رفتن به محتوای اصلی

فروپاشی یک حکومت! پای کوبی شادمانه یک ملت
27.07.2023 - 12:39

 

فروپاشی حکومت های خود کامه و مستبد از همان لحظه شروع به حکومت داری آعاز می شود. موریانه های شهوت وقدرت که در ذات چنین رژیم های بیمایه و تمامیت خواهی خوابیده اند، شروع به جویدن پایه های بظاهر محکم اما چوبی و سست بارگاهشان می کنند، تا زمانی که فرو ریزند.

فروپاشی جمهوری اسلامی نیزهم زمان با پیروزی انقلاب اسلامی آغاز شد.از لحظه ای که خمینی سواربر جیب رفیق دوست برج آزادی را پشت سرخود گذاشت . به بهشت زهرا رفت تا تخم نفرت بیفشاند وزندگی را بسخره بگیرد .او قاصد مرگ بود وآباد گرگورستان ها.پیام آورغم واندوه .دشمن رقص وشادی .

فرو پاشی حکومت اسلامی اززمانی آغاز شد که خمینی سرمست از قتل عام وزیران وفرماندهان حکومت پهلوی توسط خلخالی اورا نماد شجاعت خواند. هشت سال جنگ را با لجاجت خود برمردم تحمیل نمود. سر در خانه ها را با حجله های عزا آذین بست!مادران در سوک نشاند!خانه به ماتمگده مبدل ساخت.

درمیان جنون حاصل ازتن دادن به پایان جنگی که از روز نخست سرانجام آن معلوم بود جام زهر را که تلخاب مرگ آور آن در کام مردم ریخته شد را سرکشید وبا جباریتی که تاریخ سراع ندارد حکم بر قتل عام هزاران زندانی سیاسی داد.

دهان ناصحان و خیر خواهان مردم بست !کاله عربده جویان ومرگ آفرینان گشود. پرچم سفید زندگی ،صلح ودوستی با جهان را فرو کشید.پرچم مزین شده به تصویری ترسان از الله را که خون ریز بود وجبار بر افراشت .

خدائی که جز مرگ ونیستی پیام دیگری نداشت.خدائی بازیچه دست عوام فریبان

زمان لازم بود تا خدای خمینی وخامنه ای نقاب از چهره شان گرفته شود. تا در پس آن چهره خدائی که جز یک راهزن بی مایه وسخت جبار نیود! آشکار شود.خدائی در خدمت مفسدان حاکم نشسته بر سریر قدرت .

مرگ آرام وتدریجی حکومت اسلامی از لحظه ای آعاز شد که خمینی اصل ولایت فقیه را بر تارک قانون اساسی نشاند و تاج ولایت را موروثی آخوند ها کردوحفظ بیضه اسلام را بهر قیمت اوجب واجبات خواند.

امر بر بستن دانشگاه ها داد .تحصیل کردگان وعلمان علم را مفسدان در خدمت امریکانامید و راهی جز خارج شدن اندیشمندان ،صاحبان سرمایه ،تحصیل کردگان ،روشنفکران ، هنرمندان ومغزهای زیبا که جملگی را طاغوتی اطلاق می کرد باقی نگذاشت.

افراد دلسوز صاحب اندیشه در میان خروش مردمی که هنوز نمی دانستند چه کلاهی بر سرشان رفته است ازدورخارج شده و در حاشیه قرار گرفتند.

اجرای تمامی این نقشه های ابران بر باد ده ممکن نبود جز درسایه ملتی که همراه با انقلابیون وبخشی از روشنفکران خویش غرق در نئشه انقلاب شعاری !ساده دلانه دل به چنین حکومتی بسته بودند. حکومتی که امروز کوس رسوائیش بر سر هر کوی بر زن زده می شود.

حمایت برخی احزاب و سازمانهای سیاسی هر چند کوتاه از این حکومت مایه شرمساری امروز است.

تصور این که روزی حکومتی با چنین پایگاه وسیع توده ای چنان غرق فساد وتباهی خواهد گردید! که حتی کودکان دبستانی نیزاز او تبرا خواهند جست و سرنگونی اورا را فریاد خواهد زد قابل تصور نبود.

