعلق خاطرت به کیست؟"

امیدوارم که این،در حد آرزو نماند.🍀

سرنگون باد حکومت اشغالگر جنایتکار.

آزادی ایرانم آرزوست.🌻

ی., 03.09.2023 - 10:00 پیوند ثابت

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.