عملکرد فاجعه بارحکومتی که در تمامی عرصه های اقتصادی ،اجتماعی ،سیاسی وهنری به بن بست رسیده و تنها راه بقای خود را در سرکوب مردم می بیند .حکومتی که از درتوانش هم نیست که به گونه دیگرعمل کند. حکومت وجاهت واعتبار خود را از نظرسیاسی،اقتصادی ، اخلاقی ،اجتماعی بطور کامل وجهه خود از دست داده وسقوط کرده است

آن چه از آن حامیان روز های اول انقلاب بجا مانده نفرت دم افزون بحکومتیست که با عملکرد خود روز به روز، دامنه این نفرت را گسترده تر می سازد.

مرگ اخلاقی یک حکومت سنگین تر از مرگ فیزیکی آن است!

جمهوری اسلامی دیر وقتی است که از نظر معنوی ،وجاهت ملی ومشروعیت دولت مداری مرده است.

حکومتی که در افکار مردم ووجدان اجتماعی جامعه جائی ندارد! وبه نفرت در آن نگریسته می شود. دیگر حکومت نیست! مترسگی است با نظامیان چند ،وفرو مایگانی دزد و فاسد عوعوکنان حلقه زده بر دور وی .

ا

مرگی حاصل سی سال حکومت مطلقه ولی فقیه ! ولایتی که جز کینه جوئی سادیستی ، دمدمی مجازی ، غروردل بهم زن ،بی رحمی در سرکوب مردم، تصمیمات غلط ،تفکرات شیطانی مملو ازنفرت ، عدم تشخیص درست از نادرست ،نوچه پروری، یاوه گوئی، دشمن تراشی وعدم پاسخگوئی به عمل کرده های خود، کار دیگری انجام نداد و باعث عریانی شرم آورهرچه بیشترکراهت نظام فقاهتی وحکومت اسلامی در مقابل چشمان مردم گردید.

مردی که همه را بی بصیرت میخواند. خود در بی بصیرتی کامل پرده دری کرد. شرم از میان برداشت وبا بی شرمی مردم را بی خردانی نامید که قادر به تشخیص سره از ناسره نمی باشند. مردمی کهاز نظر او قادر نیستند حتی در یک رفراندم آزادشرکت کنند.

رژیمی که می خواست از ملت یک امت بسازد .حال همان اندک امت گرد آمده بدور سفره حکومت را نیز کم کم از دست می دهد این خدای تفرعن وکینه امروز کار را بجائی رسانده که دیگر نه راه برگشتی برای او ونه مردم باقی نمانده است .عدوی سبب خیر شده!هر چند ببهای سنگین..

مردمی بجان امده از تمامی عمل کرد های رژیم! در اعتراض به حکومت بمیدان می آیند تا از شرافت اخلاقی خود ،از حرمت وفردیت پایمال شده خویش ،از آزادی و خواست عدالت خواهانه خود دفاع کنند.

مردمی که بارگذران معیشی سخت جانشان را بلب رسانده است.

سفره های خالی ،بیکاری ونبود هیچ کورسوی روشنی بسوی آینده آن ها را بخیابان ها می کشاند ،ودرتداوم خود لشگری می سازد برای رزم نهائی .

تا باردیگر در سیمائی انسان ایرانی ،صلح خواه ودموکرات که چهل سال حکومت اسلامی لطمات مادی ومعنوی سنگینی برآنها وکشور وارد ساخته ظاهر گردد .خشت برخشت این حکومت نالایق نگذارد .بنای پوشالی آن را درهم ریزد .

با بزیر کشیدن فیزیکی این جرثومه فساد هرچند به سختی! به ترمیم خرابی ها وزخم های خود بپردازند وپایه حکومتی واقعا دموکراتیک منطبق با نرم هابی جهان معاصر را پی بریزند.

این دور نیست. من این را اززمزمه های مدام مردم ،از اعتراضات متعدد نسبت به هرآنچه که بوی حکومت می دهد احساس می کنم.ازهمبستگی دم افزون مردم وخلق های میهنم ایران! مانند روز روشن می بینم ! که فروپاشی نزدیک است.تا این لحظه نیز پیروزی از آن مردم است.

مردمی که دارند رشته های پاره شده اتحاد میان خود را بهم پیوند می دهند.با دقت به خود ،بعمل کرد خود،ّ به توانائی های خود و وضعف حکومت می نگرند. هر آن چه حکومتی وبو گندوست است پس می زنند. دل برعناصر شادی آور زندگی می بندند.خدمتگزار گلستان زندگی می شوند. چراغ دل در مسیر باد نوروزی می افروزند .در جرگه صبح خیزان در آمده روز فتح و فیروزی را بشارت می دهند.چنگ وسرود را جای گزین نوحه وشیون می کنند. به ریشه های ملی ،فرهنگی ،هنری و تمدنی خود برمی گردند.ریشه هائی که رمز پایداری آنهاست

دانائی از مینوی خرد پرسید:" راه رسیدن به بهشت ورستگاری چیست؟"مینوی خرد پاسخ داد :"هنگامی که خرد را به پشتیبانی گیرند ومینوی شادی را مانندسلاح ،زره وجوشن بر تن پوشند ."ما چنین می کنیم .ابوالفضل محققی

 

 

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی
برگرفته از:
ایرانگلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

دیدگاه‌ها

آقای باقرزاده

شک نکنیم شاه بر میگردد...
در چند سال اخیر جوانانی که بعد از آن شورش کور و خودزنی پدران و مادران شان در سالهای منتهی به سال پنجاه و هفت دیده به هستی گذاشتند، با مطالعه گذشته و تاریخ نزدیک ایران به این نتیجه رسیده اند که پدران و مادران شان نه تنها اشتباه کردند بلکه بعضن خیانت به روز و روزگار و آینده شان نمودند که کماکان اندکی از این پدران و مادران در خیانت و جنایت این جانیان تبهکار اسلامی سهمی میبرند و سهیم هستند
از این جهت برای باز پس گیری ایران اشغال شده و عبور از نگاه اشتباه و بیشتر خیانت و جنایت بار پدران و مادران شان در خیابان ها سینه سپر می کنند و فریاد می زنند
رضا شاه روحت شاد
ایران که شاه ندارد، حساب و کتاب ندارد
ای شاه ایران برگرد به ایران
رضا رضا پهلوی
بنابراین ملت ایران این روزها در اکثریتشان چه در داخل کشور و چه در خارج کشور.. برگشت شاه ایران را آه میکشند
زیرا که وارث پادشاهی تاریخ ایران شاهزاده رضا پهلوی هم محبوب نسل جوان و پیران زمانه است و هم پر خروش و خستگی ناپذیر و مدبرانه لحظه لحظه این جنبش عظیم ایرانی و مردمی را رهبری میکنند تا با کمترین هزینه به ثمر برسد و بر روی خاکروبه های سقوط همه جانبه تبهکاران اسلامی ملت ایران ایشان را بر شانه های خودشان سوار کنند و بر تخت دارا بنشانند
و آن روز بسیار نزدیک است
چون ملت ایران در اکثریت قاطع همین را میخواهند
ای شاه ایران
برگرد به ایران
بنابراین شاه ایران بزودی بر میگردد

جمعه, 28.07.2023 - 18:40 پیوند ثابت
آقای باقرزاده

انقلاب یا اصلاحات...
یک سری مثل آغای گنجی و کدیور نگهدار و...سالهاست تبلیغ میکنن که ما دیگه انقلاب نمیخواهیم و دلیلشون هم این هست که یک بار انقلاب کردیم دهنمون گائیده شد... اگر باز انقلاب کنیم از این هم بدتر میشه...من نمیدونم که انقلاب بهتر هست یا اصلاحات...وارد بحثش هم نمیخوام بشم....اما این حضراتی که میگن ما دیگه انقلاب نمیخواهیم کس شعر میگن.. دلیلش رو هم میگم... حالا. تو کشورهایی که زودتر از ما انقلاب کردن مثل شوروی و چین و کوبا... انقلابشون چند سال طول کشید یا سالها جنگ داخلی بود و وقتی انقلابیون بالاخره با زور اسلحه به قدرت رسیدن اوضاع کشورشون خر تو خر و بهم ریخته بود. تو ایران ولی از این خبر ها نبود. میگن یک دروغی رو که زیاد تکرار کنی خودت هم باورت میشه... حالا این کون گشاد هاهم از بس گفتن هفتاد هزار کشته...صدها هزار مجروح خودشون باورشون شده. نه از این خبرها نبود...نه هفتاد هزار کشته نشد که حتی هفتصد نفر هم کشته نشد. دهن ملت ایران موقع انقلاب گائیده نشد بلکه بعد از انقلاب گائیده شد. حالا یکی ممکن هست طرفدار پادشاهی باشه یک نفر مخالفش ولی واقعیت این هست که مردم فقط راهپیمایی کردن و شعار دادن که ما شاه نمیخوایم... شاه هم چمدونش رو بست قلاده سگشو گرفت رفت. وقتی اون خمینی کس کش اومد ایران...همه چیز سر جاش بود.. از مدرسه و دانشگاه بگیر تا ادارات و وزارتخونه ها. ارتش هم که اعلام همبستگی کرد و تموم شد. نه مشکل ما این نبود که انقلاب شده بود و همه چیز از هم پاشیده بود نه. هر کسی لابد یه نظری در مورد شاه داره ولی این بالاخره واقعیت هست که شاه قبل از اینکه اوضاع مملکت از هم بپاشه گذاشت رفت. و وقتی مملکت افتاد دست این ملا ...... مجاهد مادر ج ن ده ها همه چیز سر جاش بود ولی بعدش اینها ریدن تو مملکت و دهن ملت رو گائیدن. منظورم اینه که این جاکش ها اگر با اصلاحات هم اومده بودن سر کار نتیجه اش همین بود. تو روسیه و چین و کوبا بعد از انقلاب تفنگ رو از دست انقلابیون گرفتن و ارتش معمولی درست کردن.. تو ایران ارتش سر جاش بود ولی این آخوندهای مادرقحبه بعد از انقلاب تازه سپاه انقلاب درست کردن بعدا چریک های اکثریت رو دیوارهای شهر نوشتند سپاه را به سلاح سنگین مجهز کنید البته نگفتن چقدر سنگین!.. توی روسیه اولین کاری که بعد از انقلاب کردن این بود که جنگ با آلمان و عثمانی رو تموم کنن و صلح کنن ...خمینی گه به گور شده اولین کاری که کرد این بود که با همه کشورهای همسایه جنگ راه بندازه . رابطه ایران با همه کشورهای دنیا بعد از انقلاب هم برقرار بود ولی خمینی کیر تو دهن برای سفت کردن جاش مجبور بود انقلاب دوم بکنه و بده یه مشت بچه کون نشور بریزن تو سفارت آمریکای..که چند ماه قبلش چریک فدایی ها تسخیر کرده بودن..خمینی مجبور بود برای حفظ قدرتش دهن مملکت رو با هشت سال جنگ سرویس کنه. امثال این نگهدار و ملیحه
محمدی که تو شورش،۵۷ پشت سر آیت الله مفتح نماز خونده ملت رو از انقلاب میترسونن فقط دنبال این هستن که بگن این اتفاقاتی که تو ایران افتاد تقصیر خمینی و بقیه اون آخوندهای مادر جنده نبود و هر کس دیگه ای هم سرکار اومده بود همین میشد. نه جناب کدیور نه جناب گنجی، نه جناب نگهدار، نه جناب بهنود، و خانم محمدی و بقیه خایه مالها و جاکش ها نه.. گناه آنچه به سر این مملکت اومد به گردن انقلاب نیست به گردن اون خمینی کیر خر خورده و نوچه هاش هست. به گردن اسلام شیعه هست، به گردن اون مراجع عظام بچه باز هست که همه مخالفتشون با احمدی نژاد پدرجاکش این بود که زن نباید وزیر بشه. انقلاب یا اصلاحات فرق نمیکنه.. هر کدومش اسلامی کمونیستی شد و افتاد دست این آخوندهای کونی چپهای فارسی ..مزاحمین خلق یعنی دهن ملت گائیده میشه...

پ., 27.07.2023 - 13:37 پیوند ثابت

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.